پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۳ مطلب در دی ۱۴۰۲ ثبت شده است

۲۵
دی
    1. بسم الله الرحمن الرحیم
    2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

شنبه 9 دی 1402برابر 16 جمادی الثانی  موانع بصیرت استاد سالک

جلسه 51 بحث بصیرت وموانع رشد بصیرت در نهج البلاغه .. جاهل عالم نما وگمراه کنندگان هفتمین خصلت های  زشت وناروا خطا واشتباه  23/10/2..شنبه اول ماه رجب/ 445 میلاد حضرت امام باقر علیه السلام استا د سالک 

  1. ما با خدا خوشاوندی نداریم : حدیث از حضر ت امام باقر علیه السلام : عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ وَ اللَّهِ مَا مَعَنَا مِنَ اللَّهِ بَرَاءَةٌ وَ مَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَ اللَّهِ قَرَابَةٌ وَ لَا لَنَا عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ وَ لَا یُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مُطِیعاً نَفَعَتْهُ وَلَایَتُنَا وَ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ عَاصِیاً لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَایَتُنَا امام باقرعلیه السّلام فرمود: به خدا قسم ما از جانب خدا براتى نداریم و میان ما و خداوند خویشاوندى نیست و بر خدا حجّتى نداریم، نزدیکى به خدا جز با اطاعت و بندگى میسور نمى‏شود، پس هر کس از شما که مطیع خدا باشد دوستى ما سودش دهد، و آنکه از شما نافرمانى خدا کند، ولایت ما به او سودى نرسانده است.
  2. لکن از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روایت کند که فرمود: حبّی وحبّ أهل بیتی نافع فی سبعة مواضع أهوالهنّ عظیمة؛ عند الوفاة، و القبر، و عند النّشور، و عند الکتاب، و عند المیزان، و عند الحساب، و عند الصّراط؛ فمن أحبّنی و أحبّ أهل بیتی و استمسک بهم من بعدی‏ ...محبت من و اهل بیتم در هفت‏ موضع که دهشتهاى آن زیاد است نافع است: 1- موقع مردن 2- در قبر 3- موقع حشر (و برانگیخته شدن در صحراى محشر) 4- وقتى که نامه اعمال به دست اشخاص داده مى‏شود 5- موقعى که پاى میزان مى‏روند 6- وقتى که حساب‏ها را رسیدگى مى‏کنند 7- وقت عبور از صراط، پس هر که مرا و اهل بیتم را دوست بدارد و پس از من به آنان متمسّک شده باشد، ما شفیعان او در روز قیامت هستیم،
  3. درخطا واشتباه درخواست هفت فضیلت : درآخرسوره بقره ازخدا هفت فضیلت در خواست می کنیم : لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ (286)

اول نگاه در معنای اجمالی به آیه شریفه : تکالیف الهى، بیش از توان انسان نیست. «لا یُکَلِّفُ‏ اللَّهُ‏ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» اسلام، دینِ آسانى است، نه سخت‏گیرى.

اعمال ما آثارى دارد که بازتابش به خود ما برمى‏گردد. «لَها ما کَسَبَتْ‏ وَ عَلَیْها مَا ...»

انسان، آزاد و صاحب اختیار است. «لَها ما کَسَبَتْ‏»

انجام یا ترک دستورات الهى، سود وضررش براى خود ماست. «لَها ... عَلَیْها»

کسانى که مى‏گویند: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» وسراپا عادل ومتّقى هستند، بازهم از خطا ونسیان‏هاى خود نگرانند ودعا مى‏کنند. «إِنْ‏ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا»

به تاریخ گذشتگان وحوادث تلخ آنان بنگریم تا درس عبرت گرفته وبه خدا پناه ببریم. «کَما حَمَلْتَهُ‏ عَلَى‏ الَّذِینَ‏ مِنْ‏ قَبْلِنا»

آداب دعا آن است که ابتدا به ضعف خود اقرار کنیم؛ «لا طاقَةَ لَنا» سپس به عظمت خداوند گواهى دهیم؛ «أَنْتَ‏ مَوْلانا» آنگاه خواست خود را مطرح کنیم. «وَ اعْفُ‏ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»

پیروزى اسلام بر کفر، خواسته دائمى مؤمنان است. «فَانْصُرْنا عَلَى‏ الْقَوْمِ‏ الْکافِرِینَ‏»

در جمله «لَها ما کَسَبَتْ‏ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ‏» نسبت فراموشى و نسیان به خداوند معنا ندارد، بنابراین، مراد از «نَسِینا» آن است که برخورد ما با شما فراموش کنندگان قیامت، برخورد کسى است که شما را به دست فراموشى سپرده است.

کیفرهاى الهى، عادلانه و مماثل است. «نَسِیتُمْ- نَسِینا»

خداوند هیچ کسى را جز به اندازه توانش، تکلیف‏ نمی کند : «لا یُکَلِّفُ‏ اللَّهُ‏ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»

  1. نکته قابل توجه در این آیه شریفه  نکته نسیان وخطاء  از عوامل عدم رشد بصیرت است. «إِنْ‏ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا» بین نسیان وخطاء  فرق است از نظر معنا یکی نیست ! خطاء  ازروی غفلت وعدم توجه است. شگارچی آهو را هدف میدهد تیرش به آدم می خورد !! ولی نسیان به دنبال کاری می رود در حافظه اش فراموش می کند . گنه کار را مجازات می کند و مشخصات گنه کار را فرموش می کند.
  2. زندگی خوش آینده وآسان و با نهایت وضوح - حضرت رسول الله فر مودند : بحدیث «بعثت‏ علیکم بالحنیفیّة السّمحة السّهلة البیضاء» یعنى حق سبحانه و تعالى مرا مبعوث گردانیده است به رسالت بر شما با دین حنیفیه که دین حضرت ابراهیم است علیه السلام در اصول دین خصوصا در بت شکنى و ازاله شرک و زندگی خوش آینده و آسان و با نهایت وضوح .. که دین زمین گیر کننده نیست .
  3. اما شرح درخطا واشتباه و درخواست هفت فضیلت : اما هفت نکته در آیه «286» سوره بقره  مورد بحث امده است .
  1. رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا : آنچه دلهاى شما (از روى اراده و آگاهى واختیار) کسب کرده، مؤاخذه‏ مى‏کند.. ممکن است مراد آیه از کیفر حالات باطنى انسان، گناهانى باشد که ذاتاً جنبه درونى دارد و عمل قلب است، مانند کفر و کتمان حقّ، «یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ» خداوند شما را به آنچه دلهاى شما کسب نموده است مؤاخذه‏ مى‏کند.
  2. إِنْ نَسینا : نسیان‏ گاهى به معناى فراموشى غیر اختیارى است که انتقادى بر آن نیست؛ ولى گاهى به معناى بى‏اعتنایى وبى‏توجّهى است که قابل انتقاد است. مانند؛ موردى که در این آیه آمده است. «نَسُوا حَظًّا
  3. أَوْ أَخْطَأْنا : قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) إن کلام الحکیم إذا کان صوابا کان دواء و إذا کان خطاء  کان داء غررالحکم، ص 58. قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): الدولة ترد خطأ صاحبها صوابا و صواب ضده خطاء  غررالحکم، ص 347.
  4. وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِنا : بمعنى سنگینى است یعنى تکلیف سنگین بر ما بار مکن، در حالات حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم آمده‏ «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ‏ إِصْرَهُمْ‏ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ» اعراف: 157 یعنى از آنها سنگینى و اغلالشان را بر میدارد و بشریعت آسان و طبیعى راهنمائى میکند.
  5. لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ : تحمل وطاقت: وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقامی وَ تَذْکیری بِ‏آیاتِ اللّهِ فَعَلَی اللّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکاءَکُمْ ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لا تُنْظِرُون‏ یونس/ 71. بخوان بر آنها سرگذشت نوح را زمانی که به قوم خود گفت: موقعیت من و تذکراتی که نسبت به آیات خداوند می دهم بر شما سنگین و قابل تحمّل‏ نیست. پس من بر خداوند توکّل می‏کنم (و از هیچ چیز هراسی ندارم) شما هم فکر خود را و هم شرکایی که برای خداوند گرفته‏اند جمع کنید و مواظب باشید چیزی از امور برشما پوشیده نماند. (با تمام بصیرت‏ و توان و استمداد هرگونه نقشه بدی نسبت به من دارید عمل کنید.
  6. وَ اعْفُ عَنَّا : عف : قرآن یک کلید دارد مى‏گوید راه بخشش این است«وَلْیَعْفُوا» (22/ نور) عف کنید همدیگر را در امور جزیی شخصی است ولی اگر از توجّه و تعمّد و روحیّه‏ى فساد انگیزى نهى میکند. چرا که لغزشِ غیر عمد و با قصد فتنه‏انگیزى، مورد عفو قرار نمى‏گیرد. وَ اغْفِرْ لَنا : بحث های مفصلی راجع به عفو و پوشاندن گناهان آمده است.  27 مورد در قرآن کلمه عفو بکار رفته است . البقرة : 52 ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُم‏.. ُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا.. َ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّه‏.. َ حَتَّى عَفَوْا.. خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلین‏.. ُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور.. وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا.. ِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئات‏.. وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیر.. در مغفرت وپوشاندن گناه
  7. وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ (286) اعتراف ناشی از اعتراف قلبی است ومبنای علمی وتقوایی دارد که همه قدرتهارا رد می کند و «سبحان الله والحمدلله ولا اله‏ الا الله‏ و الله اکبر» ملاک قرار می دهد .  واز او می خواهد که :  وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ که در خواست همیشه ماست.
  1. نکته بعد نسیان وفراموشی از روی سهل انگاری مجازات دارد ! : «کَذلِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسى‏» فاطمه جان: «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَهَ خَصْلَهً» (فلاح‏السائل/ ص 22)  خطاء  را در این جا که روی فراموشی از روی سهل انگاری باشد خدا نمی بخشد .. که از موارد موانع بصیرت است .
  2. در کار ناروا درنگ بهتر، : نکته علی علیه السلام : ربما بصیر.. رُبَّمَا أَخْطَأَ الْبَصِیرُ قَصْدَهُ وَ أَصَابَ الْأَعْمَى رُشْدَهُ أَخِّرِ الشَّر.. بسا که بیناى کار در قصد خود خطا کرد و بى‏ وقوف بمقصود رسید. در کار ناروا درنگ بهتر، چه، هر دم که بخواهى در آن شتاب توانى کرد. راه را درست می رود ولی در راه درست خطاء  می کند . علت  خظاء آن است با ایمان اولی  تا پایان کار نرفته است شبهه در ایمان آمده راه را با ایمان اولی نمی بیند  ایمان اولی خوب است .وخطاء  نکردن مهم است.
  3. برخورد قاطع با خیانتکاران : نکته نامه 3 نهج البلاغه در خطاء  برخورد قاطع با خیانتکاران ومن جمله قاضی عامل حکومت می فرمادید :  بلغنی انک ابتعت . اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِینَ دِینَاراً فَبَلَغَهُ ذَلِکَ، فَاسْتَدْعَى شُرَیْحاً وَ قَالَ لَهُ: بَلَغَنِی أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثَمَانِینَ دِینَاراً وَ کَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً وَ أَشْهَدْتَ فِیهِ شُهُوداً؛ فَقَالَ لَهُ شُرَیْحٌ قَدْ کَانَ ذَلِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ. قَالَ فَنَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ الْمُغْضَبِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: یَا شُرَیْحُ أَمَا إِنَّهُ سَیَأْتِیکَ مَنْ لَا یَنْظُرُ فِی کِتَابِکَ وَ لَا یَسْأَلُکَ عَنْ بَیِّنَتِکَ، حَتَّى یُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً وَ یُسْلِمَکَ إِلَى قَبْرِکَ خَالِصاً. فَانْظُرْ یَا شُرَیْحُ لَا تَکُونُ ابْتَعْتَ هَذِهِ الدَّارَ مِنْ غَیْرِ مَالِکَ أَوْ نَقَدْتَ الثَّمَنَ مِنْ غَیْرِ حَلَالِکَ؛ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْیَا وَ دَارَ الْآخِرَةِ. أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَیْتَنِی عِنْدَ شِرَائِکَ مَا اشْتَرَیْتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتَاباً عَلَى هَذِهِ النُّسْخَةِ، فَلَمْ تَرْغَبْ فِی شِرَاءِ هَذِهِ الدَّارِ [بِالدِّرْهَمِ] بِدِرْهَمٍ فَمَا فَوْقُ... وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِیسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ قَدْ بَلَغَنِی تَنَمُّرُکَ لِبَنِی تَمِیمٍ وَ غِلْظَتُک عَلَیْهِم‏
  4.  زیاده طلبی شریح بن الحارث : نامه اى از آن حضرت (علیه السلام) به قاضى اش شریح بن الحارث:گویند که شریح بن الحارث قاضى امیر المؤمنین (علیه السلام) در زمان او خانه اى خرید به هشتاد دینار. این خبر به على (علیه السلام) رسید. او را فرا خواند. و گفت: شنیده ام خانه اى خریده اى به هشتاد دینار و براى آن قباله نوشته اى و چند تن را هم به شهادت گرفته اى. شریح گفت: چنین است یا امیر المؤمنین. على (علیه السلام) به خشم در او نظر کرد، سپس فرمود: اى شریح، زودا که کسى بر سر تو آید که در قباله ات ننگرد و از شاهدانت نپرسد، تا از آنجا براندت و بى هیچ مال و خواسته اى به گورت سپارد. پس، اى شریح، بنگر، نکند که این خانه را از دارایى خود نخریده باشى، یا نقدى که بر شمرده اى از حلال به دست نیامده باشد. که اگر چنین باشد هم در دنیا زیان کرده اى و هم در آخرت. اما اگر آن گاه که این خانه را مى خریدى نزد من آمده بودى، برایت قباله اى مى نوشتم به این نسخت و تو حتى یک درهم -و چه جاى بیش از آن- رغبت نمى کردى که به بهاى این خانه دهى .
  5.  حریص در زر و زیور مال دنیا - اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِینَ دِینَاراً : = خانه 80 دینار خریده که فوق توقع حضرت است .
  6. شهادت معنوی هم هست - وَ أَشْهَدْتَ فِیهِ شُهُوداً؛ قباله نوشته اى و چند تن را هم به شهادت گرفته اى.
  7. شرمندگی در اقرار- فَقَالَ لَهُ شُرَیْحٌ قَدْ کَانَ ذَلِکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ. = شریح گفت: چنین است یا امیر المؤمنین.
  8. نظر محبت حضرت اصل است _ قَالَ فَنَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ الْمُغْضَبِ ثُمَّ قَالَ لَهُ : على (علیه السلام) به خشم در او نظر کرد، سپس فرمود:
  9. عرضه نامه اعمال - یَا شُرَیْحُ أَمَا إِنَّهُ سَیَأْتِیکَ مَنْ لَا یَنْظُرُ فِی کِتَابِکَ : اى شریح، زودا که کسى بر سر تو آید که در قباله ات ننگرد
  10.  بترس از شاهدان روز قیامت - وَ لَا یَسْأَلُکَ عَنْ بَیِّنَتِکَ، حَتَّى یُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً : وازشاهدانت نپرسد،
  11. فقط یک کفن ازمال دنیا - وَ یُسْلِمَکَ إِلَى قَبْرِکَ خَالِصاً.: تا از آنجا براندت و بى هیچ مال و خواسته اى به گورت سپارد.
  12. مال بیت المال - فَانْظُرْ یَا شُرَیْحُ لَا تَکُونُ ابْتَعْتَ هَذِهِ الدَّارَ مِنْ غَیْرِ مَالِکَ : پس، اى شریح، بنگر، نکند که این خانه را از دارایى خود نخریده باشى،
  13. مال حلال وحرام - أَوْ نَقَدْتَ الثَّمَنَ مِنْ غَیْرِ حَلَالِکَ؛ یا نقدى که بر شمرده اى از حلال به دست نیامده باشد.
  14. خوارى و ذلت‏ دنیا وآخرت - فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْیَا وَ دَارَ الْآخِرَةِ. که اگر چنین باشد هم در دنیا زیان کرده اى و هم در آخرت.
  15. اعمال ما درمحضرآقا باشد -  أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَیْتَنِی عِنْدَ شِرَائِکَ : اما اگر آن گاه که این خانه را مى خریدى نزد من آمده بودى،
  16. امیدواریم که  قباله ما را حضرت بنویسد ان اشاالله - مَا اشْتَرَیْتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتَاباً عَلَى هَذِهِ النُّسْخَةِ، برایت قباله اى مى نوشتم به این نسخت
  17. از کجا آورده ای - فَلَمْ تَرْغَبْ فِی شِرَاءِ هَذِهِ الدَّارِ [بِالدِّرْهَمِ] بِدِرْهَمٍ فَمَا فَوْقُ... و تو حتى یک درهم -و چه جاى بیش از آن- رغبت نمى کردى که به بهاى این خانه دهى .
  18. دردیدگاه مادی - وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِیسَ : و بدانید که بصره محل فرود شیطان است.
  19. در رفع ودفع وسوسه - وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ : و کاشت کننده وسوسه ها
  20. مهربانی بامردم - فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِمْ : پس با اهلش با آنان مهربان باش.
  21. گره ترس بر دلها - وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ : و گره ترس را از دلهایشان بگشا.
  22. در قلدری وسختگیری - وَ قَدْ بَلَغَنِی تَنَمُّرُکَ لِبَنِی تَمِیمٍ وَ غِلْظَتُک عَلَیْهِم‏:  من از قلدری شما به بنی تمیم و سختگیری شما نسبت به آنها شنیده ام.
  23. اقتصاد وآزمون و خطاء : در اینجا یک خطاء  ویک مانع است که شخص خطاء  کار بصیرت را از دست می دهد . شاهد ما در این نامه آمده که خظاء ونسیان مانع بصیرت ا ست . کاری شریح وغیر شریح ندارد. کارگذار امیر المومنین هم چه بسا ؛ گاهی خظاء کار باشد –  یک خظاء کار دولتی تمام یک کشور را درگیر یک حادثه عجیب می کند ! در زمان ما اقتصاد ایران ما چقدرآزمون و خطاء باید داشته باشد ؟  
  24. خطاء در قیمت گذاری - در دولت سیزدهم آقای وزیرکار وامور اجتماعی بدون تامل وتدبر دریک جلسه چنان ضربه ای به اقتصاد کشور زد که 75 درصد فیمت کارگر را رشد پیدا کرد که خظاء خیلی بزرگی بود..آقای رییسی همان موقع آو را عزلش کرد بلکه باید محاکمه اش می کرد !!

 

  1. نتیجه خطای انسان های بزرگ کارگزار آثارش در جامعه هم بزرگ می شود گرچه خطاء  یک فرد است. ولی جامعه درگیرخظاء به خطاء میرود..! واثر خطاء  یک جامعه را در گیر کرده و به انحراف می کشاند. لذا  قاضی یا فرماندار و یا استاندار امیر المومنین نمی تواند خانه ای آنچنانی داشته باشند!
  2. ماحصل موانع بصیرت در خطاء ونسیان 
  3. 1- اثرخطای کوچک یک کارگذار باعث دگیر شدن یک خظاء بزرگ در جامعه می شود!!!
  4. 2- اثرخطای کوچک ایجاد انحراف اعتقادی وفکری جامعه را در پی دارد!!!
  5. 3- اینکه ارز چند نرخی یکی از مهم‌ترین عوامل اصلی فساد و رانت در جامعه ایران است
  6. 4- اشرافی گری یک کار گذار موجب زیاده طلبی عوامل وحرص وطمع قشرهای زیرین جامعه را در برمی گیرد که دنیاگریی است
  7. نمونه ای از خطاء در حقوق اجتمایی غارتگری اموال عمومی ..( خطبه 216 امیرالمومنین(علیه السلام)  می فرمایند : إِنَّ لِی‏ عَلَیْکُمْ‏ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْ لَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَی‏...این هشدارهای پیامبر اسلام(صل الله علیه وآله) و امیرالمومنین(علیه السلام) برای هدایت جامعه اسلامی و برقراری عدالت، انگارنیاز امروز جامعه ماست. اگر جلوی دست اندازی به اموال عمومی و غارتگری بیت المال توسط برخی مدیرانی که مستی اشرافیگری وجود آنها را فرا گرفته، گرفته نشود، حسب تذکرات رهبر معظم انقلاب که بر گرفته از این هشدارهاست، فرهنگ جاهلیتِ اشرافی گری به جامعه سرریز خواهد کرد و کشور را در معرض تهدید قرار خواهد داد. اما آنچه که می تواند جلوی این تهدید را بگیرد، براساس فرمایش مولا علی(علیه السلام) مطالبه مردم و افکارعمومی از مسئولان برای پیگیری و برخورد قاطع با غاصبان اموال عمومی و ثروت های بادآورده از جمله حقوق های نجومی، و مقاومت مردم براین مطالب است.
  8. اثر خطاء  وخلاف درقرآن وکلام امیرالمومنین می فرمایند  مانع رشد بصیرت ورشد جامعه است.روش برخورد انسانی که خطاء کاراست .
  9. حضرت می فرمایند : عاتب اخاک بالاحسان الیه وارادد شره بالانعام علیه  – درروش برخورد با دوستان بد – که درود خدا براو فرمود : برادرت را با احسان که در حق او می کنی  سرزنش کن ؛ وشراورا با بخشش باز گردان ..با دوستان بد با انعام وبخشش رفتارکن !! ازکه کلام حضرت است که انسان درعوج کرامت وحیثیت ووحدت امت است با اوبا احسان رفتار کن ! حکمت 158     
  10. نکته دوم : با احسان وانعام وبخشش رفتار کردن قابل توجه است ولیکن در حفظ نظام وبحث حفظ نظام در خطاء  ونسیان قابل بخشش وچشم پوشی نیست در نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام باید عزل ومحاکمه گردد. دولت باید برخورد جدی نماید محاکه کند ، شورای نگهبان با احسان وانعام نمی تواند بر خورد کند ..

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

  • حسین صفرزاده
۱۵
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. شنبه 9 دی 1402برابر 16 جمادی الثانی  موانع بصیرت استاد سالک
  2. جلسه 50 بحث بصیرت وموانع رشد بصیرت در نهج البلاغه .. جاهل عالم نما گمراهان وگمراه کنندگان 2/10/2..شنبه  9جمادی الثانی / 445 استاد سالک
  3. خطبه 87 نهج البلاغه .. وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّى‏ عَالِماً وَ لَیْسَ‏ بِهِ‏ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاکاً مِنْ حِبَالِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِهِ یُؤْمِنُ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِمِ یَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِیهَا وَقَعَ وَ یَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَیْنَهَا اضْطَجَعَ فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَیَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَیَصُدَّ عَنْهُ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ.... ُ وَ فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ‏ فَأَنَّى تُؤْفَکُون‏ و حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرموده: لغزش‏ بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار، ترجمه‏فارسى، ص: 188
  4. عالم نمای که نام عالم بر خود نهاده امام على (علیه السّلام) می فرمایند: ... و دیگرى که نام عالم بر خود نهاده در صورتى که عالم نیست، نادانیهایى از نادانان و گمراهیهایى از گمراهان فراگرفته، و براى مردمان دامهایى- بافته از رشته‏هاى غرور و گفتار دروغ- گسترده است.کتاب خدا را با اندیشه‏هاى خود منطبق مى‏کند، و حق را با هواى نفس خود پیوند مى‏دهد. مردمان را از گناهان بزرگ ایمن مى‏سازد،
  5. و بزرگترین جرمها را برایشان آسان جلوه‏گر مى‏کند. مى‏گوید، در آنجا که شبهه پیش آید توقف مى‏کنم، در صورتى که در آن فرو افتاده است. و مى‏گوید که از بدعتها دورى مى‏جویم، در صورتى که در میان آنها آرمیده است. صورت او صورت انسان است و قلب او قلب حیوان. از هدایت خبرى ندارد تا از آن پیروى کند، و از کورى و بیراهى آگاه نیست تا از آن جلو گیرد. این چنین کس مرده‏اى است در میان زندگان؛ اکنون بنگرید که در پى چه کسى مى‏روید؟
  6. کلید واژه ششم ضال در بصیرت قرآنی در 8 دی مردم اصفهان و9 دی مردم تهران وکل ایران .. الله بصیر بالعباد .. َ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُون‏ .. «وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ»... «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».. ِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ . «أَدْعُوا إِلَى‏ اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَةٍ»  ارزش خداپرستی با بصیرت .. در روایت ودر نهج البلاغه دنبال بحث عالم نمیان – گمراهان و گمراه گرایان صفت 8  و 9 و   10 –
  7. خطبه نهج البلاغه فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَیَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى.. در صورتى که در میان آنها آرمیده است. صورت او صورت انسان است و قلب او قلب حیوان. از هدایت خبرى ندارد تا از آن پیروى کند، و از کورى و بیراهى آگاه نیست تا از آن جلو گیرد. شناختی ندارد لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى وقتی آدم این شد مرده عمودی است؛ فَیَصُدَّ عَنْهُ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ
  8. اولین مطلب ازصفت 8 فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ در اینجا فاء تفریق است معنای آن جمع بندی صفت  8  و 9 و   10 – وصفات گذشته به عالم نما ؛ وگمراهان عالم نما را معرفی می کند؛ صورت قشنگ وزیبا ادکلان زده دارند ولی قلب اینها قلب عالم نماها قلب حیوان است حضرت می خواهد این را بفهماند که این عالم نما ها صفت حیوانیت را دارند نه انسان ؛ که چه بسا حیوان هم نسبت به اینها شرف دارد ,
  9. اگر بخواهند انسانیت را معرفی کنند خودشان در غالبش نیستند؛ چون مجموعه ارزش های انسانی را در وجودشان ندارند! کسانی هستند که خوردن وخوابیدن وبارکشیدن وباردادن ! در میدان دشمن کار می کنند, اصلا شعور ندارند که بفهمند! ازشان بارکشی  وبردگی می کنند. این طوری است که وقتی حیوان شد از هر جهت می برندش.    
  10. نکته دوم درمعرفی عالم نمایان وگمراهان در نهج البلاغه یک مسءله شفافتروگویاتر در معرفی آدم های گمراه بهتر از کلام امیرالمومنین پیدا نمی کنیم که صورت صورت انسان وقلب قلب حیوان بسیار شفاف است وبسیار گویا است وما می بینیم ,
  11. آیه ای است در قرآن من فقط اشاره میکنم نمی خواهم واردش شوم , آیه  در سوره ) المائدة : 82 می فرماید:  لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا.. قطعاً سخت‏ترین شدید ترین دشمنان اهل ایمان را یهودیان و مشرکان خواهى یافت. نسبت به اهل ایمان، بیشترین کینه را دارند: «أَشَدَّ النَّاسِ‏ عَداوَةً لِلَّذِینَ‏ آمَنُوا الْیَهُودَ» کثیف ترین افراد در روی کره زمین نسبت به مومنین یهود ومشرکین هستند ..
  12. این داستان درسوره المائدة می فرماید : حضرت رسول الله یک عده را مامور کرد بروید حبشه حجرت کنید اینها میروند رییس حبشه آقای نجاشی استفبال از اینها می کند. عمروعاص وهمراهان عمروعاص متوجه می شوند که عجب هدیایی بر میدارن میروند به پیش نجاشی وعلیه این مردم که پیامبر فرستاده بودند گفتمان می کند کار به مناظره می کشد و نجاشی از جعفر بن ابیطالب استفاده می کند و یک سیلی به عمروعاص میزند , و می گوید حق با اینهاست وتو گمراهی را اختیار کرد - نجاشى‏ دست خود را بلند کرد و سیلى‏ محکمى بر عمرو عاص نثار می کند . دفاع از اسلام وپیامبر اکرم و می گوید حق با اینهاست !!! این مطلب را عرض کردیم که عالم نماها گاهی خودشان را هزینه می کنند برای اینکه میدان داری کنند در مسیر ضد حق وحقیت وضد اسلام ,برای گمراه کردن دیگران و جامعه گمراهان از آنها پیروی می کنند. این بیان قرآن آیه المائدة : 82 است که ما امروز گرفتارش هستیم امروز سهیونیست بین المللی خصومت بر اسلام واهل بیت و پیامبر اکرم وقرآن دارند ولی بلاخره حق بر باطل پیروز خواهد شد .
  13. نکته بعد عالم نماین ودانشمندان گمراه 5 و6 مطلب دارند که امبر المومنین به این مطلب پرداخته است ,  الف اول حضرت می فرمایند خطر عالمگمراه برهبچ کس مخوی نیست همه می دانند. ان قدر جنابت مر تکب شده است که بر همه گان مشهود است . در حقیقت در جهل مرکب که اشاره کردیم بسر می برد یعنی نمی داند که نمی داند واین مسإله مخفی نیست !  
  14. مثال آن در این زمان حضرت امام قبل از انقلاب نامه می دهند برای علماء مشهد خط مشی به آقای خامنه ای که چه کنید ودر ظمن اعلام خطر کنید نسبت به اسراییل  !!آقا خامنه ای می فرمایند من رفتم مشهد  محضر چند نفر رفتم قبول داشتند یک نفر مخالفت کرد ! گفتم خطر ناک است برای کشور آینده تاریکی دارد !! ایشان می فرمایند هر چه گفتم ایشان قبول نکرد . گفتم که آقا گفتند نسبت به اسلام است وخطرات اسراییل را نمیشود نادیده گرفت !! ایشان می فرمایند قبول نکرد !! اسراییل آمریکا هیچ خطری برای اسلام ندارد !!!
  15. این عمق بی بصیرتی ..حتی در عمق گفتگوهم عالم نما وگمراه است وابن مسءله مسءله مهمی است.بله این آقایان افرادی دنبالشانند که همین الآن در اصفهان هم داریم !!! 44سال از انقلاب اسلامی می گذرد هنوز هم که هنوز است بیدار نشده اند واین مسأله قابل توجه است.  رسشه این مظالب وسر منشاء برگشت آن به عدم بصیرت وآگاهی می باشد. عالمند ولی گمراهند ودلیلش هم این است که هیچ بینش وهیچ جهانبینی نسبت بصیرت وعوامل وموانع رشد بصیرت ندارند .
  16. نکته دوم  جهان های جهانی توسط جهال صورت نمیگیرد بلکه جنگ های جهانی توسظ عالم نمایانی گمراه صورت می گیرد, اگر فتنه های مختلف صورت می گیرد توسظ عالم نمایان 30000نفر در برابر امام حسین قرار می گیرد توسظ عالم نمایان واگر فتنه 88 صورت می گیرد توسظ این عالم نمایان است ..  
  17. آقا در این صحبت اخیرشان فر مودند خواص مردود عالمند ولی بصیرت ندارند نمی توانند عمق فتنه را دریابند . فَلا یُبْصِرُونَ الْحَقَّ مِنَ‏ الْبَاطِلِ...بخشی از حق وبخشی از باطل را گرفتند موزوج کردند عمل کردند فتنه شده این خیلی بد است اکثر جنگ های جهانی دانشمندان گمراه دامن زده اند.
  18. دانشمندان گمراه یهود ونصارا : علما و دانشمندان یهود و نصارا پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را همچون فرزندان خود مى‏شناختند: «یعرفونه کما یعرفون ابنائهم» اما با خود فکر مى‏کردند که اگر حقیقت را براى مردم روشن کنند و به آنها بگویند این محمد صلى الله علیه و آله همان موعودى است که نام و نشانش در کتب ما آمده است، موقعیت اجتماعى خود را از دست مى‏دهند و لذا مرتکب بزرگ‏ترین گناه نابخشودنى شدند، یعنى کتمان حقّ. درباره کتمان کنندگان چنین مى‏خوانیم:«اولئک یلعنهم اللّه ویلعنهم اللاعنون»  خداوند و تمام فرشتگان و انسان‏ها همواره آنها را لعنت مى‏کنند.
  19. راستى اگر در زمان بعثت، علماى یهود و نصارا، حقانیت پیامبر اسلام را کتمان نمى‏کردند، آیا امروز این‏همه یهودى ومسیحى در برابر اسلام صف‏آرایى مى‏کردند؟ امیر المومنین به نکته دانشمندان گمراه اشاره دارند .
  20. نکته سوم که قابل توجه است این گمراهان دو سرمایه دارند هر دو را  امیر المومنین(علیه السلام ) بیان کردند یک سرمایه های باطنی توهماتشان جهلشان . اشتباهاتشان یعنی تکیه کردند بر مطالبی که منافع مادی برایشان دارد .. اما سرمایه های ظاهری انها چه است ؟ تفسیر به رای .امیر المومنین . (علیه السلام )می فرمایند. تفسیر به رای ... یزدی وزیر نهصت آزادی با هوا پیما می آمد اصفهان به دانش جویان کارت ویؤه می دادند که هیچ کس دیگر وارد جلسه شان نشود  وتفسیر به رای میکردند .. این تفسیر به رای یکی از سرمایه های ظاهری اینهاست .
  21. نکته سوم بدعت  که قابل توجه است این نکته تکیه بر بدعت هاست .در این بحث موارد مفصل هست ونوآوری های در دین  همین الآن عارف نما است که منشا مبنایی ندارد دست بوسی می کنند  وبدعتهایی را در دین قرار می دهند دست می بوسند پا می بوسند خطاب می کنند به او به آقا جون ..در همین اصفها ن یک سیدی  معمم صاحب لحیه معروف شده به اقا جون .
  22. از این پاکی  ذهن جوان های پاک سوء استفاده می کنند وجوانان  را منحرف می کنند. بعضا زن ها شمشیر آوردند از دفاع این آین آقا جون یعنی تلکیه می کنند بر حالت روحانی نمایی دکر می گوین ورد می گویند یکی از اینا من سراغ دارم قصاب است گفتم چه کار می کنی گفت بعد از نمازصبح تا نزدیک ظهر ذکر می گوید و بدعت  گفتم  این کار درست می شود !!! برنامه این عالم نمایان چه است حضرت می فرمایند یک ریا کاری در متد آینها خلوص وصداقت وارزش های انسانی معنا ندارد
  23. نکته چهارم ودومین  تکیه باز بر بدعت  آزاد گذاشتن فراد برای ورود به گناهان  .. گناهان بزرگ را برای اینها سبک می شمارند (علیه السلام )می فرمایند:  ایمن می کنند گناهکاران را بر انجام .گناهان بزرگ , واز گناهان کوچک را هم رفع می دانند .هوا پرستان را بر گناه تشویق می کنند حضرت می فرمایند اینها خودشان هوی  پرستند چراغ سبز می دهند به گنه کاران  فتنه 68 – فته 66- فته 88- فته 96 – فته 98 – و فته 1401  فتنه را به کمال می رسانند
  24. نکته اخر انسانیت فقط به صورت نیست  باید سیرتش هم انسانی باشد. سیرت انسانی نیست بلکه حیوانی است  در این جا مظابقت    صورت وسیرت قابل توجه است .انهایی سیرت وصورت با هم هم خوانی ندارد.حدیثی را خدمت شما بیان می کنم در اصول کافی جلد اول «انّ‏ اهل‏ النّار لیتأذّون من ریح العالم التّارک لعلمه، و انّ اشدّ اهل النّار ندامة و حسرة رجل دعا عبدا الى اللَّه فاستجاب له و قبل منه فاطاع اللَّه فادخله الجنّة و ادخل الدّاعى النّار بترکه علمه و اتّباعه الهوى».
  25. یعنى: «اهل جهنّم از بوى بد عالمى که اهل عمل نبود، در آزارند، بیشترین پشیمانى و حسرت در بین اهل جهنّم مخصوص کسى است که فردى را به راه خدا خواند و آن فرد پذیرفت و عمل کرد و خداوند او را وارد بهشت نمود، اما خودش داخل جهنّم گردید، چون علمش را ترک و از هواى نفسش تبعیت نمود». کافی جلد یک ص 44
  26. پشیمان ترین آدم چه کسی است - از این روایات در این باب است که حضر ت می فرماید: پشیمان ترین آدم چه کسی است از دوزخیان .بنده ای را به سوی خدا دعوت می کند در حالی که خودش که مدعی علم وقیافه ملکوتی دارند و به جهنم می روند ! دلیل اینکه در جهنم می روند بترکه علمه و اتّباعه الهوى»  وطول العمل ..چرا؟ برای آرزوهای دراز برای منافع شخصی خودشان ولی آن مردمی که اطاعت کردند وارد بهشت می کند وخود این عالم بی عمل را وارد جهنم ..
  27. فَمَنِ اقْتَصَرَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَهُ سَلِمَ وَ مَنْ تَنَاوَلَهَا مِنْ غَیْرِ حِلِّهَا هَلَکَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ وَ یُرَاجِعَ وَ مَنْ أَخَذَ الْعِلْمَ مِنْ أَهْلِهِ وَ عَمِلَ بِهِ نَجَا وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ الدُّنْیَا هَلَکَ وَ هُوَ حَظُّهُ وَ الْعُلَمَاءُ عَالِمَانِ عَالِمٌ عَمِلَ بِعِلْمِهِ فَهُوَ نَاجٍ وَ عَالِمٌ تَارِکٌ لِعِلْمِهِ فَهُوَ هَالِکٌ إِنَّ أَهْلَ النَّارِ لَیَتَأَذَّوْنَ مِنْ نَتْنِ رِیحِ الْعَالِمِ التَّارِکِ لِعِلْمِهِ
  28. عالم و عمل‏ ..علما دو نوعند: عالمى که به علمش عمل مى‏کند، چنین کسى نجات پیدا مى‏کند. و عالمى که عمل به علم خود را ترک مى‏کند، چنین کسى هلاک مى‏شود. اهل جهنّم از بوى بد عالمى که علمش را ترک کند در اذیّت خواهند بود.
  29. وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النَّارِ نَدَامَةً وَ حَسْرَةً رَجُلٌ دَعَا عَبْداً إِلَى اللَّهِ فَاسْتَجَابَ لَهُ فَأَطَاعَ اللَّهَ فَدَخَلَ الْجَنَّةَ وَ عَصَى اللَّهَ الدَّاعِی فَأُدْخِلَ النَّارَ بِتَرْکِهِ عِلْمَهُ وَ اتِّبَاعِهِ هَوَاهُ [وَ عِصْیَانِهِ اللَّهَ‏] إِنَّمَا هُمَا اثْنَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَة
  30. پشیمان‏ ترین‏ و پر حسرت‏ترین اهل جهنّم کسى است که بنده‏اى را بسوى خدا دعوت کند و آن بنده قبول نماید و خدا را اطاعت کند و داخل بهشت شود، در حالى که دعوت‏کننده از دستور خداوند سرپیچى کند و بخاطر ترک علمش و دنباله روى از هوس و معصیتش نسبت به خداوند داخل آتش شود
  31. و قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله‏: لا یکون الرجل مسلما حتى یسلم الناس من یده و لسانه و لا یکون مؤمنا حتى یأمن اخوه بوائقه و جاره بوادره و لا یکون عالما حتّى یکون عاملا بما علم و لا یکون عابدا حتى یکون ورعا و لا یکون ورعا حتى یکون زاهدا فیما فی ایدى الناس. دانشمند نیست عالمى که بعلم خویش عمل نکند و پرهیز کار نیست عابدى که داراى ورع نباشد و داراى ورع نباشد تا اینکه به پرهیزد در آنچه که در دست مردم است.
  32. دنباله حدیث 88 امیر المومنین می فرماید فاین تذ هبون  کجا می روید گمراهان  مطلب داریم این جا وبحث رهبری مطرح می شود در مرحله بعدی حضرت یک تشری به مسلمین وشیعیان می زند چرا بصیرت ندارید چرا آدم شناس نیسید چرا مخاطب شناس نیستید وچگونه گمراهان وعالم نما هارا ا صحنه جامعه خارج کنیم
  33. نیجه ای که می گیریم  از نکته های حضرت در این بیان  8- 9 – 10 - امروز خان خان های یهودی جمع شدند برای گمرای  یتن یاهو پیروزی رفم زدند  اخیرا یک خاخان یهودی پنبه همشان را زد. یکی شان بیدار شد وال اینها منشا کودک  کشی ب ه تعبر آقا خواص مردود
  34. نکته بعد در این جا  بیان صفت 8- 9 – 10 مرد گاند در اجتماع  ودر میان زندها قدر فهم ودرک وصیرت و جهان بینی عمیق قرآنی ندارند می گویند کرم در آب گل آلود زنده است اگر آب صاف باشد حیات ندارد .میمیره  عالمان نمایا ندر جمع عالم مان با بصیرت مرده اند
  35. رهنمودهای امیر المومنین  1 تکیه بر فهم دینی 2- رهبری  3- توجه به عترت پاک پیامبر اکرم واهل بیت علیه السلام
  36. مروز گرفتار این قش عالم نمایان هستیم کار منافقین چیست > کار سازمان سیاه چیست پنتاگون . موساد . انتر سرویس . شبکه مجازی . فضای ماهواره ای . فضای سهیونیستی . اینتر نشنال وغیره کارشان گمراهی جامعه است با سیاه بازی با حقه بازی با کلک 
  1. معننای لغوی ملعبه- لَعِبَ‏- لَعْباً و لِعْباً و لَعِباً و تَلْعَاباً: بازى کرد، شوخى کرد، کارى بقصد لذت یا تفریح انجام داد، کارى بیهوده انجام داد،-
  2. در این جا امیرالمومنین یک بحث دیگردارند که گاهی دین را ملعبه قرار می دهند .برای رسیدن به مقاصد خود .  دین را ابزار می کنندن برای رسیدن به اهداف خود  آقای موسوی ازعالم نمابان برابر رهبری قرارگرفتند.... باروش انحرافی وگاهی با مستند سازی با تعبیر حدیث قرانی  وعدم همراهی اهل بیت ..
  3. - ابزار گمراهى برای عالمان گمراه : ایجاد شک، شعار، وعده، تزیین و سوگند ابزار گمراهى است‏ ایجاد شک. قرآن مى‏گوید: حضرت صالح مى‏آمد و مردم را هدایت مى‏کرد. بعد مى‏آمدند مى‏گفتند، بگویید ببینم‏ «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ» (اعراف/ 75) آیا مى‏دانید که او مرسل و پیامبر است. نکند مرسل و پیامبر نباشد. ایجاد شک مى‏کردند. مى‏دانید درست مى‏گوید! از کجا مى‏دانید که او درست مى‏گوید؟
  4. عالمان گمراه‏ کننده ، مقدّسات مذهبى و کتب آسمانى را دستاویز خود قرار مى‏دهند. مردم را به اشتباه مى‏اندازند. «لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ»
  5. عالمان گمراه‏ کننده ، خود بستر وزمینه‏ى انحراف را فراهم و گمراه‏ کنندگان‏، از این بسترها و شرایط آماده، استفاده مى‏کنند.
  6. بسترهاى انحراف در قرآن عبارتند از:. هوسها. «اتّخذ الهه هَواه واضلّه اللَّه»2. بت‏ها. «جعلوا لِلّه انداداً لِیضلّوا عن سبیله» . گناهان. «وما یضلّ به الا الفاسقین» پذیرش ولایت باطل. «انّه من تولّاه فانّه یضلّه» 5. جهل و نادانى. «و ان کنتم من قبله لمن الضّالّین»

الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  • حسین صفرزاده
۰۶
دی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

جلسه 49 بحث بصیرت وموانع رشد بصیرت در نهج البلاغه .. جاهل عالم نما گمراهان وگمراه کنندگان 2/10/2..شنبه  9جمادی الثانی / 445 استا د سالک

  1. خطبه 87 نهج البلاغه .. وَ آخَرُ قَدْ تَسَمَّى‏ عَالِماً وَ لَیْسَ‏ بِهِ‏ فَاقْتَبَسَ جَهَائِلَ مِنْ جُهَّالٍ وَ أَضَالِیلَ مِنْ ضُلَّالٍ وَ نَصَبَ لِلنَّاسِ أَشْرَاکاً مِنْ حِبَالِ غُرُورٍ وَ قَوْلِ زُورٍ قَدْ حَمَلَ الْکِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِهِ یُؤْمِنُ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِمِ یَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ وَ فِیهَا وَقَعَ وَ یَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَیْنَهَا اضْطَجَعَ فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَیَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَیَصُدَّ عَنْهُ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ.... ُ وَ فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ‏ فَأَنَّى تُؤْفَکُون‏ و حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرموده: لغزش‏ بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار، ترجمه‏فارسى، ص: 188
  2. عالم نمای که نام عالم بر خود نهاده امام على (علیه السّلام) می فرمایند: ... و دیگرى که نام عالم بر خود نهاده در صورتى که عالم نیست، نادانیهایى از نادانان و گمراهیهایى از گمراهان فراگرفته، و براى مردمان دامهایى- بافته از رشته‏هاى غرور و گفتار دروغ- گسترده است.کتاب خدا را با اندیشه‏هاى خود منطبق مى‏کند، و حق را با هواى نفس خود پیوند مى‏دهد. مردمان را از گناهان بزرگ ایمن مى‏سازد، و بزرگترین جرمها را برایشان آسان جلوه‏گر مى‏کند. مى‏گوید، در آنجا که شبهه پیش آید توقف مى‏کنم، در صورتى که در آن فرو افتاده است. و مى‏گوید که از بدعتها دورى مى‏جویم، در صورتى که در میان آنها آرمیده است. صورت او صورت انسان است و قلب او قلب حیوان. از هدایت خبرى ندارد تا از آن پیروى کند، و از کورى و بیراهى آگاه نیست تا از آن جلو گیرد. این چنین کس مرده‏اى است در میان زندگان؛ اکنون بنگرید که در پى چه کسى مى‏روید؟
  3. خصلت ظل  = ضلل: ضلال و ضلالت بمعنى انحراف از حق است. «إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فِی‏ ضَلالٍ‏ مُبِینٍ» انعام: 74. من تو را و قومت را در انحراف و گمراهى آشکار مى‏بینم. یعنى انحراف از راه حق. : الضَّلَال‏: عدول و انحراف از راه مستقیم، نقطه مقابلش هدایة- است. خداى تعالى گوید: (فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ‏ ضَلَ‏ فَإِنَّما یَضِلُ‏ عَلَیْها- 108/ یونس). (پس کسیکه هدایت یافت به سود خویش هدایت مى‏یابد و کسیکه گمراه شد بر زیان خویش گمراه مى‏شود). واژه- ضَلَال‏- براى هر عدول و انحرافى از راه مستقیم خواه عمدى یا سهوى و کم یا زیاد گفته مى‏شود صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ  ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه اسلامى را در برابر پذیرش حکومت آنان، مقاوم و پایدار مى‏کند. «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ‏ عَلَیْهِمْ‏ وَ لَا الضَّالِّینَ‏» مى‏خواهیم از گمراهان  نباشیم. «وَ لَا الضَّالِّینَ‏»
  4. پنجمین وصف گمراهان ؛ شیادان ؛ منحرفین ؛ درچهار وصف انسانهای گمراه الضَّالِّینَ‏» صحبت کردیم  و حال گمراهان وگمراه کنندگان : الضَّالِّینَ‏» یُؤْمِنُ مِنَ الْعَظَائِمِ وَ یُهَوِّنُ کَبِیرَ الْجَرَائِمِ مردمان را از گناهان بزرگ ایمن مى‏سازد، و بزرگترین جرمها را برایشان آسان جلوه‏گر مى‏کند. 1- گناهان برزگ را کو چک می شمارند 2- جرایم کبیر را به دیده خود ومردم جزیی جلوه می دهند . نقش جُهَّالٍ وَ أَضَالِیلَ گمراهان وگمراه کنندگان همین است که اکثر جامعه همین گرایش هارا دارند که جرم های بزرگ را کو چک وجزیی می پندارند..کلام حضرت است که می فرمایند در برابر گناهان بزرگ ایمنی می بخشند و جرایم بزرگ  به نطر انها کو چک  جلوه می دهند.
  5. این نکته مهم  در جوامع بشری گروهی هستند از زاهدان نمایان باطل هایی را آزاد  می گذارند و دنبال کو چک شمردن گناه هستند و وگناه ظاهر را اهمیت نمی دهند وباطل را کاری ندارند. در نتیجه گروه ظاهر بین وانهایی که دین دار طاهری هستند جزب آنها می شوند. وانها را دنبال می کنند !!!  قالب تشریفاتی وپوسته ظاهری دارند. در جامعه قرار می گیرند ! این عالم نمایان و گمراهان بهره برداری از آدمهای بی اطلاع می کنند!!! داستان شوریح قاضی  است  که 40 هزار نفررا علیه امام حسین علیه السلام بسیج کرد که تسلیم شدند  وشمشیر ها را تیز کردند. علیه امام وقت واقعه  کربلا رخ داد!!! در زمان خودمان جریان شیرازی !!! جریان مهدی هاشمی  !!! ( چنان مستمع  خود را با سخرانی سحر می کرد که فرد مطیع او می شد حتی در قتل مسحور حتی در مقابل گناهان بزرگ !!!
  6. ششمین وصف گمراهان ؛ شیادان ؛ منحرفین ؛  گمراهان وگمراه کنندگان : الضَّالِّینَ‏» یَقُولُ أَقِفُ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ . وَ فِیهَا وَقَعَ وَ یَقُولُ أَعْتَزِلُ الْبِدَعَ وَ بَیْنَهَا اضْطَجَعَ.. مردمان را از گناهان بزرگ ایمن مى‏سازد، و بزرگترین جرمها را برایشان آسان جلوه‏گر مى‏کند. مى‏گوید، در آنجا که شبهه پیش آید توقف مى‏کنم، در صورتى که در آن فرو افتاده است. و مى‏گوید که از بدعتها دورى مى‏جویم، در صورتى که در میان آنها آرمیده است. عالم نمایان و شیادان  ادعا می کنند که از شبهات اجتناب می ورزند  در حالی که در در شبهات غوطه ور هستند.امروز در جهان پنج هزار شیعه محور این شبهات شبکه مجازی کار می کنند .این سازمان سیاه !!! اینتر نشنال. گروه شیطان پرستان ! ایجا عرفانهای جدید .... واقعا مصیبت است. خودشان در برابر مردم .قیافه متقی جلوه می دهند خودشان را پاک نشان می دهند ودر حقیقت پرهیز از شبهات جلوه می دهند ! که مردم اغوا کنند!
  7. ما گرفتار در ظلمات شبهات هستیم درشبهات غرق هستیم ! به دلیل جهل مردم که  نمی دانند  که نمی دانند !! از جهل مردم استفاده می کنند !! می گویند گمراهی را هدایت می کنیم می گویند ما هادی هستیم.. گمراهی را برای خود ودیگزان تقوی گرفته اند  وارایه می دهند ! نمونه این مورد را هم ما در اصفهان داشتیم !!
  8. شبهات چیست : نکته دیگر شبهات به چه اموری گفته می شود ؟  تعداد آنها ومقدارآنها چند تاست؟  جواب به طور دقیق روشن وشناخته شده نیست . چیزی که حلال است یا حرام است  معلوم نباشد چیزی که معین نیست ؛ در امور شبه است.
  9. کافی.. قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام : حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ‏ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ‏ بَیْنَ ذَلِکَ فَمَنْ تَرَکَ مَا اشْتَبَهَ عَلَیْهِ مِنَ الْإِثْمِ فَهُوَ لِمَا اسْتَبَانَ لَهُ أَتْرَکُ وَ الْمَعَاصِی حِمَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ یَرْتَعْ حَوْلَهَا یُوشِکْ أَنْ یَدْخُلَهَا...امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: حلال آشکار، و حرام آشکار، و شبهاتى میان این دو هست، پس هر کس موارد شبهه حرمت را ترک کند از حرام بیّن گذشتنش مسلّم‏تر خواهد بود، و گناهان قرقگاه و مناطق ممنوعه خداوند عزّ و جلّ است، پس هر کس در حول و پیرامون آن به گشت و چرا بپردازد، ممکن است که بدون توجّه و قصد داخل و زیر پا گذارد و مرتکب حرام گردد. من لا یحضره الفقیه-ترجمه غفارى، ج‏5، ص: 421
  10. حلال دین را و حرام دین را درش شبه ایجاد می کنند!! نصف حق را می گیرند ونصف باطل را با هم ممزوج می کنند درش شبهه ایجاد می کنند !! مرز حلال وباطل را می شکنند بَیِّنٌ رُشْدُهُ فَیُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَیِّنٌ غَیُّهُ فَیُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْکِلٌ یُرَدُّ حُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَى رَسُولِهِ حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ‏ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ‏ تَتَرَدَّدُ بَیْنَ ذَلِکَ- فَمَنْ تَرَکَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَکَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَکَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَم..
  11. عده‏اى از علما گفتند که بین حرام‏ و حلال واسطه موجود است و آن شبهات‏ است چنان که در اخبار وارد شده است که: «حلال بین و حرام بین و شبهات بین ذلک فمن ترک الشبهات نجا من المحرمات و من اخذ بالشبهات ارتکب المحرمات و هلک من حیث لا یعلم‏»: حلال روشن و حرام مشخص و شبهاتى که بین حلال و حرام است هر کس از شبهات پرهیز کند از محرمات سالم مى‏ماند و هر کس مرتکب شبهات شود داخل در محرمات مى‏شود و از راهى که نمى‏داند هلاک مى‏شود.نتیجه :  شبهه افکنی از حیلتک مِنْ‏ حَیْثُ‏ لا یَحْتَسِبُ‏ است لذا باید غالم باشید وبدانید حلال است یا حرام است تا بتوانید رفع ودفع شبهات نمایید. نتیجه در مسیر گمراهان و هلاکت مانع رشد بصیرت خود وآحاد مردم جامعه است.
  12. هفتمین وصف گمراهان ؛ شیادان ؛ منحرفین ؛  گمراهان وگمراه کنندگان : اضْطَجَعَ فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ الْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ لَا یَعْرِفُ بَابَ الْهُدَى فَیَتَّبِعَهُ وَ لَا بَابَ الْعَمَى فَیَصُدَّ عَنْهُ فَذَلِکَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ.... ُ وَ فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ‏ فَأَنَّى تُؤْفَکُون‏ و حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرموده: لغزش‏ بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار، ترجمه‏فارسى، ص: 188..امام على (علیه السّلام) : ... و دیگرى که نام عالم بر خود نهاده در صورتى که عالم نیست، نادانیهایى از نادانان و گمراهیهایى از گمراهان فراگرفته، و براى مردمان دامهایى- بافته از رشته‏هاى غرور و گفتار دروغ- گسترده است. صورت او صورت انسان است و قلب او قلب حیوان. از هدایت خبرى ندارد تا از آن پیروى کند، و از کورى و بیراهى آگاه نیست تا از آن جلو گیرد. این چنین کس مرده‏اى است در میان زندگان؛ اکنون بنگرید که در پى چه کسى مى‏روید؟
  13. گمراهان ؛ شیادان ؛ منحرفین ؛  گمراه کنندگان ادعا می کند .ولی در حقیقت در بدعت ها آرامش گرفته وبستر خود قرار داده است حال بدعت را برسی کنیم  = برای شرح به مستدرک مرحوم خویی مراجعه می کنیم و در نهج البلاغه شرح ابن ابی الحدید..  می فر مایند اصولا عالم نما ها تر فندشان چنگ زدن به دامن بدعت هاست و ابزار کار آنها ترک سنت با هدف های شیطانی در دین می باشد !!!
  14. حقیقت بدعت = بدعت جزء دین نیست ؛ بدتن یک نوآوری است ؛ که شخص عالم نما این موضوع را میاورد در داخل دین مانند نماز خواندن اهل سنت که دستشان را می بندد.
  15. اصل بدعت دو چیز  و دو عمل می باشد بعضی از واجبات را خارج وبعضی از محرمات را داخل می کنند برای منافع شخصی می گفت حالا که ما عوارض ومالیات می دهیم  دیگر خمس نمی خواهد واجب نیست . در مورد اقتصاد ؛ در مورد معاملات ؛ در مورد های مخطلف وگونا گون بدعت می گذارد  عدد بدعت های معاویه رکورد بدعت گذاران در قرآن وسنت بدعت های فراوانی  دراذان ؛ در دیه ؛ در بیت المال ؛ تر کردن تکبیر؛ در نماز عید ، تحریف سیره وسنت و الی .....   فرق است بین بدعت ونوآوری واستغاده از ابزار جدید ونوین مانند برق ؛ بلندگو وسیله نقلیه قطار هواپیما .وسایل سمعی وبصری و.با بدعت فاصله دارد و ارزش مند است .
  16. درشناخت بدترین انسانها : امیر المومنین علی علیه السلام درنهج البلاغه  خطبه 17 در شناخت بدترین انسانها می فرمایند -  إِنَّ أَبْغَضَ‏ الْخَلَائِقِ‏ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى رَجُلَانِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ سَائِرٌ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لَا دَلِیلٍ مَشْغُوفٌ بِکَلَامِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلَالَةٍ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ [عَنْ‏] هَدْیِ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَى بِهِ فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ حَمَّالٌ خَطَایَا غَیْرِهِ رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ :  درشناخت بدترین انسانها : دشمن‏ترین آفریده‏ها نزد خدا دو نفرند:1-  مردى که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزى مى‏کشاند و راه رستگارى گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است. بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتى‏هاى خود نیز مى‏باشد.
  17. گروه اول1- رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ مردى که خدا او را به حال خود گذاشته،.در زمان حضرت امام  رحمه ا.. یک همچو شخصی بود که فرمودند رهایش کنیدبه حال خودش باشد  ازاین گونه افراد هستد که در زمان حضرت مقام رهبری حفظ ا.. بودند.وهستند بعد حضرت امیر المومنین می فرمایند کسی  که خدا او را به حال خودش وا گذشت  گرفتار 7 تا درد می شود 1- دل او شیفته بدعت است و 2- مردم را گمراه کرده، 3- به فتنه انگیزى مى‏کشاند و 4- راه رستگارى گذشتگان را گم کرده 5- و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است. 6- بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و7-  گرفتار زشتى‏هاى خود نیز مى‏باشد.
  18. گروه 2 - وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا فَوُضِعَ فِی جُهَّالِ الْأُمَّةِ غَارَ فِی أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ عم بما فی عقد الهدنة قد سمّاه أشباه النّاس عالما و لیس به، بکّر فاستکثر من جمع ما قلّ منه خیر ممّا کثر، حتّى إذا ارتوى من آجن، و اکتنز من غیر طائل، .و مردى که مجهولاتى به هم بافته، و در میان انسان‏هاى نادان امّت، جایگاهى پیدا کرده است، در تاریکى‏هاى فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزى را بسیار جمع آورى مى‏کند که اندک آن به از بسیار است، تا آن که از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطّلاعات بیهوده فراهم آورد... این گروه منافقین و استکبار جهانی و اسراییل وودر امروز آمریکا همبن حرکات را می کند  افردی که در جهل مرکب هستند جوانان متکبر را می برند آموزش می دهند . رییس جمهور کشورها می فرستند وتوهم مردم کشور هارا گسترش می دهند ..در میان جهال جایگاهی دارند نه اینکه از اهل بصیرت جایگاهی داشته باشند..
  19. عوامل جهالت --- قرآن را شما پشت سر نهادید فراز هایی از خطبه حضرت زهراء علیها سلام می فرمایند
  20. اَفَلاتَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْ عَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّـهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَبیلاً، اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ.
  21. آیا در قرآن نمی‌اندیشید، یا بر دل‌ها مهر زده شده است، نه چنین است بلکه اعمال زشتتان بر دل‌هایتان تیرگی آورده، و گوش‌ها و چشمانتان را فراگرفته، و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده، و بد راهی را به او نشان داده، و با بدچیزی معاوضه نمودید، به خدا سوگند تحمّل این بار برایتان سنگین، و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه که پرده‌ها کنار رود و زیان‌های آن روشن گردد، و آنچه را که حساب نمی‌کردید و برای شما آشکار گردد، آنجاست که اهل باطل زیانکار گردند.
  22. جهالت: یکى از عواملى که مردم مخالفت مى‏کنند، جهالت است. اصولًا هر چیز تازه‏اى که مى‏آید یک عده آدم‏هاى جاهل با آن مخالفت مى‏کنند. خدا شهید مطهرى را رحمت کند که مى‏گفت: اولش که یخچال آمده بود، مقدسین مى‏گفتند: که یخچال چه است؟ غرب زدگى است. بعد از غرب زدگى، یک خورده سبک شد. گفتند: تجمل پرستى است. بعد از تجمل پرستى‏
  23. یک خورده سبک شد و به اشرافى‏گرى تبدیل شد. بعد جزء مستحبات شد. حالا یخچال از واجبات شده است. بى خودى با یک چیزى مخالفت مى‏کنند. آخر به چه دلیلى مخالفت مى‏کنى؟
  24. یک دفعه روى یک فرم لباس حساسیت به وجود مى‏آید. یک دفعه روى یک نوع ساعت حساسیت به وجود مى‏آید. هیچ دلیل شرعى هم وجود ندارد ولى مخالفت مى‏کنند.
  25. جهالت‏، قبلا بیان شد که در حدیثى امام صادق فرمود: مراد از «جهالة» جهل به زشتى باطن گناه است که شامل همه گناهکاران مى‏شود.
  26. جهالت‏، عامل ایمان نیاوردن به آیات الهى است. ما کانُوا لِیُؤْمِنُوا ... وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ‏
  27. ابن عباس از بزرگان صدر اسلام مى‏گوید: هر که مى‏خواهد میزان جهالت‏ اقوام دوران جاهلى را بداند، همین آیات سوره‏ى انعام که بیانگر خرافات و اعتقادات بى‏اساس مشرکان است، را بخواند.
  28. گاهى انسان با آنکه حقّ را مى‏داند، امّا خود را به جهالت‏ مى‏زند. لَقَدْ عَلِمْتَ‏ ...علم و دانش، انسان را به پیروى از شریعت الهى سوق مى‏دهد. چنانکه پیروى از غرائز و هوى و هوس نشانه جهالت‏ و نادانى است. شَرِیعَةٍ ... فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ‏ ... الَّذِینَ لا یَعْلَمُون‏ اقدام عجولانه و بدون بررسى و تحقیق، نوعى جهالت‏ است. «بِجَهالَةٍ» در حدیث مى‏خوانیم: هر کس با قرآن همنشین شود از جهتى هدایت و کمال رشد مى‏کند و از جهتى جهالت‏ و ضلالت او برطرف مى‏شود.
  29. آرى عبادتى که همراه با جهالت‏ باشد، کشتنِ عابدترین مردم را در محرابِ عبادت، بزرگ‏ترین عبادت مى‏داند و با قصد قربت براى کشتن على علیه السلام مى‏رود!
  30. امّا کسانى از روى انحراف، در شک عبادت خدا تغییراتى مى‏دهند. این تغییر دادن‏ها گاهى از روى لجاجت است، گاهى روشنفکر مآبى علّت آن است، گاهى مقدّس مآبى و کلاه شرعى سبب آن مى‏شود و گاهى جهالت‏ و نادانى یا عوامل دیگر.«العالم من عرف قدره و کفى بالمرء جهلًا الا یعرف قدره» «3» «دانا کسى است که قدر خود را بشناسد و براى نادانى و جهالت‏ انسان همین بس که قدر خود را نشناسد.»
  31. عالم های بی عمل گرفتن مراجع ایمان را از مرجع اصلی (سه مرجع‏ «خدا»، «پیامبر» و «اولى الامر») دریافت نمی کنند.
  32. عالم های بی عمل گناه در برابر آنها ونزد آنها قبحیت ندارد. وصیت لقمان به فرزندش فرمودند: اى پسرم به ظلم هیچ ظالمى خوشنود مباش بلکه اگر به کسى ظلم کردى براى آن عمل قبیح‏ محزون و غمگین باش. اى پسرم ظلم سبب تاریکى دل مى‏شود و روز قیامت باعث حسرت و اندوه است. و هر گاه قدرت تو، تو را واداشت که به کسى ظلم کنى که از تو ضعیف‏تر است پس به یاد بیاور قدرت و تسلّط خدا را بر خودت.  
  33. جرایم را کوچک شمرده و می گوید که قلبت پاک باشد. أعظم الذنوب عند اللّه سبحانه ذنب صغر عند صاحبه2، 427کوچک شمردن گناه خود گناه کبیره است .
  34. در دریای شبهات غوطه ور هستند. وادعا های غلط دارند : وقوف، و احتراز در نزد شبهات‏ بسیار بسیار بهتر از وقوع و اقتحام در هلکات‏ است‏
  35. جهال عالم نما های ضد در میدان شیطان بازی می کنند.. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ عُبَّادٌ جُهَّالٌ‏ وَ قُرَّاءٌ فَسَقَة.. پیامبر (ص) فرموده‏اند: در آخر الزمان، گروهى پارسایان نادان و قرآن قرآن‏خوانان تبهکار خواهند بود.
  36. ما تا نفس داریم باید از شبهات  دست پرورده عالم های بی عمل است دوری گذینیم : صیانت، کفّ نفس‏ (از منهیات و شبهات‏ و مکروهات)، ورع و پرهیز (از معصیت و اجتناب از کارهاى زشت و قبیح)، نیکوئى ستایش (خداوند) تزکیه و پاکیزه نگاهداشتن (نفس از قبایح و منکرات و محرّمات)، مروت و جوان مردى است‏
  37. تنها را ه نجات را در این دنیای وانفسا ترک محرمات وانجام واجبات بدانیم : چون پس از محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم پیامبرى نیست، ائمّه از آل محمّدند که بندگان را به راه دیانت وادارند و به راه‏ نجات‏ الزام کنند و از موارد هلاکت پرهیز دهند و فرایض خداى تعالى را که از فهمشان برتر است تبیین کنند و با کتاب خداى تعالى آنها را به رشد و کمال سوق دهند. آرى دین به وجود ایشان محفوظ مى‏ماند و شبهه بر آن عارض نمى‏گردد
  38. به نگاه در نهج البلاغه امیر المومنین (علیه السلام )حق را خوب بشناسیم وبه آن عمل کنیم وباطل را خوبشناسیم وآنرا از خود دور کنیم ومبارز در میدان باشیم
  39. عالم نما قالب گل پر از ریگ است در خشت خام است که در کوره حرارت آهک گردد.چون خبر اجتماع سقیفه را به علی علیه السلام بردند با لحن شگفت آمیزى فرمود مگر جز من که از طرف خدا و پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم این مأموریت سنگین را دارم کسى این اندیشه خام‏ را در سر پخته‏ است،
  40.  وظیفه ماست در شبهه افکنی و بدعت جهال وعالم بی عمل را افشاگری کنیم  واگرسکوت در برابر انها داشته باشیم خیانت ومانع رشد بصیرت می باشد.
  41. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  
  • حسین صفرزاده