پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

                               امبسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  2. معما های علی علیه السلام... قفل آسمان
  3. دشمنان اسلام آمدند مدینه که سوال کنند ببینند که دین اسلام برحق است ایمان بیاورن واگربرحق نیست اسلام بیاوریم والا برویم بر شهر ودیارمان بگویم اسلام تنها یک مدعاست چیزی جز شعارنیست ودین ما برحق است .
  4. روزی ۷۰ هفتاد نفر از گروهی یهود برای حقانیت اسلام از بلاد های دیگر به مدینه که اگر اسلام برحق است و سوال جوابهایی در کتابهای قبل آمده پیامبر جواب دادبه اسلام بیاورند، وارد مدینه شدند سراغ پیامبر را گرفتند گفته شد که دوسال است رسول الله از دنیا رفته
  5. گفتند جانشینی داشته بله خلیفه اول ابابکر از دنیا رفته.. خلیفه دوم بعد از او دارد.؟
  6. گفتند بله عمر الآن در مسجد است دارد برای مردم صحبت می کند ..وارد مسجد پیامبر شدند
  7. عمر دید یک عده تازه وارد باصورت های نا آشنا وارد  گفت چه خبره ....ظلم وخانه نشینی ..علی را خانه می نشاند ..
  8. گفتند ما آمده ایم  برای حقانیت اسلام مسلمان شویم چند سوال داریم  ما در توارات وانجیل  وزبور ودر قران که شما می گویید ۱۰۰ در صد حقیقت است آمده اگر جواب به ما داده شود اسلام میاوریم عمر گفت بپرسید .
  9. تو جانشین پیغمبری ! ، ما آمد ه ایم از تو چیز هایی بپرسیم، اگر جواب گفتی وبلد بودی به تو ایمان می آوریم و پیرویت می کنیم"
  10. عمر گفت: بپرسید!گفتند ! :
  11. بسم الله  سوال اول ما در تورات مطالعه کردیم آسمان قفل دارد  قفل آسمانها چیست ؟
  12. عمر گفت این چه سوالیه ازمن میپرسید من چه میدانم قفل چیه !  از بپرسید ازقفل خزینه بیت المال
  13. گفتند بسیار خوب سوال اول را نمدانی سوال دوم ما در تورات مطالعه کردیم قفل آسمان کلید ادارد و کلید آسمان چیست؟
  14. شما به من بگین کلید بیت المال را من بلدم اما کلید آسمانها را من نمی دانم یک سوال دیگه ..
  15. و کسی که همراهان خود را ترساند کیست ؟ گفت من نمی دانم
  16. پنج چیزی که در رحم خلق نشده اند؟ گفت من نمی دانم
  17. وما را ازیک و دو ...تا دوازده آگاه کن.
  18. عمر ساعتی به فکر فرو رفت و سپس گفت: چیزی از عمر پرسیده اید که نمی داند.
  19. به هم پالگی خود پای منبر اشاره کرد وکنار گوشش گفت بدو ابوالحسن را خبر کن بگو سریع بیاید اگر قبول نکرد بگو پای اسلام در خطر است بیا.. 
  20. به جمعیت گفت علی (علیه السلام) سوالات شما را پاسخ می دهدشخصی را نزد علی(علیه السلام) فرستاد،
  21. قالی به سرعت خودش را به منزل آقا امیر المومنین رساند در زد حضرت غیر رسمی حاضرشدند حرف عمر به حضرت انتقال داد که اسلام در خطراست زود خودت را برسان جواب اینهارا بده ..  اگر اباکرد آمدن بگو عمر گفت اسلام در خطر است!
  22.  حضرت با لباسهای معمولی خود را به مسجد رسانند وقتی که حضرت تشریف آوردند
  23. عمر گفت: این یهودیان سوالاتی را از من پرسیده اند که من پاسخ آنها را نمی دانم و تعهد کردند اگر به آنها جواب داده شود مسلمان شوند.
  24. امیرالمومنین به یهودیان فرمود: سوالات شما چیست؟! بپرسد جواب همه سوالات نزد من است هر سوالی داریید بپرسید 
  25. سر دسته یهودیان سوالات خود را به حضرت تکرارکرد: وگفتند.که حضرت جواب دهد.
  26. قفل آسمان : شرک به خداست و کلید آن " لا اله الا اللهاست.
  27. وآن که همراهان خود را ترساند: مورچه سلیمان است.
  28. پنج چیزی که در رحم خلق نشده اند " آدم، حوا، عصای موسی، قوچ ابراهیم و شتر صالح" است
  29. یک تکه از زمین که یک باربیشتر آفتاب نخورده وقتی حضرت موسی به امر خدا عصایش را به دریا زد دریا شکافته شد.وقومش در آن روز از دریا عبور کردند دوباره آبها به هم آمد ودیگر آتکه زمین آفتاب را به خود نذید..
  30. قبری که با صاحبش راه می رفت : آن ماهی بود که حضرت یونس را بلعید
  31. اما یکی خدا.
  32. دوتا آدم و حوا
  33. سه تا جبرئیل، اسرافیل و میکائیل است
  34. چهارتا تورات، انجیل ،زبور و فرقان می باشد.
  35. پنج تا نماز پنجگانه اند۰
  36. شش تا مدت زمان خلقت آسمان ها و زمین است.
  37. هفت تا ، هفت آسمان!
  38. هشت تا هشت فرشته اند که در عرش هستند.
  39. نه تا ، نه آیه فرستاده بر موسی(علیه السلام) است.
  40. ده تا، ده وعده است که خدا به موسی(علیه السلام) داد که اول سی شبانه روز بود بعد آنرا به ده تمام کرد.
  41. یازده تا، خواب حضرت یوسف(علیه السلام) که به پدرش یعقوب گفت: من در خواب یازده ستاره دیده ام.
  42. و دوازده تا، چشمه هایی است که خدا به موسی فرمود: عصایت را به سنگ بزن و از آن دوازده چشمه آب جوشید.
    یهودیان همه ساکت شدند حضرت فرمودند چرا ساکت شدید به پرسید،!!
    همه با هم گفتند اشهد ان لا اله الا الله محمد رسول الله واشهد انک خلیفه الله ...
    یهودیان همگی به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اسلام و ولایت آن حضرت اعتراف کردند و مسلمان شدند ..
    1. درد ما مسلمانان در این است که خوب انتخاب نمی کنیم .اگر انتخاب خوب بود به این بلیه گرفتار نمی شدیم شدند...   منبع: شجره طیبه

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی