پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

                                      بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  1. امیر المومنین متقین52- پرهیزگاران طالب  حلال ند «و طلبا فى  حلال »
  2. 52- پرهیزگاران طالب  حلالند «و طلبا فى  حلال » ترجمه: و (مى‏بینى براى هر یک از متقیان) طلب کردن مال  حلال  را.
  3. شرح: از اوصاف دیگر آنها این است که هرگز به دنبال مال از طریق حرام نیستند، حتى اگر هدیه‏اى براى آنها آورده شود، تا نفهمند از چه مالى است از آن استفاده نمى‏کنند.
  4. تنبل سربار- از این فراز به دست مى‏آید، پرهیزگاران اولا در طلب روزى هستند، و انسانهاى تنبل و تن‏پرور و سربار جامعه نیستند و ثانیاً تلاشگرند ولى در مسیر  حلال ، طلب روزى مى‏کنند ولى روزى  حلال  و طیب.
  5. حلال و پاکیزه - اساساً خداوند متعال نیز به جز روزى  حلال  را براى بندگان خود تجویز نکرده است، گرچه همه چیز از او است ولى حق استفاده را فقط در امور طیب و حلال و پاکیزه داده است.
  6. اشیاء طیب - در آیات مختلفى به خوردن اشیاء طیب امر شده است: کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً «بخورید از پاکیزه‏ها، و عمل صالح و نیک انجام دهید» این آیه نشان مى‏دهد که اجازه دادن خداوند به حق استفاده از طیبات منوط به انجام عمل صالح است. اگر از نعمتهاى پاکیزه‏ خداوند بخورى و سر به طغیان بردارى، تخلف از دستور ولى نعمت خود کرده‏اى و امر تو بدست او است تا با تو چه کند! کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ  حلال ا طَیِّباً: «بخورید  حلال  و طیب از آنچه در زمین است».
  7. بزرگترین عوامل مؤثر - یَسْئَلُونَکَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ‏: « (اى پیامبر) از تو سؤال مى‏کنند چه چیزى براى آنها  حلال  است، بگو حلال است براى شما طیبات و پاکیزه‏ها». آنچه انسان با آن ارتزاق مى‏کند، از بزرگترین عوامل مؤثر در جسم و روان و نسل آدمى است، روحیات انسان متأثر از غذائى است که مى‏خورد، بدن آدمى ساخته شده از چیزى است که تناول مى‏کند.
  8. غذاى مشتبهى نخورى،- در حالات مرحوم محمدباقر مجلسى هم نقل شده که در وقتى که مادرش بر او باردار بود، مرحوم مجلسى اول (محمدتقى) پدر او گفته بود، هر چه من در خانه مى‏آورم باید بخورى، نه چیز دیگرى، زیرا نمى‏خواهم غذاى مشتبهى بخورى، چون بر بچه مؤثر است، مرحوم مجلسى متول شده، و بزرگ مى‏شود، تا نوجوانى مى‏شود، روزى برحسب بازى و شیطنت بچه‏گانه چیزى شبیه میخ بزرگ یا جوالدوزى که به دست داشته در مشک یکى از آب‏کش‏ها فرو مى‏کند، و پا به فرار مى‏گذارد، خبر به پدر وى مى‏رسد و پس از این که خسارت را مى‏پردازد، به مادر وى مى‏گوید از تو سؤالى مى‏کنم باید جواب صحیح بدهى مگر نگفتى از غیر از آنچه من‏ مى‏آورم نخورى، گفت چنین نکردم، گفت خیر اگر چنین کرده بودى، این اتفاق نمى‏افتاد
  9. سوزن در مال غیر - خوب فکر کن چه خورده‏اى که روى این بچه اثر گذاشته، و امروز چنین کرده است، پس از مدتى فکر، گفت یادم افتاد روزى در حیاط خانه خیاطى مى‏کردم انارى از درخت همسایه به خانه ما افتاد و من با سوزن به درون آن فرو کرده و مقدار آبى از آن خورده بودم و چون به یاد حرف شما افتادم بقیه را نخوردم، مرحوم مجلسى گفت معما روشن شد، سوزن جوالدوز، و انار مشک شد!
  10. هفتاد جزء عبادت - از رسول گرامى (صلى الله علیه و آله) نقل شده: «العبادة سبعون جزءً و افْضَلُها جُزءً طَلَبُ الحلال »:«عبادت هفتاد جز دارد و افضل آنها طلب روزى  حلال  است». یعنى به دنبال روزى  حلال  رفتن از بزرگترین عبادات است.
  11. خوردن مال حرام - و روى همین اصل در حدیثى دیگر از پیامبر   (صلى الله علیه و آله) رسیده:«العِبادَةُ مَعَ اکل الحَرامِ کالبَناء عَلَى الرَّمل»: «عبادت با خوردن حرام مثل بنا ساختن بر زمین رملى و شنى است که به هیچ وجه استقامت ندارد و ساختن ساختمان بر آن کارى عبث و بى‏فائده است».
  12. عبادت ده جزء - در روایت قدسى آمده که «اى احمد (مراد پیامبر (صلى الله علیه وآله) است) عبادت ده جزء است، نه جزء آن در طلب حلال است، پس اگر غذا خوردن و آشامیدن خود را طیب و پاکیزه کردى، در حفظ و حمایت من هستى».
  13. رزق وقوت برگزیده - بزنطى راوى معروف و صحابى حضرت رضا (علیه السلام) مى‏گوید: به حضرت رضا (علیه السلام) گفتم: «فدایت شوم از خداوند عزوجل بخواه،  حلال  روزى من گرداند، حضرت فرمودند: آیا مى‏دانى حلال  چیست؟ گفتم آنچه در نزد ما کسب پاکیزه و طیب باشد،  حلال  است، حضرت فرمودند: بسیار على بن الحسین زین‏العابدین (علیه السلام) مى‏فرمود:  حلال  رزق و قوت برگزیدگان است‏ «الحلال  قُوتُ المُطْطَفَین» سپس فرمودند: از خدا چنین بخواه‏ «اسئلک من رزقک الواسع»: «از رزق و روزى واسع تو درخواست و طلب مى‏کنم».
  14. انگل وسر بار - در روایت است که وقتى پیامبر   (صلى الله علیه و آله) از مردى خوشش مى‏آمد از او سؤال مى‏کردند، شغل و حرفه تو چیست؟ اگر مى‏گفت شغلى ندارم، مى‏فرمود «سقط من عینى»: «از چشم من افتاد». این روایات اهتمام پیامبر (صلى الله علیه و آله) را به کسب و کار از طریق  حلال  روشن مى‏کند و این که حاضر نبودند، حتى لحظه‏اى یک فرد انگل و سربار جامعه باشد.
  15. زاد وتوشته بهشتی - در حدیثى از پبامبر   (صلى الله علیه و آله) آمده‏ «مَنْ اکتسب مالا مِنْ غیر حِلّه کانَ زادهَ الى النار»: «کسى که کسب مال از طریق غیر حلال  کند، آن مال زاد و توشه او بسوى آتش جهنم است». یعنى در مسیر قیامت مال  حلال  زاد و توشه افراد بهشتى است، و مال حرام زاد و توشه افراد جهنمى و هر دسته از اینها با این غذاى سفر، به مقصد خود بهشت و جهنم مى‏رسند.
  16. قلب نورانی - در حدیثى دیگر از آن بزرگوار آمده‏ «مَنْ اکَلَ الحلال  ارْبَعینَ یوماً نَوّر اللّه قَلْبَه»: «کسى که چهل روز غذاى  حلال  بخورد، خداوند قلب او را نورانى کند».
  17. تاریکی لقمه حرام- این روایت ناظر به همان اثرى است که گفتیم لقمه حلال  بر روان و روح و قلب آدمى دارد، لقمه حلال  تا چهل روز نورانیت در قلب ایجاد مى‏کند، و در مقابل لقمه حرام تاریکى و گرفتگى و افسردگى دل را به همراه دارد.
  18. مال حرام مانع قلب نورانی - استاد مى‏فرمودند در مسجد الحرام جوانى دامن مرا گرفت و گفت نمى‏دانم، چرا حال دعا در این مکان پر عظمت که همه حال دعا و انابة دارند من ندارم، گفتم:سفر اول اگر کسى بیاید، باید از خود بى خود شود، از گناهانت استغفار کن، شاید مال حرام خورده‏اى، وگرنه کانون نورى که هر فاقد نور را نورانى مى‏کند، چرا باید قلب تو را نورانى نکند، جائى که مرکز نور است، چرا نور قلب را نباید زیاد کند.
  19. تاریکی در قلب - درست است که در روایات داریم: «کل شى‏ء  حلال  حتى تعرف انه حرام»: تا علم به حرمت ندارد هر چیزى  حلال  است ولى این از نظر حرمت تکلیفى است، یعنى تا ندانى حرام نیست بخورى ولى اثر وضعى خود را دارد، چنانکه اگر ندانى شیشه‏اى شراب است و بخورى فعل حرام انجام نداده‏اى، ولى آیا مست نمى‏شوى!؟ مال حرام هم اگر علم نداشته باشد، به حرمت آن، ولى آن تاریکى را براى قلب خواهد آورد.
  20. عدم قبول وجبات ومستحبات - و نیز از همان حضرت است که براى خداوند فرشته‏اى است که بر بام بیت المقدس ندا مى‏دهد در هر شب «من اکل حراما لم یقبل الله منه صرفا و لا عدلا و الصرف النافلة و العدل الفریضة»: «کسى که حرام خورد خداوند صرف و عدل او را قبول نکند، و صرف نوافل و مستحبات و عدل فرائض و واجبات است».
  21. عدم قبول تسبیح وشکر - مولى على (علیه السلام) نیز فرمودند: «اى کمیل زبان از قلب ظهور مى‏کند (یعنى هر چه در قلب است به زبان مى‏آید و هر چه زبان مى‏گوید چیزى است که از دل تراوش کرده است) و قلب از غذا پابرجا است، پس نظر کن، در آنچه قلب و جسم تو از آن تغذّى مى‏کند. اگر حلال  نباشد خداوند تسبیح و شکر تو را قبول نمى‏کند.
  22. در میل خوراکی اقتدا به بزرگان - این بزرگوارانى که این‏گونه توصیه مى‏کنند خود از عاملان به این دستورات الهى بوده‏اند، و جا دارد پرهیزگاران به آنها اقتدا کنند. در احوالات پیامبر   (صلى الله علیه و آله) آمده که «امّ عبدالله خواهر شدّاد بن أوس قدح شیرى براى افطارى پیامبر   (صلى الله علیه و آله) فرستاد، حضرت توسط شخصى براى او برگردانده، فرمودند: این شیر کجا بوده گفت: از گوسفند است بار دیگر پیامبر(صلى الله علیه و آله) برگرداندند، و فرمودند گوسفند از کجا بوده، گفت از مالم خریدم، پس آن حضرت نوشیدند، فرداى آن روز امّ عبدالله نزد پیامبر   (صلى الله علیه و آله) آمد و گفت یا رسول الله من براى شما شیر مى‏فرستم و شما برمى‏گردانید؟!
  23. خوراک طیب  عمل صالح - پیامبر (صلى الله علیه و آله) به او فرمود: انبیاء و رسولان قبل از من این گونه مأمور بودند که چیزى نخورند مگر طیب باشد، و عملى نیز جز عمل صالح انجام ندهند».شاید از آیات و روایاتى که پس از خوردن مال  حلال  و طیب، سخن از عمل صالح مى‏گوید بتوان استفاده کرد که خوردن مال حلال  خود مؤثر در انجام عمل صالح و ازدیاد آن است.
  24. طلب مال حلال - در مورد اوصیاء این نبىّ مکرّم (صلى الله علیه و آله) نیز چنین بوده است. در مورد امام صادق (علیه السلام) نقل شده که روزى «مصادف» غلام خود را خواستند و به او هزار دینار دادند، و فرمودند آماده سفر به مصر شو، زیرا خانواده ما زیاد شده‏اند (گویا حضرت براى روزى خانواده خود در مضیقه بودند و دست به تجارت زدند) «مصادف» جنسى خرید و با تجار به طرف مصر رفت. وقتى نزدیک مصر شد، قافله‏اى در خارج مصر به آنها رسید، از آنها پرسیدند اوضاع تجارت چگونه است؟ و گفتند ما این متاع را که متاعى عمومى و مورد نیاز همگان است داریم. افراد آن قافله گفتند، در مصر از این متاع نیست، پس قسم خوردند، و عهد کردند که متاع خود را نفروشند مگر به دو برابر قیمتى که خود خریده‏اند (یعنى شى‏ء یک دنیارى را به دو دینار بفروشند). وقتى متاع را فروخته و پولها را گرفته، به مدینه بازگشتند، «مصادف» غلام حضرت وارد بر امام صادق (علیه السلام) شد در حالى که دو کیسه که در هر یک هزار دینار بود داشت، گفت: فدایت شوم این سرمایه و این هم رنج است، حضرت فرمودند: این سود زیادى است، چگونه با متاع عمل کردید!؟ جریان را «مصادف» گفت و این که چگونه قسم خوردند،
  25. شمشیر بر بدن آسانتر از کسب حلال است - حضرت فرمود: سبحان الله، قسم بر علیه مسلمانان مى‏خورید که به‏ ازاء یک دینار یک دینار سود برید، سپس یکى از کیسه‏ها را گرفته و فرمودند این رأس المال و سرمایه من که به شما دادم، و نیاز در این سود براى ما نیست،  سپس فرمودند: یا «مصادف» مِجالَدَةُ السُّیوفِ اهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الحلال ؛ «اى «مصادف» فرود شمشیرها بر کالبد و بدن در مبارزه، آسانتر از طلب حلال  است».
  26. کراهت سود زیاد در معامله - جانم به فدایت اى رهبر جهانیان با این که نیازمند به پول براى خانواده خود بودى، راضى به این معامله پرسود نشدى گرچه براى حضرت حرام نبود و از این رو فقهاء مثل شیخ حرعاملى، در وسائل، فتوى به کراهت این گونه معامله داده‏اند، در مکتب این امام همام طلب مال حلال  مشکلتر از شمشیر خوردن است!
  27. معامله با طیب و رضایت - اى برادر مواظب باش و به خیال زیاده‏خواهى، حق و ناحق نکنى، اگر فکر مى‏کنى، با کلاه گذاشتن بر سر مردم رزق و روزیت زیاد مى‏شود فکر درستى نیست و بدان که، اگر معامله با طیب و رضایت برادر دینیت نبود، به فعل حرام مرتکب شده‏اى، و مالى که از حرام آید علاوه بر عذاب اخروى مالى بى‏برکت است، سعى کن حرمت مال مسلمان را نگاه دارى که
  28. حرمت مال مسلمان - در روایت از رسول اکرم   (صلى الله علیه و آله) رسیده‏ «حرمة مال المسلم کحرمة دمه»: «حرمت و احترام مال مسلمان مثل احترام و حرمت خون او است»، مواظب باش با خوردن مالش خونش را نخورى!
  29. خوردن مال برادر - در حجة الوداع و سفر آخرى که پیامبر   (صلى الله علیه و آله) به حج رفتند، در خطبه‏اى که ایراد کردند فرمودند: «ایُّها الناس انما المؤمنون اخْوَه و لا یحلّ لِمؤمِن مالُ اخیه الّا مِنْ طیب نفس منه»:«اى مردم مؤمنان برادرند وحلال  نیست براى مؤمن (خوردن) مال برادر دینى خود مگر با رضایت او باشد».
  30. تجارت با رضایت - در قرآن نیز فرمود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ‏: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، اموال خود را بین خود به باطل نخورید، مگر اینکه تجارت و معامله با رضایت شما (صاحب مال) باشد».
  31. خود را خسته مکن - اى عزیز به خداوندى که تو را خلق کرده، و تا حال روزى داده، بیشتر از آنچه باید به دست تو رسد، نمى‏رسد، پس زیاد خود را خسته مکن، به امید خدا به سر کار خود رو و با کسب  حلال  امور خود بگذران، اگر حق را باطل کردى، و فکر کردى مال بسیار به هم زدى چه بسا در جائى از دست دهى که خود نمى‏فهمى، و اگر حساب کنى مى‏بینى آن مقدار که بنا بوده به تو رسد همان مقدار باقى مانده‏اى است که در دست تو است.
  32. نفس خود را محروم مکن - در مورد این که بیش از آنچه مقدر است به دست ما نمى‏آید، حکایتى عرض کنم، در روایتى آمده که روزى امیرالمؤمنین على (علیه السلام) داخل مسجد شدند، و به مردى گفتند: استر و مرکوب مرا نگه دار، آن مرد هم لجام آن را سرقت کرده و قاطر را رها کرد، و رفت، پس از مدتى حضرت بیرون آمده، و در دستشان دو درهم بود، و خواستند به مرد دهند در عوض نگهدارى استر، ولى حضرت استر را بدون لجام یافتند؛ سپس به غلام خود دو درهم را دادند تا لجامى بخرد، غلام لجام استر حضرت را در بازار یافت، در حالى که آن سارق به دو درهم فروخته بود، حضرت فرمودند: «انّ العَبْدَ لَیَحْرُمُ نَفْسَه المُرزَق ال حلال  بترک الصبر و لا یزداد على ما قُدِّرَ له»: «بنده نفس خود را محروم مى‏کند از روزى  حلال  به جهت عدم بردبارى ولى از آنچه براى او مقدر شده است زیاده بهره نمى‏برد».
  33. کندى رسیدن رزق،- صاحب وسائل از مرحوم کلینى نقل کرده که امام باقر (علیه السلام) فرمودند: رسول اکرم   (صلى الله علیه و آله) در حجة الوداع فرمودند: «جبرئیل امین در قلب من القاء کرد که: هیچ نفسى نمى‏میرد مگر این که رزقش را کامل کند، پس پروا داشته باشید از خدا و طلب و کسب خود را زیبا و ( حلال ) کنید، و کندى رسیدن رزق، شما را سست نکند، که با معصیت خدا آن را طلب کنید، زیرا خداوند تبارک و تعالى ارزاق را به صورت  حلال  میان خلقش تقسیم مى‏کند و به صورت حرام تقسیم نکند، پس کسى که از خداوند بترسد صبر نماید خداوند رزق او را از طریق  حلال  مى‏رساند و کسى که هتک حجاب سرّ کرد و عجله نمود و رزق خود را از غیر طریق  حلال  به دست آورد، خداوند  حلال  او را مى‏برد و روز قیامت او را به پاى میز محاسبه خواهد کشید».
  34. تقسیم رزق - در روایتى دیگر صاحب وسائل از مرحوم شیخ مفید در «مقنعه» نقل مى‏کند که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: رزق بر دو نحو تقسیم مى‏شود: یکى مى‏رسد به صاحبش اگر چه طلب نکند، و نوع دوم این که معلقّ به طلب و خواست او است، پس آنچه براى عبد مقدور قسمت شده عاقبت به او مى‏رسد گرچه تلاشى براى آن نکند، و آنچه به سعى و کوشش شخص تقسیم مى‏شود، پس سزاوار است شخص آن را از طریق مشروع درخواست کند، نه غیر آن، پس اگر از جهت حرام طلب کرد و آن را یافت، همان رزق او محسوب شده، و روز قیامت محاسبه مى‏شود.
  35. از فقر نتر سید - نکته‏اى که در پایان قابل تذکر است این است که بر زمامداران هر نظامى لازم است که شرائط و زمینه‏هاى اشتغال به کسب  حلال  را آماده کنند تا کسى دست به کسبهاى کاذب و حرام نزند، باید از قرآن یاد گیریم اگر در سوره نور مى‏فرماید: «مرد و زن زناکار را صد ضربه شلاق زنید» الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ این قانون است ولى زمینه‏هاى این قانون را هم ذکر کرده که ازدواج کنید و زمینه ازدواج جوانهارا مهیا کنید و از فقر نترسید، خدا تأمین کننده است، بر روى‏ مسأله حجاب و عدم چشم‏چرانى و عفیف بودن مرد و زن تکیه مى‏کند و بسیار موارد تربیتى دیگر.
  36. قاعده لطف - در علم کلام بحث شده که ارسال رسل و انزال کتب و وجود امام برحسب قاعده لطف است یعنى خداوند که این انسان را خلق کرده و رشد او را مى‏طلبد، خود باید شرائط این رشد را که رسول و کتاب و وجود امام است، تأمین کند. چرا ما این قاعده را در بقیه امور و نسبت به خودمان فراموش کرده‏ایم، اگر مى‏خواهیم فقر نباشد، باید با فقر مبارزه کنیم اگر مى‏خواهیم فساد نباشد باید روشهاى صحیح دیگر ارائه دهیم، زمانى بود که جوانها به عکسهاى زنان آلوده و شخصیتهاى کاذب روى آورده بودند، و ما مى‏گفتیم این کار صحیح نیست ولى حرف زدن کافى نبود، باید چیزى ارائه مى‏دادیم، و از این رو در مجله مکتب اسلام اقدام به عکسهائى شد از مشاهد مشرفه و غیره که اگر گفتند چه بزنیم، آنها را ارائه دهیم.
  37. زمینه رزق حلال - این قاعده کلى است، اگر کسى یا افرادى را منع از کارى کردیم، باید زمینه آن را فراهم کنیم، اگر مثلا مى‏گوئیم آقا روى دیوار اعلامیه و پوستر نچسبانید، باید در هر رهگذرى تابلو اعلانات بگذاریم. اینها همه را گفتیم تا روشن شود بحث طلب  حلال  از مصادیق این قانون کلى است که باید زمینه را براى آن ایجاد کنیم، این بحث اجتماعى مفصّل و مهمى است که به جهت اختصار به آن اشاره‏اى کردیم.
  38. مرحوم الهى در ذیل این فراز (و طلبا فى  حلال ) چنین مى‏سراید:

به روزى در پس کسب  حلالند

 

به حشر آسوده زاندوه و وبالند

دهد رزق  حلال  آسایش دل‏

 

شود بر طاعت دلدار مایل‏

  1. ستمکارى که جویاى حرام است‏

 

ز خون مردمش عیش مدام است‏

نبیند روى آسایش شب و روز

 

بسوزد عاقبت آن آتش افروز

حرام از دل برد مهر و وفا را

 

کند ناپاک قلب باصفا را

خرد را داور بیداد سازد

 

روان شاد را ناشاد سازد

  1. حرام آرد به دل صد فکر باطل‏

 

کند جان را زیاد دوست غافل‏

هر آن کو پیشه ناپاک دارد

 

به محشر جان خود غمناک دارد

نیفتد طایر دولت به دامش‏

 

بریزد زهر، حسرت در مدامش‏

حرام اندوه و غمناکى فزاید

 

به جان پاک، ناپاکى فزاید

حرام است آنچه یابى یا  حلال  است‏

 

به تقدیر است و بیش و کم محال است‏

همان به جز طریق دین نپوئى‏

 

 حلال  از سفره تقدیر جوئى‏

  1. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏2، ص: 213 .. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  •  

 

 

 

  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی