امیر المومنین متقین 53- نشاط در مسیر هدایت «و نشاطا فى هدى» ترجمه: و (مىبینى براى هر یک از متقین) نشاط و (سُرورى) در مسیر هدایت و حق.***
بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- 53- نشاط در مسیر هدایت «و نشاطا فى هدى» ترجمه: و (مىبینى براى هر یک از متقین) نشاط و (سُرورى) در مسیر هدایت و حق.***
- شرح: «هدى و هدایت» در مقابل ضلال و ضلالت و گمراهى است، یعنى از صفات دیگر پرهیزگاران نشاط در مسیر رشاد و حق است، آنها چون روحى با نشاط دارند، تمام اعمال آنها نیز منطبق بر نشاط است؛ عبادت و اعمال شبانه روز آنها با راحتى ونشاط انجام مىگیرد.
- گفتار و سیماى آنها بانشاط و براى دیگران نشاط انگیز است، صورت آنها مایه و منبع سرور است، هر کس آنها را مىبیند، از کسالت بدر آمده، در اوج نشاط خود را مىیابد.
- این نشاط نیروى اعتقاد آنها به ثوابهائى است که در انتظار آنها است و به آنها وعده داده شده است. این سبکبالى که در خود احساس مىکنند به خاطر هدف بلند و شرف غایت آنها است!
- نشاط چگونه حاصل مىشود
- نشاط ، نشأت گرفته و مولد هماهنگى روحیه و عمل است، اگر روحیه انسان مجذوب عملى شد، آن عمل با نشاط صورت مىگیرد، آن کس که عشق به کار و کسبى دارد،
- صبح زود بانشاط و زودتر از کارفرما به سر کار مىرود، اگر روحیه او مجذوب درس خواندن هم باشد، با نشاط درس مىخواند، و به کسى توجهى ندارد، و خود را در اوج خوشى مىبیند، چنانکه از خواجه نصیرالدین طوسى نقل شده که پس از مطالعه مىفرمود:«ایْنَ المُلُوک، ایْنَ ابْناءُ المُلُوک»:
- «کجایند پادشاهان و فرزندان آنها» که ببینند آنها خوشى و سلطنت مىکنند یا من که با این نشاط مشغول مطالعه مىشوم و در باغستانهاى کتب به گردش مىپردازم و از آنها ثمر برمىگیرم؛ «الکُتُب بَساتینُ العُلِماء»
- مرحوم خواجه این مطلب را به شعر آورده و چنین گفته است:
لذات دنیوى همه هیچ است نزد من |
در خاطر از تغیر آن هیچ ترس نیست |
|
روز تنعّم و شب عیش و طرب مرا |
غیر از شب مطالعه و روز درس نیست |
گر کسى طالب بازى نیز شد همین گونه با نشاط به دنبال آن مىرود.
- اگر کسى علاقه شدید به عبادت داشته باشد، عبادت بانشاط صورت مىگیرد، وگرنه اگر در حالت متعادل روحى نباشد و خسته و کوفته باشد، عبادت با کسالت صورت مىگیرد، و بسیار در نماز خواندن خود تجربه کردهایم، گاهى آنقدر به نماز بى علاقگى نشان مىدهیم که مىگوئیم نماز را بخوانیم تا راحت شویم، گویا نماز عذابى است که تا نخوانیم راحت نشویم، و سریع نماز را مىخوانیم بى حال و بى نشاط و فکر مىکنیم در عذابیم و باید هر چه زودتر نجات یابیم، و گاه مىشود اگر در مقابل مردم بخواهیم نماز گزاریم، با آداب و با حال و با قرائت زیبا نماز مىخوانیم.
- از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: امیرالمؤمنین على (علیه السلام) چنین فرموده: «ثلاثُ علامات لِلْمُرائى: یَنْشُط اذا رأى الناس و یَکسل اذا کان وحده و یُحبّ ان یُحمَدَ فى جمیع اموره»: سه علامت براى انسان ریاکار است: زمانى که مردم را ببیند با نشاط است و وقتى تنها باشد کسل است و دوست مىدارد در تمام امورش ستایش شود. مرد پرهیزگار برخلاف فرد ریاکننده در همه حال با سبکى و نشاط به کار و عبادت خود مشغول است و به غیر بىتوجه.
- چرا در عبادت بى نشاطیم : بى نشاطى عوامل گوناگونى دارد، و عمده آن دو چیز باشد:
- 1- عدم ایمان به هدف و عدم اعتقاد به اعمالى که انجام مىدهیم، عدهاى از ما که در عملشان بى نشاط ند براى این است که هدف مشخصى ندارند، یا ایمان به هدف ندارند، علم به خدا و معاد دارند اما نور ایمان بر قلبشان سایهافکن نشده است، این ایمان و سستى در عقیده موجب بى نشاطى در عبادت مىشود، چنانکه اگر کسى هدفى براى درس خواندن و کار کردن نداشته باشد، با کسالت درس مىخواند و کار را انجام مىدهد.
- 2- خستگى- عدم نشاط در کار و عبادت گاهى از خستگى و کوفتگى جسمى و روحى نشأت مىگیرد، چنانکه بسیار در اعمال روزانه خصوصاً نماز خواندن آزمودهایم، وقتى از سر کار با خستگى آمدهایم، نماز خواندن براى ما سنگینى کرده، و انجام آن سریع، و با کسالت همراه است، هر دو عامل یعنى بىهدفى و خستگى را مىتوان با تقویت ایمان و ترک عمل در حال خستگى درمان کرد، چنانکه در روایات است عبادات بدون نشاط و با خستگى انجام ندهید که موجب سرخوردگى انسان از عبادت مىشود باید در هر کارى نسبت به آن در خود شوق و علاقه ایجاد کنیم
- عبادت نیز باید توأم با نشاط باشد و هدف از عبادت و بندگى صفاى نفس و قلب است، عبادت اگر در حال کسالت و بى نشاطى انجام گیرد موجب کدورت قلب مىشود و بهتر است انجام نگیرد!
- البته این نکته گفتنى است که در بعضى موارد و کارها عدم توجه طرف مقابل موجب بى نشاطى است مثلا اگر دانشآموزان توجه به معلم نکنند و معلم احساس بىتوجهى کند، سرد و بى نشاط مىشود، یک سخنران هم همینطور است (مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد) این حالت بى نشاطى در بچهها هم پیدا مىشود،
- فرزندان هدفشان در بیشتر اعمالشان جلب توجه پدر و مادر و بزرگترها است مثلا اگر خوب درس مىخوانند یا به اصطلاح حرکات و اعمالى مثل نماز خواندن انجام مىدهند، براى جلوه دادن خود است و باید در اعمال نیک او بزرگترها به ویژه پدر و مادر به او توجه کنند، تا تشویق شود و این کار بسیار اثر تربیتى در وى مىگذارد.
- البته این عامل بى نشاطى را باید با ایمان قوى از بین برد، معلم مؤمن به ارزش کار و مبلّغ و سخنران معتقد به مبدأ و معاد از بى توجهى دانشآموز و مردم نمىنالند و همچون پیامبران الهى در اعمال الهى خود بى نشاطى نشان نمىدهند چون هدفى والا را دنبال مىکنند.
- نماز و نشاط : قرآن از منافقین چنین یاد مىکند که آنها با کسالت نماز مىخوانند، نه عاشقانه: «و اذا قاموا الى الصلوة قاموا کُسالى»
- نشاط در محیط کار- وَ النّاشِطاتِ نَشْطًا (نازعات، 2) قسم به فرشتگانى که ماموریت خود را با نشاط انجام مىدهند. نشاط در انجام ماموریت یک ارزش است و از انگیزش درونى افراد نشات مىگیرد، لذا باید مدیران کارى کنند که انگیزه افراد تقویت شود تا در انجام ماموریتها و وظایف با نشاط باشند و با علاقه به آن بپردازند. حفظ نشاط در سازمان و محیط کار، یکى از وظایف اصلى مدیران است، که با حضور شاداب مدیران میسّر مىگردد.
- انگیزه، اخلاص، نشاط و آگاهى در کربلا- بر خلاف دنیاى امروز که به ثروت، نیرو، اطلاعات، تخصص، تکنولوژى و حمایت دیگران تکیه دارد، اسلام کارائى و نقش همهى آنها را در کنار ایمان به خدا، اخلاص، نشاط و انگیزه مىداند.
- موجبات نشاط _ قَالَ الصَّادِقُ (علیه السلام) : أمَّا تَوْبَةُ الْعَامِّ فَأَنْ یَغْسِلَ بَاطِنَهُ مِنَ الذُّنُوبِ بِمَاءِ الْحَسْرَةِ وَ الاعْتِرَافِ بِجِنَایَتِهِ دَائِماً وَ اعْتِقَادِ النَّدَمِ عَلَی مَا مَضَی وَ الْخَوْفِ عَلَی مَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِهِ وَ لا یَسْتَصْغِرَ ذُنُوبَهُ فَیَحْمِلَهُ ذَلِکَ عَلَی الْکَسَلِ وَ 0000 مصباحالشریعة، ص 97.: و حقیقت توبه عوام اینست که: بشوید باطن خود را که از معاصى آلوده و کدر شده است به اشک حسرت و ندامت، و اعتراف کند به تقصیر و جنایت خود دائما و در همه حال، و از صمیم دل بر اعمال سوء و غفلت گذشته خود اظهار پشیمانى کند، و پیوسته نسبت به آینده خود ترسناک و مضطرب باشد، و هرگز معصیت و خلاف را کوچک نشمارد، تا موجب جرأت و بىاعتنایى و کسل بودن او گردد.
- رسول خدا (صل الله علیه وآله ) .. پس هنگامی که کسی صبح از خواب برمی خیزد: 1- خدا را یاد کند 2- وضو ب اللهگیرد 3- نماز بخواند. فَأَصْبَحَ نَشِیطاً طَیِّبَ النَّفْسِ وَ إِلا أَصْبَحَ خَبِیثَ النَّفْسِ کَسْلانَ مستدرکالوسائل، ج 6، ص 340.
- نقش عبادت شبانگاهان در ایجاد نشاط. على علیه السّلام فرمود: خداوند متعال طاعت را براى افراد باهوش غنیمت قرار داده تا تقصیر ناتوانها معلوم گردد که آنها در طاعت تفریط کردهاند.قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ (علیه السلام ) : إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِیمَةَ الاکْیَاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَةِ نهجالبلاغه، حکمت 331.
- تاثیر بوی خوش و عسل در نشاط : از امیر المؤمنین علیه السّلام که سه چیز حافظه فزایند و بلغم زدایند: خواندن قرآن، خوردن عسل و کندر، بهمین سند فرمود بوى خوش نشاط دارد و عسل نشاط دارد، و سوارى و دیدار سبزه هم نشاط دارند، قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ (علیه السلام ) : وَ الطِّیبُ نُشْرَةٌ وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ وَ الرُّکُوبُ نُشْرَةٌ وَ النَّظَرُ إِلَی الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ نهجالبلاغه، حکمت 400.
- نشاط درچهره بهشتیان - تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ مطففین/ 24. شادی و نشاط در چهره هایشان موج میزند.
- نشاط متقین - قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ (علیه السلام): طَلَباً فِی حَلالٍ وَ نَشَاطاً فِی هُدًی نهجالبلاغه، خطبه 193.
- نشاط فرشتگان - فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ فصلت/ 38.
- 5. مرگ با نشاط- وَ النّاشِطاتِ نَشْطاً نازعات/ 2
- نشاط در دین -قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): وَ نَشَاطاً فِی هُدًی نهجالبلاغه، خطبه 193.
- ریشه نشاط، یقین است. وَ لا یَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلا وَ هُمْ کُسالی توبه/ 54.
- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه وآله): أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ کافی، ج 2، ص 83
- نشاط و سرور: ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ زخرف/ 70. (آثار شادى در چهره شما هویداست)
- تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ مطففین/ 24. (طراوت و نشاط نعمتها مشهود است)
- وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ عبس/ 39- 38. نشاط شهید -على علیهالسلام با امید شهادت زنده بود.
- خدمت به مردم از روى نشاط، نه اکراه- یک زنى آمد پهلوى حضرت زهرا (سل الله علیه ) سؤالى کرد جوابش را داد سؤال سوم، چهارم، طرف خجالت کشید حضرت فرمود چرا خجالت مىکشى؟ من هر جوابى که به تو مىدهم لذت مىبرم چون در هر جوابى که به تو مىدهم یک درجه به درجات من افزوده مىشود
- 4- نقش طبیعت سالم در نشاط و شادابى انسان - اصلًا طبیعت در روان انسان اثر دارد. روایت داریم که انسان سه چیز را که نگاه مىکند، غمش بر طرف مىشود. نگاه به آب، نگاه به زیبایى و نگاه به سبزى! 1- سبزى 2- زیبایى 3- آب غصه را از انسان برطرف مىکند، یعنى طبیعت در روان انسان اثر دارد. این حدیث است. «أَرْبَعٌ یُضْئِنَ الْوَجْهَ النَّظَرُ إِلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ وَ النَّظَرُ إِلَى الْمَاءِ الْجَارِى وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَهِ وَ الْکُحْلُ عِنْدَ النَّوْمِ» (مستدرک .../ ج 1/ ص 397)
- مرحوم الهى در ذیل این فراز (و نشاطا فى هدى) گوید:
- ***اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج2، ص: 219
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
همى بینى در آن دلهاى آگاه |
نشاط ا فى هدى شوقاً الى الله |
|
چو یابد راه کوى دلبرش را |
نشاط انگیز سازد خاطرش را |
|
لقد آنست ناراً جانب الطور |
هدینى فى الدجى نور على نور |
|
اضاء العین فى عین الظلام |
فیا بشریک من هذا الغلام |
|
فوادى مهجتى نور الهداه |
نشاط بهجتى عین الحیواه |
|
تقر العین اذ راح المدام |
و ماذا الراح بالشرع الحرام |
|
بشارت باد مستان صفا را |
بجان پویندگان راه وفا را |
|
به انوار الهدى للمتّقینا |
و اشراق یحبّ المحسنینا |
|
و اعطاء لاصحاب الیمین |
باکواب و کاس من معین |
|
یکى را مست چشم یار کردند |
یکى دردى کش خمّار کردند |
|
یکى را ناز جانان دار باید |
یکى را نقش بیجان جان فزاید |
|
یکى مست بتان لاله زار است |
یکى مخمور چشم آن نگار است |
|
یکى با آب جو در کار مستى است |
یکى هشیار صهباى الستى است |
|
تو شادى با مى انگور بستان |
چه دانى شادى ایزدپرستان |
|
تو را زیبد نشاط آب و نانى |
نشاط عشقبازان را چه دانى |
|
- ۰۲/۰۲/۱۷