پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

                   بسم الله الرحمن الرحیم  

                  اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 

                 الف باء کتاب هفت گذینه:  گاف . میم 23  

  1. -هفت‏ ‏ ماه در خانه امام : زمان امام سجاد (علیه السلام)خفقان عجیبى بود بخاطر اینکه امام حسین (علیه السلام)را کشتند، مردم مدینه را کشتند، مکه را خراب کردند. امام سجاد (علیه السلام) هیچ کارى نمى‏توانست بکند یک راه برایش مانده بود و آن این بود که برده مى‏خرید و با آنها در خانه کار مى‏کرد و شب عید فطر همه را آزاد مى‏کرد. شب عید فطر همه برده هایى را که خریده بود 90 یا 200 تا همه را جمع مى‏کرد و مى‏فرمود: شما در این هفت‏ ‏ ماهى که در خانه ما بوده‏اید این اشتباهات را داشته‏اید شما 22 اشتباه، شما 72 اشتباه، براى هر کدام پرونده‏اى داشت هر چه نقطه ضعف بود امام مى‏نوشت همه مى‏گفتند قبول است بعد مى‏فرمود امشب چه شبى است؟ مى‏گفتند شب عید فطر مى‏فرمود: من یک جمله مى‏گویم همه با هم بگوئید اى زین العابدین همانگونه که تو عیب‏هاى ما را نوشتى خدا هم نقاط ضعف تو را نوشته‏ «وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ» (زخرف/ 80) «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا» (یس/ 12) آیات زیادى داریم‏ «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ» (ق/ 29) تمام کارهایتان ثبت مى‏شود. بعد مى‏فرمود شب عید فطر همه برده‏ها را آزاد مى‏کرد، یعنى فارغ التحصیل مى‏شدند. امام در خانه با آنها کار مى‏کرد. بعد که همه را آزاد مى‏کرد مى‏فرمود: خدایا شب عید فطر است من برده‏هاى خودم را آزاد کردم، تو هم زین العابدین را از آتش جهنم آزاد کن. این شیوه دانشکده سرى و مخفیانه امام زین العابدین (علیه السلام)بود. شب عید به اینها لباس و خوراک مى‏داد.

 

  1. -هفت‏‏ میلیارد خرج کرد ولی اسمش را ندانستم : رسیدگى به محرومان به صورت ناشناس‏ از بهترین ساختمان‏هاى استان قم آنجاست. در این چند ماه بالاى صد هزار دانشجو آمده و رفته است. و بانى هم خودش را به ما معرفى نکرد. با اینکه من مؤسس بودم، به آن رابط گفته بود من راضى نیستم بداند من چه کسى هستم. هفت‏‏ میلیارد تومان براى امام زمان (علیه السلام) خرج کرد. نه خمس، نه سهم امام، نه پول دولت. هفت‏‏... میلیارد .. هفت‏‏ میلیارد خرج کرد و اسمش را به من نگفت. و آدم‏هایى هستند که اگر اسمشان را نگویى ناراحت مى‏شوند. من دو تا آدم سراغ دارم. یک آدم سراغ دارم که بیست سال است به من کمک مى‏کند. هروقت وقت داشت. گاهى هم نمى‏تواند کمک کند. اگر وقت داشته باشد، مثلًا به او مى‏گویم یک چنین بحثى دارم کمک مى‏کند. یکبار من اسمش را در تلویزیون بردم، شب تا صبح از غصه خوابش نبرد. گفتم: فلانى به من کمک کرده است. آدم هم هست یک حدیث در مکه به من گفت؛ من در تلویزیون گفتم، گفتم: یکى از آقایان در مکه گفت. گفت: چرا نگفتى آن آقا که بود؟ باید بگویى من بودم. یعنى آدم هست که اگر یک حدیث بگوید، توقع دارد تمام ایران اسمش را بشنوند. آدم هم هست بیست سال کار مى‏کند، و مى‏گوید: نمى‏خواهم.

 

  1. -7 هفت‏‏ نفر سیگارى. ملاک حق در اکثزیت نیست :  در محیط زیست هم اکثریت مطرح نیست. عقل مهم است، نه اکثریت. چه طور؟ اگر در یک مسافرتى، هتلى، تاکسى، اتوبوسى، هفت‏نفر سیگارى هستند و سه نفر هم سیگار نمى‏کشند، آیا مى‏توانند بگویند که اکثریت با ماست، شما سه نفر بیرون بروید. مى‏گوییم: نه خیر! شما هفت‏نفر بیرون بروید، چون اینجا عددى و کیلویى نیست، و حق تنفس با هواى سالم است. شما که مى‏خواهى با دود نفس بکشید، شما بیرون بروید. اگر در یک اتاقى هفت‏نفر سیگارى هستند و دو نفر سیگارى نیستند، آن هفت‏نفر باید بیرون بروند و سیگار بکشند. نه اینکه به این سه نفر بگویند چون اقلیت هستید، بیرون بروید. یعنى در محیط زیست همیشه حق با اکثریت نیست. آیا پدر و مادر حق دارند در خانه‏اى که بچه شیرخواره است، سیگار بکشند؟ قطعاً ظلم مى‏کنند، چون هواى اتاق را آلوده پر از دود مى‏کند و این نوزاد در گهواره خوابیده است، و پدر و مادر حق طبیعى بچه را مى‏گیرند و ظلم مى‏کنند. در تجاوز به حریم هوایى فقط لازم نیست که دیوار صوتى را بشکند. این هم تجاوز به حریم هوایى بچه است. بچه در گهواره خوابیده است و مى‏خواهد تنفس کند، و این پدر و مادر سیگار مى‏کشند. احترام به پدر لازم است، ولى کار پدر لازم نیست مورد قبول باشد. خیلى‏ها آدم خوبى هستند ولى کارشان غلط است. یک آیه‏اى در قرآن داریم که مى‏فرماید: «قالَ  إِنِّى لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقالینَ» (شعراء/ 168) من عمل شما را کار دارم. خودتان آدم خوبى هستید، ولى عملتان درست نیست.
  2. هفت متر گدال آتش : در حیدرآباد هند. شب 21 محرم به مناسبت شهادت حضرت رقیه (علیها السلام ) در خرابه شام ، گودالى از آتش در هفت‏ ‏ متر به قدرى مملو از آتش که از دور صورت [را مى‏سوزاند]، ولى مردم از روى آن رد مى‏شوند.
  3. 7-هفت‏ ‏مرتبه ضمیر متکلم وحده به کار برده یعنی من نزدیک شمایم و نفرموده فقل بلکه‏ فرموده هفت‏ ‏بار ابراز مجبت خداوند: علامه طباطبائى «الطیف آیه فى کتاب الله» یعنى لطیف ترین آیه قرآن را این آیه مى‏داند. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادى عَنِّى فَإِنِّى قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لى وَ لْیُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره/ 186) هنگامى که بندگان من از توى پیامبر درباره من سوال مى‏کنند همانا من نزدیک آنها هستم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت مى‏کنم پس باید دعوت مرا بپذیرند تا به سعادت و کمال راه پیدا کنند. و خداوند با این محبت راه ارتباط با خود را به بندگانش نشان مى‏دهد در این آیه خداوند هفت‏ ‏ بار از ضمیر متکلم من براى خود استفاده کرده است تا نزدیکى خود را به بندگان اثبات کند. ضمیر (ى) در عربى ویتامین (من) در فارسى را دارد.

 

  1. 7-هفت‏‏ تا مصیبت مشکل هست درجامعه : حدیث این است که یک روز امیرالمؤمنین خطبه مى‏خواند روز جمعه، یک خطبه خیلى بلیغى، در آخر خطبه‏اش گفت: «أَیُّهَا النَّاسُ سَبْعُ مَصَائِبَ عِظَامٍ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْهَا» هفت‏تا مصیبت بزرگ داریم که به خدا پناه مى‏بریم. فرمود هفت‏‏ تا مشکل داریم، هفت‏‏ تا مصیبت مشکل هست. مشکلات مهم از زبان على (علیه السلام ).
  2. 1- «عَالِمٌ زَلَّ»، دانشمندى که بلرزد، لغزش داشته باشد. مصیبت مشکل هست درجامعه
  3. 2-«عَابِدٌ مَلَّ» عبادت کننده‏اى که ملول شود، یعنى عبادتش با ملالت و بى حالى باشد. نماز که مى‏خواند یا نمى‏خواند یا با کسالت مى‏خواند، یعنى حال ندارد. مصیبت مشکلی هست  
  4. 3-«مُؤْمِنٌ ضَلَّ» مؤمنى که منحرف شود، «ضلَّ»، «ضالّین» گمراه شود. مصیبت مشکل هست  
  5. 4-«مُؤْتَمَنٌ غَلَّ» به او ایمان داشتند، پست به او دادند، پول پهلویش گذاشتند، اما «غلَّ» یعنى خیانت کرد. مورد اطمینان بود، خیال مى‏کردیم آدم امینى است، حالا که به او سپردیم خیانت کرد. مصیبت مشکل هست 5-«غَنِىٌّ أَقَلَّ» وضع مالى‏اش توپ بوده، «أقلَّ» پولدارى که به بدبختى بیفتد، فقیر شود،
  6. 6-«عَزِیزٌ ذَلَّ» عزیز بود، ولى ذلیل شد، در این عبارت سه تا «زلَّ» داریم، «زَلَّ» با ز یعنى لغزش، «ضلَّ» با ضاد گمراهى است، «ذلَّ» با ذال ذلیل شدن است.
  7. 7-«فقیرٌ اعتلَّ» فقیر بود، مریض هم شد، قوز بالاى قوز. فقیر که بود، حالا مریض هم شده.
  8. هفت‏‏ تا گره کور : خوب، حالا در جامعه این هفت‏‏ تا گره کور هست. دانشمند است اما مى‏لرزد. پول به او مى‏دهند، با رشوه، امضاء مى‏کند. پول مى‏دهند، جابه جا مى‏کند. یعنى با یک رشوه‏اى مصلحت عمومى را نمى‏دهد، بخاطر جیب خودش همه چیز را تسلیم مى‏کند. «عَالِمٌ زَلَّ وَ عَابِدٌ مَلَّ وَ مُؤْمِنٌ ضَلَّ وَ مُؤْتَمَنٌ غَلَّ وَ غَنِىٌّ أَقَلَّ وَ عَزِیزٌ ذَلَّ وَ فَقِیرٌ اعْتَلَّ» (بحارالانوار/ ج 90/ ص 376)
  9. 7-مسلمان هفت‏ ‏دقیقه ای :  شخصى را در مکه دیدیم گفت: کاش نمى‏آمدم مکه بیخود آمدم. گفتم: چرا؟ گفت: من یک آسانسورى زده‏ام هفت‏ ‏ دقیقه است که نمى‏آید پایین. من یک خرده نگاه کردم عجب حاجى‏ها دارد خدا!؟ به قدرى بى شعور که اگر هفت‏ ‏ دقیقه پاى آسانسور بایستد. همین آقا هفت‏ ‏ ساعت توى صف تخم مرغ مى‏ایستد. نمى‏فهمد کجا آمده.
  10. 7-مسجد و ختم و هفت و چهلم و سال : تحریم سلب آرامش مردم‏ نجز اذان کسى حق بلند کردن صدا ندارد نه براى نماز و نه زیارت عاشورا، و نه مناجات و براى یک یا الله و نه امام زمان (علیه السلام)و نه دعاى کمیل، براى هیچ عملى جز اذان، خلاص، شب براى خوابیدن است. ما مى‏خواهیم بنشینیم، حق با اوست که مى‏خواهد استراحت کند، گرچه یک نفر باشد و آنها که نمى‏خوابند ده نفر، یک نفر مى‏خواهد سیگار نکشد و ده نفر مى‏خواهند بکشند، اینجا اکثریتى نیست، حق با یک نفر است، چون حرف و کار غلط است. همیشه اکثریت ارزش نیست، پس آن ده نفر بیرون بروند یا آرام صحبت کنند، ما براى یک نفر سکوت مى‏کنیم. «بسمه تعالى»: بله به دلیل اینکه قرآن مى‏فرماید: «سَکَناً» خانه براى مسکن، سکونت و آرامش است. خانه‏هاى آپارتمانى و مردم آزارى، حال ندارد از ماشین پیاده شود، بوق مى‏زند، همه اذیت مى‏شوند و حال آنکه او با یک نفر کار دارد، به خاطر تن پرورى آرامش را از همه مردم مى‏گیرد هر چه آرامش را از انسان بگیرد حتى اگر مناجات و سخنرانى باشد گناه است، تمام بلندگوها باید داخل مسجد باشد. عمه‏ى فلانى مرد، من چه خاکى به سر کنم، که باید چهار بار براى ختم و هفت و چهلم و سال زجر بکشم و بسوزم، خانه‏هایى که نزدیک‏ قبرستان‏ و حسینیه‏ است‏ مواظب‏ باشند،آرامش را گرفتن حتى به قیمت زیارت عاشورا حرام است.
  11. 7-محبت پدر در ختم و هفته ؛ محبت حسین (علیه السلام ) در دل همه همیشه ؟ : تبدیل کینه دشمنان به محبت به دست خداست‏ همه قلدرهاى مکه هر کدام یک نماینده فرستادند تا پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم ) را بکشند. حضرت هجرت کرد و عزیز شد. و صد سال با بخشنامه معاویه در همه خطبه‏ها به امیرالمؤمنین على (علیه السلام)ناسزا مى‏گفتند در نماز جمعه‏ها الآن على (علیه السلام)عزیزتر است یا معاویه؟ سال 43 رادیو به امام خمینى (ره) ناسزا مى‏گفت و از صدام تجلیل مى‏کرد. الآن مرده امام از زنده صدام عزیزتر است. فکرمى کنیم با کارهایى مثل نمامى، دروغ و تظاهر و ریا عزیز مى‏شویم. خداوند در قرآن مى‏فرماید: مودت دست اوست. «وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّى‏ « (طه/ 39) محبت از اوست. قبر امام حسین (علیه السلام)را 17 مرتبه به آب بستند، انسان ممکن است در ختم و هفت و چهل براى مرگ پدر گریه کند، مردم بعد از 1400 سال براى‏ امام‏ حسین‏ (علیه السلام)گریه‏ مى‏کنند.و در جاى دیگر مى‏فرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم/ 96) «وُدًّا» مودت و محبت دست خداست، و تغییر و تبدیل هم دست خدا. آب زباله از این طرف داخل خاک شده از آن طرف آب زلال بیرون مى‏آید و اوست که زباله را زلال مى‏کند.
  12. 7-موعظه ساده بگویید. هفت‏‏ دقیقه طول بکشد :  «إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ» (سبا/ 46) موعظه‏ها باید کوتاه باشد. مثلًا حضرت امیر (علیه السلام)موعظه‏اش بعد از ضربت خوردنش یک صفحه است. امام جمعه به تقوا سفارش مى‏کند، خطبه‏ها باید کوچک باشد. الآن خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى ما خیلى طولانى است. حدیث داریم دو تا خطبه جاى دو رکعت است. چون نماز ظهر چهار رکعت است. نماز جمعه دو رکعت. به جاى دو رکعت دو تا خطبه. منتهى مسائل سیاسى و اجتماعى اینقدر زیاد است، که به اندازه‏ى یک رکعت وقت کم مى‏آورند. اما نباید زمان طورى باشد که خطبه 50 دقیقه طول بکشد، آنوقت نماز مثلًا هفت‏‏ دقیقه طول بکشد. مثل اینکه زیر پیراهنى از پیراهن درازتر باشد. و حدیث داریم زمانى مى‏آید که خطبه‏ها بسیار طول مى‏کشد، آنوقت امام جمعه مى‏بیند خطبه خیلى طول کشید، نمازش را ... حدیث داریم.
  13. 7-تا هفت‏ ‏ روز درخواست مردنکن : قرآن مى‏گوید هر که مى‏خواهى ببینى چه طور است یک خط کش دارد، گفته خودت را با این خط کش متر کن. «قُلْ یا أَیُّهَا الَّذینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» (جمعه/ 6). هر که خیال مى‏کند آدم خوبى است. به این آقا مى‏گویند آقا شما هفت‏ ‏ روز و دو ساعت دیگر از دنیا مى‏روى، شما سیزده ساعت دیگر بیشتر عمر ندارى، اگر به هر که، هر که مى‏خواهد ببیند راهى که مى‏رود درست است یا نه، قرآن مى‏گوید علامت این است.
  14. 7-هفت کلمه مقدس چو اربعین :  ما چند تا کلمه مقدس داریم، یکى کلمه هفت‏ ‏، یکى کلمه اربعین، کلمه هفت‏ ‏ نمى‏دانم چه کلمه‏اى است، ولى یک چیزى در آن است. سوره حمد، هفت‏ ‏ آیه دارد. آسمانها، هفت‏ ‏ تا است. طواف، هفت‏ ‏ تا است. سعى صفا و مروه هفت‏ ‏ تاست. هفت‏ ‏ روز هفت‏ه، هفت‏ ‏ تاست. این هفت‏ ‏ یک چیزى در آن است. راز و رمزی نهفته دارد دقت کنید .کلمات را ؛  زمانها را ؛ مکان ها را تعداد اعداد را در یابید !!!
  15. 7-«مسجد» فقط برای شب هفت‏ ‏، سوم و چهلم نیست : امام خمینى (ره) وقتى از دنیا رفت، در طول چهل روز مرقدشان را ساختند. اما حضرت على (علیه السلام) صدسال قبرش مخفى بود. حضرت زهرا و حضرت على (علیه السلام)هر دو شبانه دفن شدند. قبر حضرت زهرا هنوز مخفى است و قبر حضرت على هم صد سال مخفى بود. وزیر علوم مى‏تواند گواهى پزشکى افرادى را که مى‏خواهند پزشک شوند، در روز عید غدیر و در مسجد بدهد. مسجد که فقط جاى عزادارى و مراسم ختم نیست. الان تا مى‏گوییم: «مسجد» همه به یاد شب هفت‏ ‏، سوم و چهلم مى‏افتیم. خادم مسجد، یا پیر یا کور یا مریض یا بى‏سواد و بداخلاق است. در صورتى که خادمین مسجد حضرت زکریا و ابراهیم و حضرت مریم بوده‏اند. سعى کنیم که مراسم خود را در مسجد برگزار کنیم. چه اشک الى دارد که در مسجد عروسى بگیریم؟ ما باید معروف‏ها را معروف کنیم. یک مقدار اینها را احیا کنیم. امام حسین فرمود: من براى امر به معروف به کربلا مى‏روم.
  16.  7-در هفت‏ ‏ماه و بیست روز کلمه محمد رسول الله : دومین کلمه‏اى که مادر به فرزند خود یاد مى‏دهد باشد.: قصه بگوید. مادرهاى ما نمى‏توانند قصه بگویند. مادرهاى قدیم بچه‏هاى خود را با «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» خواب مى‏کردند. این‏ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» به صورت «لالالالا» درآمده است. مثل محمد آقا که ما مى‏گوییم: ممدآقا! مثل فاطمه که ما مى‏گوییم: فاطى. این لالایى هم‏ «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بوده است. یعنى بچه‏هاى خود را با توحید مى‏خواباندند و باسلام بچه هایشان را بیدار مى‏کردند. حدیث داریم مادر اولین کلمه‏اى که به بچه‏اش یاد مى‏دهد «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» باشد. سه سال این کلمه را به او یاد بدهد. بعد از سه سال هفت‏ ‏ ماه و بیست روز صبرکند و بچه را آزاد بگذارد. حالا دنیاى علم باید ثابت کند که چرا باید هفت‏ ‏ ماه و بیست روز صبر کرد؟ هفت‏ ‏ ماه و بیست روز چه نقشى دارد؟ بعد از هفت‏ ‏ ماه و بیست روز این کلمه را به او یاد بدهد. دومین کلمه‏اى که مادر به فرزند خود یاد مى‏دهد محمد رسول الله باشد. بعد ذره ذره مهر آنها را در دل بچه وارد کند. مادر نقش مهمى دارد.
  17. 7-حل مشکل مسلمان و هفت دور طواف :  حالا ما چه کنیم مکه نمى‏رویم، حدیث داریم اگر کسى هفت‏ ‏ بار دور کعبه بگردد خدا شش هزار ثواب به او مى‏دهد و شش هزار لغزشش را به او مى‏بخشد، بعد فرمود اگر کسى ازمسلمانان (آن کسانى که نمى‏توانند به مکه بروند) یک مشکلى داشت و آن کس پا شد و مشکلش را حل کرد حدیث داریم بهتر است از ثواب طواف و طواف و ... ده مرتبه طواف، اصلًا گاهى وقت‏ها افراد مکه نرفتن‏شان مى‏توانند ذخیره کنند براى خودشان، سعى صفا و مروه خیلى کار خیلى خوبى است، کنار مسجدالحرام یک خیابان سرپوشیده‏اى است حدود چهارصد و پنجاه متر هفت‏ ‏ مرتبه باید بیایند توى این خیابان و بروند که یکى از اعمال حج است، کل حج هجده تا کار است، یک پنج تا کار است که به آن مى‏گویند عمره و یک سیزده تا کار است که به آن مى‏گویند حج و کل حاجى‏ها که مى‏روند مکه هجده تا عملیات دارند، ریز و درشتش مى‏شود هجده تا، یک پنج تا و یک سیزده تا و آن پنچ تا را مى‏گویند عمره و آن سیزده تا را مى‏گویند حج، و اینهاپهلو هم است. این‏ها مثل اذان و اقامه، اذان و اقامه کنار هم بودنش شکل هم است فقط اقامه دو تا «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» دارد و اولش الله اکبر آن دو تا است ولى اذان الله اکبرش چهار تا است و دیگه «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاهُ» ندارد یک‏
  18. 7-هفت‏‏ تا مخترع را در محل نماز جمعه دست دستشان را بوسیدم : تشویق افراد فعّال. سرگُردها در مسجد سرهنگ شوند و سرهنگ‏ها در مسجد و نماز جمعه تیمسار بشوند اینها مسجد را اوج مى‏دهد. شاگرد اوّل‏ها در آنجا تشویق بشوند. در استان فارس مى‏خواستند مخترعین را تشویق کنند، امام جمعه اش زنگ زد و من رفتم شیراز، گفتند چه جوریه؟ گفتم والله اینها مخترع هستند دیگر سکّه به درد اینها نمى‏خورد، من حاضرم که دست این مخترعین را ببوسم منتهى اینها بروند بالا بایستند در آن جایى که امام جمعه مى‏ایستد در آن بلندى. هفت‏‏ تا مخترع داشتند که رفتند آنجا و من هم رفتم دست اینها را بوسیدم و گفتم آقا من تشکر مى‏کنم از اینها و دستشان را بوسیدم و آمدم پایین. تشویق باید در مسجد باشد. تنبیه هم باید از نظرنماز باشد. یک منافق فرارى مُرد، حضرت فرمود: «وَ لَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ» براى جنازه اش نماز نخوانید «لا تقوم على قبره» سر قبرش هم نروید. یعنى با نماز هم مى‏شود حال طرف را گرفت و هم مى‏شود که تشویق کرد. توجه به نسل نو و نوجوانان در مسجد
  19. 7-شما هفت‏ ‏روز دیگر از دنیا مى‏روى ؟ من خودم را مى‏گویم. اول به محل کارم زنگ مى‏زنم  خودم را معرفی میکنم . می گویم هفت‏ ‏ روز دیگر از دنیا مى‏روم. این هفت‏ه بحثمان تعطیل است. مى‏خواهم بروم و توبه کنم. دیگر بازار را مى‏بندیم و اداره هم نمى‏رویم. اگر گیج شدى معلوم است کارهایت درست نبوده است. چون آدمى که کارهایش درست است گیج نمى‏شود. راننده‏اى که درست رانندگى مى‏کند. بنزین هم دارد. خودش هم سالم است. خوابش هم نمى‏آید. سرعتش هم معقول است. قاچاق هم ندارد، مى‏گویند: بیست دقیقه دیگر پلیس راه مى‏رسیم. مى‏گوید: خوب برسیم. آن راننده‏اى که دلش مى‏ریزد براى این است که قاچاق دارد. یا بنزین ندارد. یا جاده را گم کرده است. هرکس مى‏خواهد بداند چطور آدمى است ببیند وقتى به او مى‏گویند: تو فردا مى‏میرى چطور مى‏شود. آقا ما امسال چقدر افطارى داردیم؟ سه تا ختم قرآن خواندیم. جمکران رفتیم. مشهد رفتیم. خوب آدم خوبى هستى. حالا سه‏ روز دیگر مى‏میرى. اگر دلت شور نزند، آدم خوبى هستى. اگر توانستى بگویى: من با دلى آرام و قلبى مطمئن، اگر توانستى‏ «فزت به رب الکعبه» (شرح‏نهج‏البلاغه/ ج 9/ ص 207) بگویى. آن وقت آدم خوبى هستى. هرچه به ظهر عاشورا نزدیکتر مى‏شد، امام حسین شادتر مى‏شد. برافروخته‏تر مى‏شد.

 

  1. 7-هفت مقایسه نظام حاکم : مقایسه نظام اسلامى با دیگر نظام‏هاى حاکم‏ ، یک ماشینى را که مى‏خواهید سوار شوید ببینید ماشین و راننده سالم هستند یا نه؟ حالا در مسافرها ممکن است 1-یک نفر سیگار بکشد،
  2. 2-یک نفر پیاز خورده باشد،
  3. 3-یکى سیر خورده باشد،
  4. 4-یکى نمى‏دانم بدنش بو بدهد
  5. 5-و یکى پوست تخمه پرت کند،
  6. 6-یکى پوست پرتقال پرت کند. 
  7. 7-ممکن است مسافرها در ماشین هر کدام به یک نحوى ماشین را کثیف مى‏کنند. امّا ماشین سالم است و راننده هم سالم است. ماشین ما جمهورى اسلامى است و سالم است. اصولش قرآن و حدیث است و راننده اش هم امام است مقام معظم رهبرى است. حالا
  8. 1-این شهردار چنین کرد
  9. 2- و این امام جمعه چنین کرد
  10. 3-و این‏ آخوند،
  11. 4-این کت و شلوارى،  
  12. 5-این وکیل،
  13. 6-این وزیر،
  14. 7-این سفیر. اگر مسافرها یکى دست گلى به آب داد حساب مسافرها از ... چون اگر از این ماشین پیاده شوى دیگر ماشین نیست که سوار بشویم. شما مى‏خواهى که سوار کدام ماشین بشوى؟ کدام راننده را قبول دارى؟
  15. 7-هفت قلم تغییر نه : اصلًا در دنیا راننده سالم چه کسى است؟ راننده‏اى که نبرد و نخورد و مردم را براى خودش نخواهد. راننده ما کسى است که هر کارى که کردند که حسینیه جماران را سفید کنند، امام گفتند: نه. زمانى که من آمدم گچ و خاک بود و با همین گچ و خاک هم مى‏خواهم بروم. بعد از مرگ من سفید کنید. شما حساب کنید که حسینیه جماران با همان گچ و خاک هنوز هم گچ و خاک است و هنوز هم سفید نشده است. با کاخ شاه مقایسه کنید.
  16. 7-هفت‏ ‏دقیقه دیگر مى‏میرى ؟: «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها» (زلزال/ 1) وقتى همه‏ى نظام هستى دارد از هم مى‏پاشد، اگر در چنین لحظه‏اى شما یک نهال در دستت هست، مى‏توانى بکارى همان لحظه بکار. مثل اینکه مى‏گویند: اگر هفت‏ ‏ دقیقه دیگر مى‏میرى، ولى مى‏توانى یک کلمه یاد بگیرى، یاد بگیر و بمیر. باز بهتر از این است که ندانیم و بمیریم. آقای پرفسور حسابی تا دقایق آخر عمرکتاب مطالعه می کرد .برای یاد گیری. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  • حسین صفرزاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی