پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

                               بسم الله الرحمن الرحیم

                      اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

                            الف باء کتاب هفت گذینه: تاء 13

  1. 7-هفت‏ خواب توى قرآن هست : یا حضرت ابراهیم خواب دید که بچه‏اش را قربونى کند، هفت‏ ‏خواب توى قرآن هست که خوابهایى است که خداوند نقل مى‏کند که این‏ها همه خواب بود و تعبیرش درست بود بنابراین خواب کانالى است براى اطلاعات، کانال اطلاعات یکى کامپیوتر یکى کتاب، یکى استاد است، گاهى خواب افکار روز است،
  2. 7-خواب هفت ،حضرت یوسف شاه شد، عزیز شد؟ جوانى بود معرفت و شناخت داشت، شاه مصر خوابى دید، گیج شد خواب یعنى چه؟ خواب دید هفت‏ ‏ تا گاو لاغر هفت‏ ‏ تا گاو چاق را مى‏خورند. لاغر چاق را مى‏خورد؟ قاعده‏اش این است که چاق لاغر را بخورد. ولى نه، دید گاو لاغر گاو چاق را مى‏خورد. بلند شد گفت نمى‏دانم این خواب چى است؟ کسى نتوانست تفسیر کند، یوسف در زندان بود تفسیر کرد. گفت هفت‏ ‏ تا گاو لاغر هفت‏ ‏ تا گاو چاق را مى‏خورند، یعنى هفت‏ ‏ سال قحطى مى‏شود، هفت‏ ‏ سال هم محصولات زیاد مى‏شود، این هفت‏ ‏ سالى که قحطى است آن هفت‏ ‏ سالى که پر درآمد بوده، هرچى که توى آن هفت‏ ‏ سال پر درآمد جمع شده است و چاق شده است این هفت‏ ‏ سال قحطى آنها را مى‏خورد یعنى این هفت‏ ‏ ساله هرچى پس انداز کرده‏اید مى‏خورد. بخاطر همین تعبیر خواب از زندان آزادش کردند و کم کم رسید به حکومت. یعنى علم یوسف را به حکومت مى‏رساند. شناخت و علم یوسف را عزیز مصر مى‏کند، به حکومت مى‏رساند.
  3. 7-  خودم هفت مرتبه فرموده: در این آیه خداوند هفت‏ مرتبه مى‏فرماید: خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم، خودم و لذا علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى‏فرماید لطیف ترین و شیرین‏ترى آیات است. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادى عَنِّى فَإِنِّى قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لى وَ لْیُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره/ 186).
  4. 7-هفت واجب خمس :  فقها، خمس را در هفت‏ ‏ چیز واجب مى‏دانند: 1. سود و منفعت کسب و درآمد سالیانه، 2. گنج، 3. معادن، 4. گوهرهایى که از غوّاصى به دست مى‏آید، 5. مال حلال مخلوط به حرام، 6. زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد، 7. غنیمت جنگى. «3»
  5. 7 –خواب هفت گاو :  (روزى) پادشاه (مصر) گفت: من هفت‏ ‏ گاو فربه که هفت‏ ‏ گاو لاغر آنها را مى‏خورند و هفت‏ ‏ خوشه سبز و (هفت‏ ‏ خوشه) خشکیده‏ى دیگر را (در خواب) دیدم، اى بزرگان قوم! اگر تعبیر خواب مى‏کنید درباره‏ى خوابم به من نظر دهید. «/یوسف 43»
  6. 7-  هفت‏ ‏ خوشه  از یک دانه : دانه‏اى است که هفت‏ ‏ خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد.
  7. 7- خمس در هفت‏ ‏چیز :  فقها خمس را در هفت‏ ‏ چیز واجب مى‏دانند: 1. سود و منفعت کسب و درآمد سالیانه، 2. گنج، 3. معادن، 4. گوهرهایى که از غوّاصى به دست مى‏آید، 5. مال حلال مخلوط به حرام، 6. زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد، 7. غنیمت جنگى.
  8. 7-هفت‏ ‏ خواهر در خانه : پدر جابر که در احد شهید و مثله شده بود به یک یهودی بدهکار بود. رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) که حامی مستضعفان و خانواده شهدا بود و از سوی دیگر جابر 7 خواهر در خانه داشت، به جابر گفت: به یهودی بگو بدهی تو را هنگام خشک شدن خرما می‏دهم و همین که خرماها خشک شد مرا خبر کن. جابر هنگام خشک شدن خرما . رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) را خبر کرد. حضرت به نخلستان آمد و از هر نوع خرما مشتی برداشت و دوباره روی آن ریخت و فرمود: یهودی را خبر کن. طلبکار یهودی آمد. رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) فرمود از کدام نوع خرماها طلب خود را وصول می‏کنی؟ گفت: به قدری بدهکاری زیاد است که تمام انواع خرماها هم کافی نیست. حضرت (صل الله علیه وآله وسلم ) فرمود کار نداشته باش. یهودی نوعی را انتخاب کرد. حضرت با کلمه بسم الله با دست مبارکش با کیل آنقدر به یهودی خرما داد تا تمام بدهکاری پدر جابر پرداخت شد و همچنان خرماها کم نشد، سپس به جابر که فرزند شهید و هفت‏ ‏ خواهر در خانه داشت فرمود: خرماها را به منزل ببر که خداوند در آن برکت قرار داده است. جابر می‏گوید: از خرماها خوردیم و بخشیدیم و فروختیم تا سال بعد. الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 153.
  9. 7-هفت‏ سال خادم ؛ سجده ‏هاى طولانى:  یک قصه ، یک روز پیغمبر به یکى از افرادى که در خانه هاش بود صدایش زد. گفت بیا، آمد و گفت تو هفت‏ ‏ سال است در خانه ما دارى کار مى‏کنى بالاخره یک چیزى از من بخواه. یک تقاضایى بکن. این خادم هم یک مقدار فکر کرد و گفت اجازه بده بروم فکرکنم. بحث فکر است دیگر. تا فردا فکر مى‏کنم. رفت و فردا آمد و گفت فکرهایم را کردم. گفت چى؟ گفت از خدا بخواه عمرم که تمام شد، از خدا بخواه در جنت من پهلوى تو باشم. در بهشت پیش تو باشم. پیغمبر فرمود از کجا فهمیدى این را؟ گفت فکر کردم. گفت خوب تو در قیامت پهلوى من هستى مشروط بر این که سجدههاى طولانى انجام بدهى. «أَعِنَّا بِطُولِ السُّجُود» (کافى، ج 3، ص 266)
  10. 7- هفت‏ ‏امام را درک کرد خانم نمونه : حبابه از زنهاى خوب نمونه ، زنى بود که عمر طولانى داشت یک روز حبابه رفت خدمت امام على (علیه السلام)و گفت علامتى نشان من بده که بعد از تو خلفاى حق را بشناسم، حضرت امیر (علیه السلام)رمزى را به ایشان داد و فرمود هر کس اینچنین بود او امام حق است، امام‏هاى دیگر به او حبابه احترام مى‏گذاشتند امام حسین (علیه السلام)مى‏رفت منزل این خانم حبابه براى او دعا مى‏کردند تا امام هشتم را درک کرد و وقتى هم از دنیا رفت امام رضا (علیه السلام)پیراهن‏اش را براى این بانو فرستاد که دفن کنند یک همچین زنى بود که عمر با برکتى را در خدمت اهل بیت بود.
  11. 7-هفت خصلت  امام ره 1- : نظم در عبادت بزرگترین روز در تاریخ ایران روزى نداریم که شاه ایران گریه کنان فرار کند چند صد خبرنگار آمدند پاریس دور امام (ره) بعد هم گفتند امروز شاه فرار کرده آنچه شما مى‏گویید مستقیم به دنیا مخابره مى‏شود شما دارید با کره زمین حرف مى‏زنید امام (ره) مرتبه گفت احمد!؟ گفت ظهر شده؟ گفت آقا ظهر شرعى الآن است تا گفتند الآن است پیاده شد رفت گفتند آقا شما الآن دارید با کره زمین حرف مى‏زنید فرمود ولش کن نماز، خدا خالق کره زمین است..
  12. 2-دید یک بچه طلبه دارد مطالعه مى‏کند. فرمود: یک نفر و صد نفر نزد خدا فرقى ندارد. گفت: ما هر روز زودتر مى‏آمدیم. امروز او زودتر آمده است و نوبت ایشان است. گفت: در فیضیه قدم بزنید. اگر او رفت، ما مى‏رویم و درس را مى‏دهیم. امام راه مى‏رفت. یک عده از طلبه‏ها هم به دنبال او خلاصه آن روز امام به شما درس داد؟
  13. 3-  دانش همراه با خضوع و فروتنى‏ فرمود من دست مراجع را مى‏بوسم  بعد فرمود من آن دفعه گفتم دست مراجع را مى‏بوسم امروز مى‏گویم دست بقال‏ها را هم مى‏بوسم ..بعد فرمود به من خدمتگزار بگویید بهتر از اینست که رهبر بگویید رهبر من همان بچه 13 ساله‏اى است که به خودش نارنجک بست بعد فرمود رهبر من زنهاى خیابان چهارمردان هستند ..بعد فرموداى کاش یک پاسدار بودم یعنى هر چه مرجعیت اش گل مى‏کرد و عظمتش بیشتر مى‏شد تواضع اش بیشتر مى‏شد.
  14. 4- سلمان رشدى‏ : البته آنجایى که شرعى بود کار به قوانین نداشت مى‏گفت: حکم خدا این است. سلمان رشدى باید اعدام شود. آمدند یک عده از سیاسیون خدمت امام که آقا. این فتواى اعدام سلمان رشدى با قوانین بین المللى نمى‏خورد. آدم از این طرف دنیا به آن طرف دنیا بگوید بکشید. شما هر زمین و زمانى و مرز و همه را پاره کردید. این با قوانین بین المللى نمى‏خورد. فرمود: به درک، آبروى رسول الله را برد.
  15. 5- نامه امام به گورباچف: باید به حقیقت رو آورد.  مشکل شما عدم اعتقاد واقعى به خداست. همان مشکلى که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلى شما مبارزه طولانى و بیهوده با خدا و مبدأ هستى و آفرینش است... براى همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‏هاى تاریخ سیاسى جهان جست‏وجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوى هیچ نیازى از نیازهاى واقعى انسان نیست؛ و جواب آن‏ . امام سریع نامه مى‏نوشت ولى گورباچف وقتى مى‏خواست که جواب امام را بدهد یک گروه کارشناس سى، چهل روز کار کردند تا جواب امام را بدهند. وقتى آمد و نشست و امام را دید زبانش گرفت. تپق زد
  16. 6- تواضع و فروتنى امام (ره) حرکت پانزده خرداد و شهادت مردم‏ : به بعضى از افرادى که دورش بودند فرمود: این جا کلمه‏ى من از دهانم آمد بیرون. باید بگویم خدا. و من به خاطر این که گفتم «من» بیست سال کارم عقب افتاد.
  17. 7- امام (ره) دل و روح آرام داشت‏ وقتى دوازده بهمن امام در هواپیما مى‏نشیند احتمال مى‏دهند هواپیما سرنگون شود در هواپیما سؤال مى‏کنند چه احساسى داره؟ مى‏فرماید: هیچى یعنى هواپیما برگشت که برگشت. در وصیت نامه‏اش مى‏نویسد: با دلى‏ آرام‏ و قلبى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوى جایگاه ابدى سفر مى‏کنم. و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم. و از خداى رحمان و رحیم مى‏خواهم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.

 

دال: درخواست ابراهیم . بهترین لذات دنبا . درب دوزخ . هفت‏ ‏دختر. درک هفت‏ امام . سرکه هغت ساله . هفت‏ ‏درجه دین . دوستی . شرط دستور العمل .++++++++++++++++++++++++++

 

  1. 7- هفت درخواست: حضرت ابراهیم در این سوره خوانده‏ایم، او از خداوند هفت‏ ‏ درخواست دارد: 1- امنیّت مکّه، 2- دور ماندن از بت‏پرستى، 3= توجّه قلوب 4- و افکار مؤمنان نسبت به فرزندان  و مکتب او، 5- بهره‏مند شدن ذریّه‏ى او از ثمرات، 6- توفیق اقامه‏ى نماز، 7- قبول شدن‏

 

  1. 7- هفت‏ چیز بهترین لذات دنبا : امام باقر(علیه السلام) به جابر بن عبدالله فرمود:" لذات دنیا خلاصه می‏شود در هفت‏ چیز؛ خوردنی، نوشیدنی، پوشیدنی، همسر، مرکب، شنی 1- مطعوم عسل بهترین خوردنی عسل است که بزاق حشره‏ای است. 2-مشروب آب بهترین نوشیدنی آب است که همه جا فراوان است.3- ملبوس دیبا بهترین پوشیدنی ابریشم است که ترشح یک کرم است. 4-منکوح بول در بول بهترین منکوح‏ همسر است که نکاح خلاصه می‏شود در دخول آلتی در آلتی. 5- مرکوب اسب بهترین مرکب اسب است که قاتل انسان است یا هروسیله نقلیه. 6- مشموم مشک است که از خون آهو بهترین بوییدنی مشک است که از ناف یک حیوان است. 7- بهترین شنیدنی غنا و ترانه است که گناه است. نمی ارزد که انسان به چنین دنیایی دل ببندد.

 

  1. 7-هفت درب دوزخ :  دوزخ براى آن هفت‏ ‏ در است، براى هر در بخشى از آن گمراهان تقسیم شده‏اند. لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ « الحجر /44»

 

  1. 7- هفت درب جهنم : درهاى متعدّدى دارد. «ابوابها» (در جاى دیگر مى‏خوانیم: «لها سبعة ابواب» جهنّم داراى هفت‏ ‏ در است.)

 

  1. 7-هفت درب پرتاب به دوزخ : قرآن مى‏فرماید: «لَها سَبعَةُ ابوابٍ لِکلّ بابٍ مِنهُم جُزءٌ مَقسُومٌ» دوزخ هفت‏ ‏ در دارد و براى ورود از هر درى، گروه معینى از مجرمان تقسیم شده که از همان در به دوزخ پرتاب مى‏شوند.

 

  1. 7-دقت در عدد هفت لازم است:  پاسخ: اگر آمار، ساده و عادّى بیان شود، ممکن است یا فراموش شود و یاشنونده به آن توجّه خاص نکند. مثلا اگر بیمارى به پزشک بگوید: من چهار ساعت در نوبت نشسته‏ام، یا بگوید چهار ساعت هفت‏ ‏ دقیقه کم، در توجّه پزشک تفاوت دارد. زیرا ارقام گاهى براى بیان کم و زیاد است و خیلى درآن دقّت نیست، ولى اگر ریز و دقیق بیان شود، شنونده را جذب مى‏کند. لذا درباره مدّت تبلیغ حضرت نوح مى‏فرماید: هزار سال مگر پنجاه سال، تا اعلام کند ارقام دقیق است. در این آیه نیز مى‏فرماید: سیصد سال و سپس مى‏فرماید: نه سال اضافه. تا بگوید آمار دقیق است.

 

  1. 7-هفت‏ ‏ دختر درخانه : رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم ) از جابر پرسید: ازدواج کرده‏ای؟ گفت: بله. پرسید با کی؟ گفت: با فلانی که زن بیوه‏ای است. فرمود: چرا باکره نگرفتی؟ گفت پدرم در جبهه شهید شده و هفت‏ ‏ دختر در خانه گذاشته. اگر دختر می‏گرفتم مسائلی و سبک ‏مغزی‏ هایی در خانه رخ می‏داد، ولی آن زن بیوه به خاطر مدیریتی که دارد هم آهنگی به وجود می‏آورد. هَذِهِ أَجْمَعُ لامْرِی‏ مکارم‏الاخلاق، ص 20.

 

  1. 7- درک جابر هفت‏ امام را : ازکسانی که تا آخرین نفس خوب بودند، یکى از آنها جابر بود و آخرین نفر از ایشان بود. خدایا به آبروى جابرهاى تاریخ که در طول عمر لحظه‏اى کج نشدند، خودت ما را لحظه‏اى دچار هیچ نوع انحراف نفرما و این خیلى ارزش است حسن عاقبت. ما چند معصوم داریم. جابر هفت‏ ‏ تا از امامان را درک کرد. یعنى زمان رسول الله بود. تا امام باقر هم زنده بود. یعنى پیغمبر و حضرت زهرا و پنج امام را درک کرد. همینطور نگوییم در اربعین پیرمرد کورى بود. دستش را گرفتند، آمد زیارت امام حسین. ببینیم جابر که بود؟

 

  1. 7-سرکه هغت ساله و بند به دنیا : گویند اسلام مثلثى است که یک ضلع آن قدرت است. ایثارهاى اصحاب و شمشیر امیرالمؤمنین. یک سمت آن مکنت یعنى امکانات مالى که حضرت خدیجه است و یک سمت آن رسالت یعنى رسالت بدون مکنت و بدون قدرت قابل عمل نیست. و اسلام در این مثلثى است که یک ضلع آن مثلث سرمایه خدیجه کبرى است این همه از دنیا انتقاد مى‏کنند دنیا خوب است مشفق دنیا بد است. اگر از ما بپرسند دنیا چیست؟ ‏گوییم قرآن درباره دنیا سه تعریف دارد. 1- دنیا خیر است. «إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّهُ» (بقره/ 180) دنیا زینت است‏ «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا» (کهف/ 46) دنیا مال است. مى‏گوید وقتى نماز جمعه را خواندید «فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاهُ فَانْتَشِرُوا فِى الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» (جمعه/ 10) بلند شوید و بروید دنبال کاسبى و پول درآوردن. دنیا فضل است پس این که مى‏گویند دنیا بد است چیست؟ عشق به دنیا بد است‏ «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدیدٌ» (عادیات/ 18) بد است‏ «وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلًا لَمًّا» (فجر/ 19) بد است که آدم ارثى را بخورد و حساب نکند که براى چه کسى است‏ «حُبًّا جَمًّا» (فجر/ 20) آن بد است. دنیا خوب است اما بند به دنیا بد است. البته کار هر کسى نیست. هرکسى دنیا دارد بند به دنیا هم همست. یک نفر گفت. سرکه هفت‏ ‏ ساله دارى گفت بله دارم. گفت یک لیوان آن را به من بده. گفت اگر مى‏خواستم به تو یا امثال تو بدهم که هفت‏ ‏سال نمى‏ماند.
  2. 7-دعای ساعت هفت‏ ‏، هشت، نه : شخصى از من پرسید: آقا توى مفاتیح نوشته دعاى ساعت اول روز، دعاى ساعت دوم روز، دعاى ساعت سوم روز، این یعنى صبح تا شب بنشینیم دعا بخوانیم. گفتم: نه. این مثل ترمینال است که مى‏گوید: اتوبوس ساعت هفت‏ ‏، ساعت هشت، ساعت نه، نه اینکه همه‏اش را برویم و بیاییم. یعنى هر کسى هر ساعتى خواست برود ماشین هست. اگر صبح ساعت اول دوم سوم کار داشتى، براى ساعت چهارم که بى کارى، براى ساعت چهارم هست.
  3. 7-هفت‏ ‏درجه دین نباید تشر بزند : حضرت (علیه السلام)فرمود: نگو دین ندارند بگو یک یا دو مرحله از دین را ندارند، بعد فرمود ایمان ده درجه است و کسى که هفت‏ ‏ درجه دارد نباید تشر بزند به کسى که شش درجه دارد. یکى نماز شب و یکى نماز صبح مى‏خواند، زود نگویید فلانى ضد ولایت فقیه است، مسلمان است ولایت فقیه را هم قبول دارد و تقلید مى‏کند، مسلمان که نمى‏تواند تقلید نکند ولى درجه‏ها فرق مى‏کند، هر کسى یک جورى یک آقایى را دوست دارد. یکى آنقدر من را دوست دارد که به من افطارى مى‏دهد، نماز هم پشت سر من مى‏خواند. یکى افطارى نمى‏دهد ولى نماز مى‏خواند و یکى نماز هم (نمازهاى یومیه) نمى‏آید ولى نماز عید را مى‏آید. به هر حال کسانى که در جهت خدا هستند، مؤمن هستند منتها درجات متفاوت دارند.
  4. 7-دقت در هفت‏ ‏صدم هم لازم است : دنیا، دنیاى دقت است ، آمپولى که باید در رگ زده شود اگر یک میلیمتر در گوشت زده شود طرف را میکشد. و گاهى در ترکیبات که باید هفت‏ ‏صدم باشد اگر هشت صدم شود چیز دیگرى میشود، این نظام دقیق است. مکانى روضه خوانى بود فرش‏هاى مسجد را به حسینیه بردند، آقاى شهر گفت: چیزى که وقف مسجد است نباید ونمیشود به حسینیه برد. هر کدام کدى دارد یک شهر 021 و شهر دیگر 031 است.
  5. 7-عدد هفت‏ و سوره حمد ‏چه رازى هست : آیه‏اش این است‏ «آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانى وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» (حجر/ 87) اى پیامبر من به تو «سبع مثانى» داده‏ام و قرآن سبع مثانى را همه گفته‏اند سوره حمد است. سبع شاید به خاطر این است که هفت‏ ‏ آیه دارد حالا سوره حمد هفت‏ ‏ تا است و در عدد هفت‏ ‏ چه رازى هست. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» در عدد هفت‏ ‏ چه رازى هست نمى‏دانم؟ آسمانها هفت‏ ‏ تاست، طواف کعبه هفت‏ ‏ تاست و سعى بین صفا و مروه هفت‏ ‏ تاست، در سجده هفت‏ ‏ جاى بدن ما به خاک مى‏افتد، عدد هفت‏ه، عدد طواف، آسمانها، سوره حمد، هفت‏ ‏ عضو بدن ما در سجده، در هفت‏ ‏ یک چیزى است، نمى‏دانم چیست؟ مثانى دو تا دو تا چرا؟ چون در حمد، در هر نمازى دو بار سوره حمد خوانده مى‏شود. خیلى از کلماتش دو تاست، رحمن، رحیم، «ایاک» دو تاست نمى‏دانم چیست؟
  6. هفت‏ عدد اعمال حج رمز است‏ :هفت‏ بار دور کعبه مى‏گردند من هم نمى‏فهمم هفت‏ چى است، من صدها میلیون چیز بلد نیستم این عدد هفت‏ یک چیزهایى در آن است و نمى‏دانم چه چیزهایى در آن است، سوره حمد هفت‏ آیه دارد، آسمان‏ها هفت‏ تا است، عدد ایام هفت‏ه هفت‏ تا است، سعى صفا و مروه هفت‏ تا است، طواف دور کعبه هفت‏ تا است. چه سرى توى هفت‏ است من نمى‏دانم یک چیزى است ولى من نمى‏دانم آن چیست، حاجى‏ها هفت‏ مرتبه دور کعبه مى‏گردند، عدد هفت‏ ‏،  پرتاب سنگ به شیطان‏نیز مى‏باشد.
  7. 7-دوستی هفت ساله ارزش است : دوستى، یک چیزى نیست که آدم راحت با یک کسى قهر کند. اگر دو تا دوست، سه روز با هم قهر کنند، روز چهارم با هم آشتى نکنند، رسول اکرم (صل الله علیه وآله وسلم ) فرمود: هیچکدام مسلمان نیستند. سرکه هفت‏ ‏ساله‏اش، ارزش داشته باشد. کینه، سرطان اخلاقى است. و جالب اینکه بعضى‏ها احتمال سرطان بدهند، وحشت مى‏کنند و سرطان اخلاقى دارند بد تر است
  8. 7-هفت‏ کار برای دعای مستجاب : گنج در 34 مترى است اگر شما 35 متر بکنى به گنج نمى‏رسى. دعا مثل آمپول است اگر تو رگ بزنى مهم است اما اگر کمى اینورتر بزنى مى‏رود توى گوشت. باید ببینیم چگونه دعا کنیم. امام فرمود: اگر مى‏خواهى دعایت مستجاب شود هفت‏ ‏ تا کار کن:
  9. 1- از خدا تعریف کن. اگر عربى بلد نیستى فارسى تعریف کن: خدایا! عزیزى، قدرت دارى، علم دارى، مهربانى دارى، لطف دارى، رحمانى، رحیمى، ربّى، الهى، نورى و ...
  10. 2- نعمتهاى خدا را بشمار: خدایا خیلى چیزها به من دادى. خیلى عیبهاى مرا پوشاندى. هرکس عیوب مرا مى‏دانست از آنها کپى مى‏گرفت ...
  11. 3- شکر: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» (فاتحه/ 2) وقتى الحمدلله مى‏گویید؛ بگویید: الحمدلله به عدد هر ذرّه، به عدد هر اتم، به عدد آنچه به آن علم دارى. براى هر نعمتى الحمدلله.
  12. 4- صلوات‏ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  13. 5- بعد از صلوات بر پیغمبر و آل او عیبهاى خودت را بشمار. منتها طورى نگو که کسى بفهمد. لغزشهایت را بشمار....
  14. 6- بعد از عذرخواهى باز هم صلوات بر پیغمبر و آل او. ‏ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  15. 7- یکى از چیزهایى که در دعا اثر دارد این است که: انسان خودش هم از دارایى‏اش بدهد. من یادم نمى‏رود در زمان شاه یک جوانى مرد. پدر محترمى داشت. وقتى آن جوان را در قبر گذاشتند، پدر گفت: خدایا این پسر من خیلى مرا اذیت کرد! خیلى گردن کلفتى کرد و مرا سوزاند. اما حالا دیگر مرده است، من از حقّ پدرى‏ام مى‏گذرم، تو هم از حقّ خدایى‏ات بگذر...حدیث داریم: سجده کردن بر خاک قبر امام حسین (علیه السلام) پرده‏هاى هفت‏ ‏ گانه را کنار مى‏زند (یعنى نماز قبول مى‏شود) اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی