ادب نسبت به خود ، خشوع، ادب نماز است. نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه و آله و امثال او نور چشم است
پنجشنبه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۰، ۱۰:۱۷ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ادب 4
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- ادب در سخن گفتن : باید در سخن گفتن با بزرگان ومعلّم، ادب در گفتار رعایت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا ...»
- رعایت ادب در سخن، از ویژگىهاى قرآن است. «رفث» به معناى سخن گفتن پیرامون مسائل زناشویى است که در آیه به کنایه از آمیزش آمده است.که ادب گفتار باید رعایت شود.
- رعایت ادب در حریم نگه داشتن : وقتى دشمن پردهدرى نمىکند، ادب در بحث و مناظره اقتضا دارد ما نیز حریم را نگه داریم. فرعون گفت: «لَأَظُنُّکَ یا مُوسى مَسْحُوراً» موسى نیز در جواب او فرمود: «لَأَظُنُّکَ یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً»
- رعایت ادب در رفتار : اگر ادب در کلام لازم است، در رفتار و کردار، به طریق اولى لازم است.
- ادب در گفتار : «لِانْ یَکُونَ الْعَبْدُ طاهِراً اذا قامَ بَیْنَ یَدَىِ الْجَبّارِ عِنْدَ مُناجاتِهِ» وضو، یک ادب در برابر خداست تا بنده، هنگام نماز، وقتى در برابر خداوند مىایستد
- مقتضاى ادب در برابر خدا : و ایستادن در آستان جلال و عظمت او، آنست که نماز، با بهترین و پاکترین لباس باشد و نمازگزار، از توجّه و حضور قلب
- رعایت ادب در نماز: در اسلام به ما سفارش شده که در نماز با ادب بایستیم، دستها روى رانها، بدن آرام، نگاهها به محل سجده، لباسها نو و تمیز، همراه با بوى خوش و معطّر. اگر با جماعت هستیم از سایرین جلو و عقب نیفتیم و خود را هماهنگ دیگران و مردم کنیم، مقام امام را نگهداریم، قبل از او کارى انجام ندهیم، به رکوع یا سجود نرویم و بهتر است حتّى قبل از کلام امام، ذکر نماز را به زبان جارى نکنیم. مجموعه این دستورالعملها روحیه ادب و اطاعت را در انسان تقویت مىکند، آن هم ادبى بر اساس ارزشهایى چون: شناخت، محبّت، تواضع و ادب در برابر کسى که اهلیّت دارد، نه تملّق و نه خودباختگى.
- ادب در گفتار: اکنون که در محضر پیامبر صلى الله علیه و آله نیستیم، باز مسئله ادب در زیارت مرقد حضرت و نسبت به جانشینان حضرت همچنان در جاى خود باقى است.
- ادب در گفتگو: گفتار باید همراه با کردار باشد وگرنه قابل سرزنش است.«لِمَ تَقولون مالا تَفعلون»
- زمینه های ادب. مثبت : کَفَاکَ ادباً لِنَفْسِکَ اجْتِنَابُ مَا تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِکَ درتربیت خود همین بس که از آنچه در دیگران نمی پسندی دوری کنی (نهج .حکمت 412)
- بهترین ادب : أحسن الاداب ما کفک عن المحارم بهترین ادب ها آن است که ترا از حرام باز دارد.(غررالحکم)
- عبرت از بی ادبان : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) إذا رأیت فی غیرک خلقا ذمیما فتجنب من نفسک أمثاله ؛ هر کاه خلق ناپسندی دیدی آنرا از خودت دورکن ؛ غررالحکم، ص 324.
- توجه به فطرت پاک : از حضرت عیسی (ع) پرسیدند چه کسی شما را ادب کرد فرمود: رأیت قبح الجهل فجانبته (مجموعهورام) هیچ کسمرا ادب نیاموخت بلکه زشتی ونادنی را دیدم از آن دوری گذیدم
- ادب فهم و شعور: قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) اللهم صل علی محمد و آل محمد واجعلنا من الذین تمسکوا بعروة العلم و ادبوا أنفسهم بالفهم (بح)؛ درود بر محمد وآل محمد خدایا ما را از کسانی قرار ده که به حلقه دانش چنگ آویختند و جانهایشان را با فهم ادب کردند ؛ ما را از آن افرادی ده که به برکت علم خودم را ادب کنم به درک حقیقت نایل گردیم؛
- ادب معاشرت با بزرگان: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) جالس العلماء یزدد علمک و یحسن ادبک و تزک نفسک غررالحکم، ص 430.با علما معاشرت کن تا علمت زیاد ادبت نیکو جانت پاک گردد
- موارد ادب نسبت به خدا : وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لامّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ یوسف/ 53. هم از پاکى و عفّت خود در برابر تهمتها باید دفاع کرد و هم به شرور نفس اعتراف نمود و به خدا پناه برد.
- ادب نسبت به خود ، خشوع، ادب نماز است. نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه و آله و امثال او نور چشم است ولکن براى بعضىها که خشوع ندارند، همچون بارى سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.
- ادب در دعا : وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ فر 60.. دعا کنید تا من براى شما مستجاب کنم. انسان با تضرع ودعا مىتواند مصالح خود را بدست آورد و سرنوشت خود را تغییر دهد.
- ادب در کلام: سلام کردن، بلند نکردن صدا ، قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علی السلام) لا ادب لسیی النطق غررالحکم، ص 248.
- ادب درعفت کلام : امام صادق (ع) دوستی داشت، به غلامش فحش مادر داد. حضرت سرش را بلند کرد و به صورت خودش سیلی زد و فرمود:" فکر میکردم تو آدم با تقوایی هستی، حالا که اینطور شد تا آخر عمر با تو دوستی ام را قطع میکنم" (وسائل، ج 11، ص 325.)
- ادب در لباس:پوشیدن : لباس کفر و لباس شهرت و لباس مختص جنس مقابل و مهیج شهوت حرام است (روابط خانواده- معصومی)
- ادب در طعام : ادب در بریدن نان با چاقو و اینکه نان که آمد منتظر غذای دیگر نباشیم.
- ادب در حمام : و لو تنها هستیم عورت را بپوشانیم. (حلیة المتقین)
- ادب در قبرستان : خندیدن در قبرستان کراهت دارد، چون قبرستان محل موعظه است.
- ادب نسبت به دیگران : نسبت به پیامبر لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ حجرات/ 2.
- ادب نسبت به مردم : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً بقره/ 83. وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً فرقان/ 63.
- ادب نسبت فقرا : وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا هود/ 29. وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُومِنِینَ شعراء/ 215.
- ادب نسبت به پدر ومادر : پیرمردی پشت سرش بود.امام پرسید: ایشان کیستند؟ گفت: پدرم. امام: چرا شما جلو ایشان راه میرفتی.
- ادب نسبت به استاد : یکی از مهم ترین عوامل برکت درس احترام به استاد است.
- ادب نسبت به افراد مجلس : إذا قیل لکم تفسحوا فی المجالس فافسحوا یفسح الله لکم ... (مجادله 11)
- ادب نسبت به اهل کتاب وکفار- إِنّا أَوْ إِیّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ سبأ/ 24. - یا صاحِبَیِ السِّجْنِ یوسف/ 39.
- مؤدبان نمونه،حضرت هابیل (ع)-لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لاقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ مائده/ 28.
- ادب حضرت ابراهیم (ع) : در مقام احتجاج با قوم خود تمام نعمتها را به خداوند نسبت میدهد مانند، نعمت خلقت، هدایت، اطعام و اما مرض را به خود نسبت داده و فرموده وقتی مریض میشوم خداوند شفایم میدهد، برای اینکه در این مقام که مقام ثنا وستایش است مناسب نبود مرض را به او نسبت دهد، بلکه شفای مرض را به خداوند اسناد میدهد. وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ شعراء/ 80.
- ادب حضرت اسماعیل (ع) حضرت ابراهیم (ع)جریان خواب خود را برای فرزندش نقل کرد که رأی خود را بگوید فَانْظُرْ ما ذا تَری که این خود ادبی بود از آن جناب نسبت به فرزندش (چون با او مشورت کرد) اسماعیل گفت: آنچه را که مأمور شدهای انجام بده یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُومَرُ او نیزرعایت ادب نسبت به پدر نمود و نگفت: رأی من چنین است. گفت اگر خدا بخواهد من صبر خواهم کرد و صبر خود را به مشیت الهی مقید ساخت. (صافات/ 102)
- ادب حضرت موسی (ع) در نخستین روز بعثت خود از خداوند درخواست هایی نمود، مانند شرح صدر، آسان شدن کار و ... ادبی که آن حضرت در این کلمات به کار برده این است که غرض و نتیجهای که از این سئوالات در نظر داشته بیان کرده تا کسی خیال نکند منظورش از آنچه که درخواست کرده، نفع خودش بوده و لذا گفت: غرض از این درخواست ها این است که من و همه بندگانت تو را بسیار تسبیح گفته و فراوان به یاد تو باشیم. قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً طه/ 34- 25
- ادب حضرت یعقوب : وقتی فرزندان یعقوب به پدر گفتند: چرا اینقدر از یوسف یاد می کنی که یا خود را مریض می کنی یا هلاک می سازی؟ در پاسخ گفت:" من شکایتم را به شما که نیاوردم، من تنها غم و اندوهم را به خدا گویم و شکایت نزد اوبرم و از خداوند" الطافی"سراغ دارم که شما نمیدانید و این از ادب انبیا است نسبت به پروردگار که در جمیع احوال متوجه پروردگارشان بودند و جمیع حرکات و سکنات خود را در راه او انجام میدادند.قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ یوسف/ 86- 85.
- . ادب حضرت یوسف (ع) از لطیفترین ادب ها به کار برده این است که از جفاهایی که برادران بر وی روا داشتند و او را به قعر چاه انداختند ودرهمی ناچیز او را فروختند و دزدی متهمش کردند؛ اسمی نبرد، و از همه آنها تعبیر کرد به اینکه شیطان بین من و برادرانم فساد ایجاد کرد وآنهارا به بدی یاد نکرد، ونعمت های الهی را، چو نجات از زندان وسلطنت و علم به تأویل احادیث بیان نمود.نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِما یَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الاحادِیثِ
- ادب حضرت داود و سلیمان (ع) ادبی که آن دو بزرگوار در حمد و شکر خود به کاربردهاند اینست که فضیلت علم خود را به خداوند نسبت دادهاند و مردم بی ایمان علم خود را به خود نسبت دادهاند،قالا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی کَثِیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُومِنِینَ (نمل/ 15)
- بی ادبی قارون : قارون چنین در پاسخ قومش که نصیحتش کردند و گفتند به اموال خوذ افتخار نکند، گفت: إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدِی (قصص/ 78)
- ادب حضرت رسول اکرم (ص) در قرآن کریم تأدیبهای الهیه وتعلیمات عالیه در انواع و اقسام ثنا بر پروردگار تا دردرخواستها بکارگیرد، قُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِهِ الَّذِینَ اصْطَفی نمل/ 59.د) قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیایَ وَ مَماتِی لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ انعام/ 162.
- تذکر: کلمه ادب در قرآن کریم: به کار نرفته است، امّا در ذیل آیه شریفه خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ اعراف/ 199.
- نمونه های بی ادبی، نسبت به خدا،: بی ادبی شیطان أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ اعراف/ 12. رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنِی حجر/ 39.
- بی ادبی یهود، إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ آل عمران/ 181.ادْعُ لَنا رَبَّکَ بقره/ 68. لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ بقره/ 61.
- بی ادبی ضعف الایمان: فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ فجر/ 16. 4. بی ادبی مشیرکین، وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ فرقان/ 60.
- بی ادبی،نسبت به انبیا و کتب آسمانی، قابیل نسبت به برادر خود فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ (مائده 30)
- بی ادبی، فرعون به حضرت موسی (ع) إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ قالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ ما بَیْنَهُما شعراء/ 28- 27.
- رعایت ادب الا ما شاء الله بنیه اسلام برادب است . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم تنظیم 17/8/1393برابر14محرم
- ۰۰/۰۶/۱۱