نهج البلاغه :4--45 و من کتاب له علیه السلام.نامه در نهج البلاغه امده است. 1- ضرورت ساده زیستی کارگزاران..2- امام الگوی ساده زیستی .3- امام در تلخىهاى روزگار با مردم بودند .
سه شنبه, ۱ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۴۷ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
0--45 و من کتاب له علیه السلام. إلى عثمان بن حنیف الأنصاری- و کان عامله على البصرة..که 79نامه در نهج البلاغه امده است. 1- ضرورت ساده زیستی کارگزاران..2- امام الگوی ساده زیستی .3- امام در تلخىهاى روزگار با مردم بودند .
- آیا به همین رضایت دهم که مرا امیر المؤمنین علیه السلام خوانند و در تلخىهاى روزگار با مردمشریک نباشم و در سختىهاى زندگى الگوى آنان نگردم : أ أقنع من نفسى بأن یقال أمیر المؤمنین و لا أشارکهم فى مکاره الدّهر أو أکون أسوة لهم فى جشوبة العیش،
- آفریده نشدهام که غذاهاى لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پروارى که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بى خبر است. فما خلقت لیشغلنى أکل الطّیّبات کالبهیمة المربوطة همّها علفها، أو المرسلة شغلها تقمّمها، تکترش من أعلافها، و تلهو عمّا یراد بها، أو أترک سدى و أهمل عابثا، أو أجرّ
- آیا مرا بیهوده آفریدند آیا مرا به بازى گرفتهاند حبل الضّلالة، أو أعتسف طریق المتاهة.
- آیا ریسمان گمراهى در دست گیرم و یا در راه سرگردانى قدم بگذارم.
- گویا مىشنوم که شخصى از شما مىگوید: «اگر غذاى فرزند ابى طالب همین است، پس سستى او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان باز مانده است». و کأنّى بقائلکم یقول: «إذا کان هذا قوت ابن أبى طالب فقد قعد به الضّعف عن قتال الأقران و منازلة الشّجعان»
- آگاه باشید درختان بیابانى، چوبشان سختتر، و درختان کناره جویبار پوستشان نازکتر است. ألا و إنّ الشّجرة البریّة أصلب عودا، و الرّوائع الخضرة أرقّ جلودا،
- درختان بیابانى که با باران سیراب مىشوند آتش چوبشان شعلهورتر و پر دوامتر است. و النّباتات البدویة أقوى وقودا و أبطأ خمودا
- من و رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم چونان روشنایى یک چراغیم، یا چون آرنج به یک بازو پیوستهایم، و أنا من رسول اللّه کالصّنو من الصّنو، و الذّراع من العضد.
- به خدا سوگند اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت یکدیگر بدهند، از آن روى بر نتابم، و اللّه لو تظاهرت العرب على قتالى لما ولّیت عنها،
- و اگر فرصت داشته باشم به پیکار همه مىشتابم، و لو أمکنت الفرص من رقابها لسارعت إلیها.
- و تلاش مىکنم که زمین را از این شخص مسخ شده «معاویه» و این جسم کج اندیش، پاک سازم. و سأجهد فى أن أطهّر الأرض من هذا الشّخص المعکوس،
- تا سنگ و شن از میان دانهها جدا گردد. و الجسم المرکوس حتّى تخرج المدرة من بین حبّ الحصید اختیارمصباحالسالکین ص 531
- - «بِسْمِ اللَّهِ» کلامى که سخن خداوند با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مىشود.
- * اسلام هم نماز را سفارش مىکند که ارتباط با خالق است؛ «أَقِیمُوا الصَّلاةَ»* و هم زکات را توصیه مىکند که ارتباط با مردم است. «آتُوا الزَّکاةَ»
- جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان، احسان کنید و با مردم، به زبان خوش سخن بگویید بقره ایه 38
- اگر دیگران را سفارش به مراعات ادب مىکنیم، باید ابتدا خودمان در سخن با مردم، رعایت ادب را بکنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» خطاب محترمانه است
- ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارىها مطرح است. «آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ... وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّه
- گرچه در آیه، قبض و بسط به خداوند نسبت داده شده است، ولى در روایات مىخوانیم: هر که با مردم گشاده دست باشد، خداوند به او بسط مىدهد و هر کس با مردم بخل ورزد، خداوند نسبت به او تنگ مىگیرد.
- رباخوار، گمان نکند با مردم محروم طرف است، بلکه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مىکند. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»
- خداوند از طریق پیامبران، با مردم اتمام حجّت مىکند. «فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ»ترجمهغررمحلاتى .ص 87
- 1 375 مؤمن با مردم انس دارد و دیگران نیز با او انس گیرند، و با مردم مهربانى کند. ترج.غررمحلاتى ص 189
- خالطوا النّاس مخالطة، ان متم معها بکو علیکم، و ان عشتم حنّوا الیکم. (چنان با مردم سیر کنید که اگر مردید، بر شما گریه کنند، و اگر ماندید بپذیرند) که یک دنیا مکارم اخلاق در سطر کوتاهى جا داده شده است، با الفاظى ساده و بى تکلف و فصیح، و این جمله کوتاه هم نمونه دیگر: و همچون ظرفى را ماند که دریایى در آن گنجانده شده باشد.
- در حکومت حکام وضع مردم خوب و رضایت بخش نخواهد شد مگر آنکه رفتار آنان با مردم خوب باشد و همچنین وضع وحدت مردم و حکام خوب نمىشود مگر آنکه مردم تحت فرمانشان با استقامت و پایدارى حق را رعایت کنند و از دستور آنان اطاعت نمایند.
- هنگامى که برخاستى و خود را مهیا ساختى تا با مردم نمازگزارى، نماز را چندان طولانى مخوان که مردم را پراکنده سازى و سریع و تند هم مخوان که آن را تباه کنى.
- در اینجا ظاهرا امیر المؤمنین (علیه السلام) عقل را به دو قسمت تقسیم کردهاند: عقل ذاتى و فطرى، و عقل اکتسابى و تجربى. عقل ذاتى و فطرتى همان منبع درکى است که خداوند رحمان در بنى آدم قرار داده است براى این که از حیوانات و از جماد و نبات متمایز باشد. دیگرى، عقل اکتسابى و تجربى است. انسان در اثر رفت و آمد و معاشرت با مردم، تبادل افکار و مباحثه و انتقاد، عقل تجربى و اکتسابى پیدا مىکند. یادنامهدومینکنگره ص 112
- عهدى که انسان با مردم مىبندد. «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا ...» توبه 75
- تفسیر نور(10جلدى) ج1 583 سوره آلعمران، آیه 112 ..... ص : 583
- (دشمنان شما به قدرى ترسو و زبون هستند که) هر کجا یافت شوند، مُهر ذلّت بر آنها خورده است، مگر آنکه به ریسمان (امان) الهى چنگ زنند (و از انحراف و فسق دست برداشته، ایمان آورند) و با مردم پیوندى برقرار
- مؤمنان، هم رابطه با خدا دارند. «قَوَّامِینَ لِلَّهِ» و هم در رابطه با مردم گواهى به عدل مىدهند. «شُهَداءَ بِالْقِسْطِ»
- - جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنکه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است. «یُحارِبُونَ اللَّهَ»
- مربّى ومبلّغ، باید با برخوردى محبّتآمیز با مردم، به آنان شخصیّت دهد.«سَلامٌ عَلَیْکُمْ»
- نحوه برخورد با مردم مسأله هشتم که از لحاظ اصولى یک مسأله ثانوى، اما از لحاظ عملى مسأله بسیار پرشور و پر اهمیتى است، نحوه برخورد دستگاه ادارى با مردم است. اجزاء و اعضاى حکومتى چگونه باید با مردم برخورد کنند آیا طلبکار از مردمند آیا بدهکار به مردمند اخلاق دستگاه حکومت با مردمچگونه است رفتار حاکم با خود مسأله نهم که باز از آن مسائل بسیار جالب است، رفتار حاکم نسبت به خویشتن است. آیا براى رفتار حاکم در جامعه، محدودیتى وجود دارد آیا مىتوان به حسن رفتار او با مردمبسنده کرد یا نه، ما وراى نحوه ارتباط حاکم با مردم، بازگشتبهنهجالبلاغه ص 12
- داناى دین و بصیر به همه معارف اسلامى و قرآنى است و با دلى مالامال از معرفت، و روحى بزرگ و در مقامى پر مسئولیت، با مردم روبرو مىشود، با آنها حرف مىزند، و به سؤالات و استفهامات آنها پاسخ مىدهد. این است زمینه و موقعیت صدور نهج البلاغه، بازگشتبهنهجالبلاغه .ص 25
- قسمتى از نامهاى است که على «ع» به مأمورین مالیات نوشته است: با مردماز روى انصاف رفتار کنید و در برابر خواستههایشان بردبار باشید، زیرا شما خزانهداران رعیت و نمایندگان ملت هستید. بخشىاززیبایىهاىنهج.. ص 170
- نیکوکاران، نافرمانى گردنکشان، خوددارى از ستم، بزرگ شمردن خونریزى، انصاف با مردم، فرو بردن خشم و دورى جستن از تبهکارى در زمین، تعصب به خرج دهید، و از کیفرهائى که در اثر بدرفتارى و اعمال ناپسند بر ملل پیش از شما فرود آمده بترسید و خوبى و بدى حالات آنان را بخاطر بیاورید و بترسید از این که مانند آنها باشید. بخشىاززیبایىهاىنهج..ص 252
- عاصم گفت: اى امیر مؤمنان پس خود چرا در خوراک به غذاى ساده و در پوشاک به لباس خشن بسنده مىکنى. امام فرمود: واى بر تو، من مانند تو نیستم. خداوند بر امامان عادل واجب کرده است تا خویشتن را با مردم ناتوان برابر دارند تا فقر فقیران بر آنان سخت نیاید. عاصم از آن پس عباى خود را به سویى افکند و پیشهاى پیش گرفت و به سوى کسان خود بازگشت. ترجمهاعلامنهجالبلاغه ص 27
- آنها مصداق آیات کریمه قرآن و گنجینههاى علوم خداى رحمانند. هرگاه سخن گویند از در صدق گویند و هر گاه سکوت کنند کسى بر آنها سبقت نگیرد. پس رهبر هر ملّتى باید با مردمخود به راستى سخن گوید و آنچه مىگوید در اطرافش بیندیشد و بدون فکر حرف نزند و باید از فرزندان و دلدادگان جهان آخرت باشد. ترجمهرواننهج..(ارفع) ص 543
- با مردم فروتن باش و با نرمى با ایشان برخورد کن و هنگام تلاقى چهرهات را باز کن و گشادهرو باش و همه را با یک چشم بنگر تا این که بزرگان جهت ظلم به دیگران در تو طمع نکنند و انسانهاى ضعیف از عدالت تو مأیوس نگردند. ترجمهرواننهج..(ارفع) ص 975
- از ناحیه خود با مردم از روى انصاف برخورد کنید و براى برآوردن حوائج ایشان شکیبا باشید چرا که شما خزانهداران رعیت و وکیلان و سفیران امامانید، پس حاجت کسى را روا نکرده نگذارید ترجمهرواننهج..(ارفع) ص 1079
- با مردم در هنگام روبرو شدن و مجالست و اجراى حکم گشادهرو باش و بپرهیز از غضب که غضب پرشى از شیطان است و بدان که هر چه تو را به خدا نزدیک کند از آتش دوزخ دورت مىسازد و آنچه تو را از خدا دور کند به آتش دوزخ نزدیک سازد. ترجمهرواننهج..(ارفع) ص 1179
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ۰۱/۰۹/۰۱