الف باء کتاب هفت 24 هفت حق واجب - در چشم خود والا شما رد - در سینه دوستش دارد. - در مال مساعدتش کند.- بدگوئى او را حرام داند. - بیمارى عیادتش کند. - تشییع جنازهاش نماید. - پس از مرگ جز خیر او نگوید.
شنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۰، ۱۰:۲۰ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
الف باء کتاب هفت گذینه: گاف . میم . نون 24
- 7-هفت حق واجب مومن : رسول خدا فرمود مؤمن را بر مؤمن هفت حق واجب است از طرف خداى عز و جل.1- در چشم خود والایش شما در 2- در سینه دوستش دارد. 3- در مال مساعدتش کند.4- بدگوئى او را حرام داند. 5- در بیمارى عیادتش کند. 6- تشییع جنازهاش نماید. 7- پس از مرگ جز خیر او نگوید.
- 7- هفت آیه معادل قرآن : سوره حمد معادل قرآن است با آنکه عدد آیات آن هفت مىباشد. «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ»
- 7–هفت مرحله انسان : انسان، پیش از مرگ، هفت مرحله را طى مىکند. (تراب، نطفه، علقه، مضغه، طفولیّت، بلوغ، پیرى) خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ...
- 7- هفت جا مجبت اهل البیت کارساز است: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «حُبّى وَ حُبّ أهلبیتِى نافِعٌ فى سَبعَة مَواطِنَ اهوالهُنَّ عَظِیمَة: عِندَ الوَفاةِ و فِى القَبرِ و عِندَ النُّشورِ و عِندَ الکِتابِ و عِندَ الحِسابِ و عِند المِیزانِ و عِندَ الصّراطِ» محبّت وعلاقه به من و اهلبیتم در هفت جاى بسیار هولناک، کارساز ونجاتبخش است:
- 1- الف: هنگام مرگ و حضور فرشته مأمور قبض روح.
- 2- ج: هنگام زندهشدن مردگان در قیامت.
- 3- د: هنگام دادن نامه اعمال و گشودن کتاب اعمال انسان در قیامت.
- 4- ه: هنگام حساب و حضور در دادگاه عدل الهى.
- 5- و: هنگام سنجش افکار و اعمال با معیار و الگوهاى حق در آن روز.
- 6- ز: هنگام عبور از پل صراط.
- 6- صلوات بر محمّد و آلمحمّد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: صلوات بر من، سبب نورانیّت قبر مىشود. 7- زیارت امام حسین علیه السلام.
- 7-هفت دریا مرکب اگر آنچه درخت در زمین است، قلم شوند، و دریا و از پسِ آن هفت دریا به کمک آیند، (و مرکّب شوند تا کلمات خدا را بنویسند،) کلمات خدا به پایان نرسد، همانا خداوند شکستناپذیر و حکیم است.
- 7- هفت حق مؤمن بر مؤمن : امام صادق علیه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد که واجبترین آنها گفتن حقّ است، گرچه به زیان خود و بستگانش تمام شود.
- 7-هفت مفاله تهذیب الاخلاق: تحریرکتاب الاخلاق الی نیکوماگوس ارسطو است، که به خامه روان در هفت مقاله مرتب داشته است. خواجه نصیر الدین طوسی این کتاب را مبنای تألیف کتاب" اخلاق ناصری" قرار داده است.
- 7-مادر هفت امام : (ناگفته نماند در حالات مادر حضرت رضا (علیه السلام)آمده که مادر هفت امام از امامان کنیز بودهاند و ظاهرا با این کار خواستهاند تبعیض نژادی را بردارند .
- 7- هفت بار ابراز مجبت خداوند: علامه طباطبائى «الطیف آیه فى کتاب الله» یعنى لطیف ترین آیه قرآن را این آیه مىداند. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادى عَنِّى فَإِنِّى قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لى وَ لْیُؤْمِنُوا بى لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره/ 186) هنگامى که بندگان من از توى پیامبر درباره من سوال مىکنند همانا من نزدیک آنها هستم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت مىکنم پس باید دعوت مرا بپذیرند تا به سعادت و کمال راه پیدا کنند. و خداوند با این محبت راه ارتباط با خود را به بندگانش نشان مىدهد در این آیه خداوند هفت بار از ضمیر متکلم من براى خود استفاده کرده است تا نزدیکى خود را به بندگان اثبات کند. ضمیر (ى) در عربى ویتامین (من) در فارسى را دارد.
- 7- هفت روز مهمان نیامده : مهمان خیلى ارزش دارد. حضرت امیر خیلى ناراحت بود.گریه می کردند. گفتند: یا على ناراحت هستى؟ فرمود: هفت روز است مهمان خانه ما نیامده است. آنچه که الآن مردم را اذیت مىکند تجملات مهمانى است و گرنه مهمانى اگر ساده باشد خیلى ارزش دارد. پیغمبر سر نماز بود. ظاهراً مشغول نماز مستحبى بوده است. یک عده از اصحاب هم نشسته بودند صحبت گفتند: رسول الله کجاست؟ گفتند: مشغول نماز است. بعد گفتند: متأسفانه ما وقت نداریم بمانیم تا ایشان نمازشان تمام بشود و از ایشان احوال پرسى کنیم. اما ما فلان گروه هستیم داشتیم رد مىشدیم گفتیم سلامى برسانیم. شما سلام ما را بعد از نماز به ایشان برسانید. بعد گفتند: یا رسول الله هیئتى آمد و رد شد، بسیار عجله داشت و به شما سلام رساند. فرمود: چه پذیرایى کردید؟ گفتند: هیچ چیز! عبورى گذرا که دیگر پذیرایى نمىخواهد. فرمود: چرا؟ بعد فرمود: کاش جعفر طیار برادر على بن ابى طالب بود. اگر جعفر بود نمىگذاشت اینها دهان خشک بروند.حدیث داریم تا مهمان آمد اصلًا از او نپرس خوردى یا نه؟ ممکن است 32 بار خورده باشد، مىخواهد یکبار هم اینجا بخورد 33بارشود.
- 7-هفت ماه در خانه امام : زمان امام سجاد (علیه السلام)خفقان عجیبى بود بخاطر اینکه امام حسین (علیه السلام)را کشتند، مردم مدینه را کشتند، مکه را خراب کردند. امام سجاد (علیه السلام)هیچ کارى نمىتوانست بکند یک راه برایش مانده بود و آن این بود که برده مىخرید و با آنها در خانه کار مىکرد و شب عید فطر همه را آزاد مىکرد. شب عید فطر همه برده هایى را که خریده بود 90 یا 200 تا همه را جمع مىکرد و مىفرمود: شما در این هفت ماهى که در خانه ما بودهاید این اشتباهات را داشتهاید شما 22 اشتباه، شما 72 اشتباه، براى هر کدام پروندهاى داشت هر چه نقطه ضعف بود امام مىنوشت همه مىگفتند قبول است بعد مىفرمود امشب چه شبى است؟ مىگفتند شب عید فطر مىفرمود: من یک جمله مىگویم همه با هم بگوئید اى زین العابدین همانگونه که تو عیبهاى ما را نوشتى خدا هم نقاط ضعف تو را نوشته «وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ» (زخرف/ 80) «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا» (یس/ 12) آیات زیادى داریم «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ» (ق/ 29) تمام کارهایتان ثبت مىشود. بعد مىفرمود شب عید فطر همه بردهها را آزاد مىکرد، یعنى فارغ التحصیل مىشدند. امام در خانه با آنها کار مىکرد. بعد که همه را آزاد مىکرد مىفرمود: خدایا شب عید فطر است من بردههاى خودم را آزاد کردم، تو هم زین العابدین را از آتش جهنم آزاد کن. این شیوه دانشکده سرى و مخفیانه امام زین العابدین (علیه السلام)بود. شب عید به اینها لباس و خوراک مىداد.
- هفتمین معصوم : امام محمد باقر (علیه السلام): باقر یعنى شکافنده علوم : 1- مادرشان از اولیاء خدا از بهترین خانوادهها، نوهى امام حسن مجتبى مادرشان است. چهار ساله که در کربلا بود و علت این که اسمشان باقر است چون شکافندهى علم بود، 2- مادرشان از اولیاء خدا از بهترین خانوادهها، نوهى امام حسن مجتبى مادرشان است. چهار ساله که در کربلا بود و علت این که اسمشان باقر است چون شکافندهى علم بود، 3- مادرشان از اولیاء خدا از بهترین خانوادهها، نوهى امام حسن مجتبى مادرشان است. چهار ساله که در کربلا بود و علت این که اسمشان باقر است چون شکافندهى علم بود، 4- صبر و حلم امام محمد باقر (ع)گاهى جسارتهاى تندى به امام باقر (علیه السلام)مىشد، صبر مىکردند و این جسارتها هست آدمهایى هستند دریده، بى ادب، کج عقیدهاى، ناراضى ناراحت. خوب بعضى وقتها ناراضى هستند بجاست. بعضى وقتها ناراحتى بى جاست ولى مسئله ادب یک مسئلهاى است. 5- امام باقر (علیه السلام)عنایت داشت. جمعهها صدقه بده و مىفرماید که صدقه دادن روز جمعه ثوابش دو برابر است. اصولًا جمعه یکى از اعیاد اسلامى است هر جمعهاى سفارش شده اگر میوه مىخواهید بخرى یا چیزى مىخواهید بخرید جمعه بخرید. بچه هایتان با کلمهى جمعه رفیق شوند. 6- امام صادق (علیه السلام)فریاد مىزند. امام باقر (علیه السلام)وصیت مىکند، بعد از شهادت من ده سال در منى که همه جمع هستند، در یک فرسخى مکه، مردم سه روز در منى هستند برایم مصیبت بخوانید7- در هفتم ذى الحجّه شهادت امام باقر (علیه السلام)است اعتقاد ما اینست امام باقر علیه السّلام را ابراهیم بن ولید مسموم کرد و آن جناب را شهید نمود.
- 7-هفت کلمه از معاد : جایگاه معاد 1-معاد، در عقل و فطرت هر انسانى جایگاه قابل توجّهى دارد، زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه مىشود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا مىرسد؟ نتیجه و هدف از زندگى چیست؟ آینده انسان و جهان ، پایان عمر و تلاش های آدمی هدفمند و زندگى انسان در دنیا ثمر بخش است با وجود معاد
- 2-فطری بودن معاد : خیلی از ماها معاد را فراموش کردهایم ، باید روى معاد بسیار تکیه کرد. یک ششم قرآن راجع به معاد است. زیرا وجود معاد یک امر فطرى است. فطرت چهارتا هر دارد هر چیزى که چهار تا هر داشت مىگویند فطرى ، ایمان به معاد فطرى چرا ؟ چون انسان میل به بقا دارد 1در هر زمان، 2در هر مکان، 3در هر سن، 4در هررژیم قوم و عشیره ، خداوند این میل به بقاء را در وجود انسان نهاد دینه کرده ، هرکسی می خواهد بماند می خواهد ماندگار باشد ؛
- 3-در موضوع معاد و محاسبه رستاخیز و پاداش و کیفر اعمال مىفرماید: وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفى بِنا حاسِبِینَ (انبیاء/47). «ترازوهاى عدالت را در روز رستاخیز مىنهیم. به احدى هیچ ستمى نخواهد شد و اگر هموزن دانه خردل باشد آن را مىآوریم. این بس که ما حسابگر هستیم».
- 4-معاد روز جزای اعمال : قال إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کانَ مِیقاتاً..بدرستى که قیامت که یکى از نامهاى آن «یوم الفصل» است، وعدهگاه و وقت جزاى اعمال و حساب و ثواب و عقاب روزى که در صور دمیده شود پس خلایق و جماعت مردم محشور شوند. و فوج فوج به جانب حشر روان گردند و باز مىشود آسمان و به صورت دربهایى ظاهر مىگردد که عالم انسان به عالم ملک متّصل مىگردد و کوهها پراکنده شود و به صورت سراب و آب نما در آید بدرستى که گذرگاه و منزلگاه اهل طغیان جهنم است
- 5-معاد روز تجسم اعمال : یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ نبأ/ 40. و از جمله تجسم اعمال صالحه و طالحه و نیک و بد هر یک از افراد بشرى است با اینکه در عالم طبع و نظام تکلیف جز حرکاتى و قیام و قعودى از طریق اعضاء
- 6- فقر در دنیا وآخرت : علامه طباطبایی فرمودند: بدعاقبتتر از همه بدعاقبتان آن کس است که براى او جمع شود فقر دنیا و عذاب آخرت، یعنى در دنیا به فقر و فلاکت و بدبختى به سر برد و در اثر نداشتن ایمان و اعمال نیک در آخرت هم معذّب به عذاب شود. وَ قَالَ أَشْقَى الْأَشْقِیَاءِ مَنِ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ فَقْرُ الدُّنْیَا وَ عَذَابُ الْآخِرَة..
- (525)
- 7- کور و کر در قیامت : کامل از ابى صالح نقل کرد. ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در شرح و توضیح آیه کریمه وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى بیان کرد. هر کسى ولایت علىّ بن ابى طالب علیه السّلام را منکر شود و نپذیرد. خداى قادر او را در روز حساب کور و کر محشور کند و از قبر نابینا برانگیزاند.
- نون+
- هفت نفر پیش هفت تا آقا استخاره کردند یک آیه آمد : مىگفت رضا شاه پدر محمد رضا که آمد گفت بى حجابى اجبارى است همه بازاریهاى کاشان حالا همه شهرها را نمىدانم کاشان خودمان را مىگویم باید خانم هایشان را بى حجاب بیاورند مىگفت یکى از بازاریها که متدین بود سرّاج بود، سرّاج که مىدانید چه شغلى است؟ پارچه فروش نه، زین اسب و کیف و کارهاى چرمى مىکند، این آقا اینقدر آدم خوبى بود که خدا رحمتش کند همه بازاریهاى کاشان پشت سرش نماز مىخواندند مثلًا شلاق درست نمىکرد مىگفت مىترسم آنکه مىخرد یکبار به یک حیوان به ناحق بزند وقتى گفتند بلند شو بلند شد سرقفلى نگرفت گفت من مغازه اجاره کردهام رفت توى خانه نشست آنوقت دوستانش کمک کردند یک مغازه برایش گرفتند خیلى آدم خوبى بود مىگفت به ما گفتند که خانمت را بى حجاب بیاور عجب ما یک عمرى دین داشتیم چرا این رقمى انجام بدهیم مىگفت هفت هشت نفر شدیم گفتیم برویم پیش یک آقایى استخاره کنیم که ما چه کنیم مىگفت هفت نفر پیش هفت تا آقا استخاره کردند یک آیه آمد و آن این بود که اصحاب کهف گفتند حالا که دنیا دارد فاسد مىشود همه بت پرست هستند «فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ» (کهف/ 16) بروید توى غار خدا یک فرجى را مىرساند ما فهمیدیم که باید از کاشان برویم بیرون توى یک روستا یا بیابانى ... رفتیم تا بالاخره آن فشارهاى پهلوى کم شد و ما برگشتیم.
- 7-نسیه خدا در دنیا ؟ این هفت جواب دارد : مىگوییم چرا خدا در دنیا جزا نمىدهد؟ خداى عادل در همین دنیا حساب را تسویه کند. معاملهى نقدى کند، چرا حوالهى نسیه مىدهد؟ این هفت جواب دارد.
- 1-یکى از این هفت مورد این است: من اگر سیلى بر سر یک مظلوم بزنم، در دنیا جزاى من را بدهد. بسم الله! با دست فلج به خانه مىروم. تمام بستگان غصه مىخورند. در صورتى که بستگان من گناهى نکردهاند. اگر خدا در دنیا به من جزا بدهد، ناراحتى من به دیگران هم سرایت مىکند. یک جایى باید خدا حال من را بگیرد که کسى به کسى نباشد. یعنى ناراحتى من به دیگران سرایت نکند.
- 2-دوم: دنیا تنگ است. صدام را مىخواهى در دنیا جزایش را بدهى؟ فوقش یک تیر در مغزش مىزنى! صدام براى یکى از جوانهاى ماست. نه! صدتا صدام فداى یکى از جوانهاى ما! صدام این همه آدم کشته است، یک گلوله؟ به پیغمبر جزا بده! چه چیزى به او مىدهیم؟ عسل به او مىدهیم. قالى ابریشم و هواپیماى شخصى گیر یک یهودى هم مىآید. در دنیا نه براى پیغمبر جزا هست، نه براى صدام کیفرى هست. دنیا تنگ است. اصلًا بعضى مواقع انسان نیست که جزایى دریافت کند. شهید رفته است در راه خدا شهید شده است. اصلًا نیست که در دنیا به او جزا بدهیم. در دنیا جزا نیست. مردم دو دسته هستند. در دنیا جزا نیست. خدا هم که عادل است باید حساب دیگرى باشد.!
- 7-نور هفت بار دور زمین : نور، بالاترین سرعت را در جهان ماده داراست و با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه مىتواند در یک چشم بر هم زدن (یعنى کمتر از یک ثانیه) کره زمین را هفت بار دور بزند، به همین دلیل مسافتهاى فوقالعاده عظیم و سرسامآور نجومى را فقط با سرعت نور مىسنجند و واحد سنجش آنها سال نورى است، یعنى مسافتى که نور در یک سال مىپیماید.
- 7-هفت عضو واجب در نماز : لازم است در سجدهى نماز، هفت عضو بدن؛ یعنى پیشانى، کف دو دست، سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا را بر زمین گذاشته و پیشانى را روى خاک یا سنگ یا چیزهاى دیگرى از زمین بگذاریم.
- 7- به هفت سالگى امر به نماز : پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مىفرماید: «مرّوا صبیانکم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین واضربوهم على ترکها اذا بلغوا تسعاً و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا» همین که فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید
- 7- نجات در هفت سال : در روایتى از امام رضا علیه السلام آمده است: یوسف علیه السلام در هفت سال اوّل، گندمها را جمعآورى و ذخیره مىکرد و در هفت سال دوّم که قحطى شروع شد، آنها را به تدریج و با دقّت در اختیار مردم، براى مصارف روزمره زندگىشان قرار مىداد و با دقت و امانتدارى، کشور مصر را از بدبختى نجات داد.
- 7- هفت سال (دوره وفور نعمت : یوسف وقتى از چاه بیرون آمد، نوجوان بود، «یا بشرى هذا غلام» چند سالى در خانه عزیز خدمتکار بود و سالها نیز در زندان به سر برد و از زمان آزادى او از زندان نیز هفت سال (دوره وفور نعمت و پر آبى) گذشته بود.
- 7-هفت مرتبه ذکر نماز شب : حضرت رسول در قنوت نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار میکرد و هفت مرتبه میفرمود: هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِکَ مِنَ النَّارِ
- - در عدد هفت نظر دهید : (روزى) پادشاه (مصر) گفت: من هفت گاو فربه که هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) خشکیدهى دیگر را (در خواب) دیدم، اى بزرگان قوم! اگر تعبیر خواب مىکنید دربارهى خوابم به من نظر دهید.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
- ۰۰/۱۰/۱۱