پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

حسینُ منی و انا من حسینی

پردازش اربعین حسینی

در این صفحه مطالب گردآوری شده توسط حسین صفرزاده به اشتراک گذاشته می شود

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

۳۲ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

۰۲
دی

بسم الله  الر حمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

      1. بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛  ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام  در دانش نامه علوی آمده است  بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده در نمایش پردازش اربعیه حسینی  ملاحظه فرمایی. https://safarzade.blog.ir/  
      2. ( خطبه همام ) - 133 نکته فضیلت در وصف  متقین سه -    
  1. و از جمله کلام نصیحت فرجام آن امام همام است علیه السّلام: (کان یوصى به اصحابه) که وصیّت مى‏کند به آن صحابه‏هاى خود را به این وجه که: (تعاهدوا امر الصّلوة) تعهّد کنید کار نماز را که مناجات است با حضرت قاضى الحاجات (و حافظوا علیها) و محافظت نمایید بر آن با شرایط و ارکانش در جمیع اوقات (و استکثروا منها) و بسیار خواهید از نماز به کثرت و مداومت (و تقرّبوا بها) و نزدیکى جویید از آن به سوى قرب حضرت عزّت (کانت على المؤمنین) هست بر جمیع مؤمنان (کتابا موقوتا) فریضه کرده شده، که تعیین نموده شده است وقت آن (الا تسمعون) آیا نشنیده‏اید و گوش فرا نداشته‏اید (الى جواب اهل النّار) به جواب اهل دوزخ (حین سئلوا) وقتى که پرسیده شوند ایشان (ما سلککم فى سقر) چه چیز در آورد شما را در دوزخ (قالوا لم نک من المصلّین) گویند نبودیم ما از نماز گذارندگان (و انّها) و به تحقیق که نماز (لتحتّ الذّنوب) هر آینه مى‏ریزاند گناهان را (حتّ الورق) همچه ریختن برگ از درختان (و تطلقها) و رها مى‏کند . خطبه همام : تنبیه‏الغافلین . ص 60 ..
  2. خطبه یک صد و هشتاد و هشتم: [در وصف متقین ]. کاوشى‏درنهج‏البلاغه : به نظر من، این خطبه ، همچون آئینه‏ایست پیش روى مؤمنین، تا خود را با معیارهاى متّقین مقایسه کنند.
  3. خطبه همام‏   وصیت حضرت از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام به اصحاب خود دارای سرفصل هایی است که در این مختصر خدمت حضرات اساتید محترم جهت الگو گیری و بهروری و رفع نواقص آمده شده ؛ هَلْ مِنْ‏ نَاصِرٍ یَنْصُرُنِی‏ و هل ٍمِنْ‏ مَعِین‏ یُعینونی     
  4. روى أن صاحبا لأمیر المؤمنین علیه السلام-  یقال له: همام-  کان رجلا عابدا، فقال له: یا امیر المؤمنین، صف لى المتقین حتى کأنى أنظر إلیهم فتثاقل علیه السلام عن جوابه، ثم قال: یا همّام اتّق اللّه و أحسن (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ) فلم یقنع همام بهذا القول حتى عزم علیه، فحمد اللّه و أثنى علیه، و صلى على النبی صلى اللّه علیه و آله، ثم قال: أمّا بعد، فإنّ اللّه سبحانه و تعالى خلق الخلق -  حین خلقهم -  غنیّا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم، روایت شده است که یکی از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام - به نام همام - عابد بود و به او گفت: ای امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای من متقین را توصیف کن تا گویی. من به آنها می نگرم، خدا با پرهیزگاران و نیکوکاران است.» همام تا تصمیم گرفت به این گفتار راضی نشد،   پس سلام الله علیه در پاسخ او تردید کرد، سپس فرمود: ای همام، از خدا بترسید و نیکی کنید (همانا خداوند با تقوای خدا و نیکوکاران است) سپس فرمود: اینک خدای تعالی است بی نیاز از اطاعتشان، امان از نافرمانی...اختیارمصباح‏السالکین ص 380
  5. فإنّ اللّه سبحانه و تعالى خلق الخلق -  حین خلقهم -  غنیّا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم،». وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ..؛ وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ..؛ وَ قالَ مُوسى‏ إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ. با ایمان و عمل خود، بر خداوند هیچ منّتى نگذاریم که او نیازى به اعمال ما ندارد. «لَغَنِیٌ‏ حَمِیدٌ» .. بهج‏الصباغة  ج 12 ص 416
  6. غنیّا عن طاعتهم، لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِیَةُ مَنْ عَصَاهُ-  وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَیْنَهُمْ مَعَایِشَهُمْ-  وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْیَا مَوَاضِعَهُمْ- .. ترجمه‏شرح‏نهج.. پس بى‏نیاز از طاعت ایشان ایمن از عصیان ایشان زیرا که او را ضرر نمى‏رساند نافرمانى کسى که نافرمانى کرد او را (ابن‏میثم) ج 3 . ص 745
  7. غنیّا عن طاعتهم، و لا تنفعه طاعة من اطاعه فقسم بینهم معایشهم و وضعهم من الدّنیا
  8. و سود نمى‏دهد فرمان بردار هر کسى پس قسمت کرد میان ایشان معیشتهاى ایشان و وضع کرد و نهاد ایشان را از دنیا
  9. غنیّا عن طاعتهم، اما پس از حمد پس براستى خداوند پاک و بزرگ آفرید مخلوقات را وقتى که آفرید آنها را بى‏نیاز از اطاعت آنان وایمن از نافرمانى آنان
  10. آمنا من معصیتهم، لأنّه سبحانه لا تضرّه معصیة من عصاه، و لا تنفعه طاعة من أطاعه. فقسم بینهم معایشهم، و وضعهم من الدّنیا مواضعهم. فالمتّقون فیها هم أهل الفضائل، منطقهم الصّواب، 193- ترجمه‏نهج..(قرن‏5و6). ج 2 . ص 51     
  11. غنیّا عن طاعتهم، بى نیاز از طاعت ایشان (امنا من معصیتهم) ایمن از عصیان (لانّه لا یضرّه) زیرا که ضرر نمى‏رساند او را (معصیّة من عصاه) نافرمانى کسى که راه عصیان سپرد به او (و لا تنفعه) و سود نمى‏دهد او را (طاعة من اطاعه) فرمان بردارى کسى که فرمان برد او را. بلکه ضرر معصیت عاید است به نفس عاصیان و منفعت طاعت راجع است به نفس مطیعان. تنبیه‏الغافلین ج 2. ص 19
  12. آمنا من معصیتهم، (اما بعد همانا خداوند سبحان و متعال هنگامى که خلق را بیافرید از فرمانبردارى آنان بى‏نیاز و از سرپیچى آنان در امان بود» نخست نسب همام را چنین آورده است: جلوه‏تاریخ . ج 5 . ص 39     
  13. آمنا من معصیتهم، لأنّه لا تضرّه معصیة من عصاه، و لا تنفعه طاعة من أطاعه. فقسم بینهم معایشهم، و وضعهم من الدّنیا مواضعهم. شرح‏نهج..(السیدعباس) ج 3 . ص 351
  14. غنیّا عن طاعتهم، بى نیاز از طاعت ایشان-  چه-  از طاعت بندگان بى نیاز است. شرح‏نهج..(مدرس‏وحید) ج 12.ص 20     
  15. آفریننده ایمن از معصیت بندگان آمنا من معصیتهم خ 193 1 3-  تقسیم کننده روزى بندگان فقسم بینهم معایشهم خ 193 2 4-  قرار دهنده هر موجودى در جایگاه خویش و وضعهم من الدّنیا مواضعهم خ 193 2 فرهنگ‏معارف .ج 1.ص 514
  16. آمنا من معصیتهم، لأنّه لا تضرّه معصیة من عصاه، و لا تنفعه طاعة من أطاعه، منهاج‏البراعة(الخوئی) ج 12 ص 106
  17. غنیّا عن طاعتهم، یگانگى ذات مقدّس در مرتبه ذات و اینکه مثل و مانند ندارد: لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ هیچ چیز در مرتبه ذات او نیست، همه چیز مخلوق و محتاج اوست و او خالق کل و غنّى‏ بالذات است، میان مسلمین اختلافى نیست.
  18. غنیّا عن طاعتهم، ما خدا را به صفات علیم، حکیم، غنى‏، کامل، عادل، جواد شناخته‏ایم و چون او را با این صفات شناخته‏ایم مى‏دانیم آنچه واقع مى‏شود مبنى بر «حکمت» و «مصلحت» است هر چند ما نمى‏توانیم همه آن حکمتها و مصلحتها را درک کنیم. ما به‏
  19. غنیّا عن طاعتهم، خداوند، غنىّ‏ على الاطلاق است، غایتى را جستجو نمى‏کند؛ کمالى فرض نمى‏شود که او فاقد باشد تا بخواهد آن را جستجو کند؛
  20. «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُ‏ الْحَمِیدُ». خدا به همه چیز آگاه است و بر همه چیز تواناست: «إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ‏»
  21. غنیّا عن طاعتهم، خداوند متعال که خالق و پدیدآورنده جهان و انسان است، غنىّ‏ بالذّات است، بسیط من جمیع الجهات است، کامل مطلق است، حالت منتظره ندارد، حرکت و تکامل در او محال است، صفاتش عین ذاتش است، جهان یکسره فعل اوست، سراسر گیتى مظهر اراده و مشیّت اوست، اراده او رقیب ندارد، هر عاملى از عاملها و هر اراده و مشیّتى از مشیّتها در طول مشیّت اوست نه در عرض آن.
  22. غنیّا عن طاعتهم، او غنى‏ و بى‏نیاز است، آنچه او مى‏کند فضل وجود و بخشش و اعطاء است. او کارى را براى رفع نیازى از خود و براى رسیدن به کمال و سعادتى انجام نمى‏دهد. کار حکیمانه خداوند عبارت است از کارى که مخلوق را به کمال لایق خود برساند،
  23. غنیّا عن طاعتهم، در نماز میّت، قبل از آخرین تکبیرش آنجا که درباره میّت دعا مى‏کنیم با این جمله شروع مى‏شود: اللَّهُمَّ انَّ هذَا الْمُسَجّى‏ قُدّامَنا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ نَزَلَ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ ... اللَّهُمَّ انَّکَ قَبَضْتَ روحَهُ الَیْکَ فَقَدِ احْتاجَ الى‏ رَحْمَتِکَ وَ انْتَ غَنِىٌ‏ عَنْ عَذابِهِ.
  24. غنیّا عن طاعتهم، غَنِیّاً عَنْ‏ طاعَتِهِمْ‏)، او بى‏نیاز مطلق است از طاعت ما، از عشق‏ورزى ما، از عبادت ما و از همه چیز.
  25. آمنا من معصیتهم، طاعت و اطاعت  مظهر نیاز مخلوق به خالق و خضوع مخلوق در برابر خالق و اطاعت‏ مخلوق از خالق است‏[1]، یعنى یک نیاز و خضوع و اطاعت تکوینى در همه موجودات هست‏ نه اینکه خداوند نیاز به طاعت داشته باشد.
  26. آمنا من معصیتهم، پرسش: آیا خداوند به حمد و ستایش ما نیاز دارد؟ پاسخ: خیر چنین نیست؛ چنانکه اگر گفتیم: مردم باید خانه‏هاى خود را رو به خورشید بسازند، به این معنا نیست که خورشید به ما و خانه ما نیاز دارد.
  27. نه تنها خدا که بسیارى از مخلوقات خداوند نیز به انسان نیازى ندارند و این انسان است که از همه محتاج‏تر؛ ولى از همه متکبرتر است.
  28. آمنا من معصیتهم، مثلًا اکسیژن، دریا، ماهى‏هاى دریا، جنگل‏ها، باد و باران، پرندگان، چرندگان و زنبور عسل محتاج ما نیستند؛ ولى انسان به همه اینها نیاز دارد.
  29. آمنا من معصیتهم، اگر ما مى‏گوییم حمد و ستایش الهى لازم است به خاطر آن است که وجود ما و رشد ما و ادامه‏ى زندگى و حلّ مشکلات و کمبودهاى ما تنها به دست اوست. او که رحمت را بر خود واجب کرده است. «کتب على نفسه الرّحمة» «1» آیا ما ستایش را بر خود واجب نکنیم.
  30. آمنا من معصیتهم، حمد و ستایش ما به پاس رحمت گسترده‏ى او، «و رحمتى وسعت کلّ شى‏ء»  و به نوعى انجام وظیفه است.
  31. آمنا من معصیتهم، همه موجوات نیاز به سوی او دارند:یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الارْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ‏ الرحمن، 29.
  32. آمنا من معصیتهم، و رزق همه موجودات به دست او است: إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ‏ ذاریات، 58.
  33. و حتّی عزت و ذلت و گرفتن و عطا کردن به دست او است: وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الارْضِ إِلا عَلَی اللّهِ رِزْقُها هود، 6.
  34. آمنا من معصیتهم، خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت مى‏دهد. همان گونه که به سلیمان، یوسف، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ» حکومت و حاکمیّت، دلبستگى‏آور است. «تَنْزِعُ الْمُلْکَ» «نزع» به معناى کندن است و نشانه یک نوع دلبستگى است..قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُوتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ آل عمران، 26.
  35. غنیّا عن طاعتهم، خداوند بی نیاز مطلق است وهمه به او نیازمند هستند: یا أَیُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ فاطر، 15.
  36. غنیّا عن طاعتهم،  بدون نیاز آفریده است: ریشه‏ى ظلم  یا نیاز است، یا سنگدلى و هیچ یک از این دو در خدا وجود ندارد. «الْغَنِیُ‏ ذُو الرَّحْمَةِ» وَ رَبُّکَ الْغَنِیُ‏ انعام، 133.
  37. آمنا من معصیتهم، الحمد لله الذی تحبب إلی و هو غنی عنی‏ بحارالانوار، ج 94، ص 192. امّا بر اساس لطف آفریده است. کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ انعام، 12.
  38. آمنا من معصیتهم، در هیچ زمان همه‏ى مردم یکدست نبوده‏اند. «وَ لا یَزالُونَ‏ مُخْتَلِفِینَ‏» دلیل اختلاف مردم، قدرت آزاد بودن آنان است. لَوْ شاءَ ... وَ لا یَزالُونَ‏ مُخْتَلِفِین‏
  39. وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ‏ هود، 118.
  40. علاوه بر این که بر تمام نظام غالب است. وَ اللّهُ غالِبٌ عَلی أَمْرِهِ‏ یوسف، 21.
  41. خداوند بی نیاز از مخلوق‏ : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُومِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِیسَبِیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُوتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‏ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هر کس از شما که از دین خود برگردد (به خدا ضررى نمى‏زند، چون) خداوند در آینده قومى را خواهد آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند. آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر کافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد مى‏کنند و از ملامت هیچ ملامت‏کننده‏اى نمى‏هراسند. این فضل خداست که به هر که بخواهد (وشایسته ببیند) مى‏دهد و خداوند وسعت‏بخش بسیار داناست. مائده/ 54  متقین سه -

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

  • حسین صفرزاده
۰۲
دی

                         بسم الله  الر حمن الرحیم

                       اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

    1. بیش از 120 کتا ب از نهج البلاغه ؛  ترجمه و شروح آن از آقا جانم امیرالمومنین علی بن ابی طالب علی علیه السلام  در دانش نامه علوی آمده است  بعضا با شناسنامه و یا نام و زبان کتاب آورده شده در نمایش پردازش اربعیه حسینی  ملاحظه فرمایی. https://safarzade.blog.ir/              ( خطبه همام ) - 133 نکته فضیلت در وصف  متقین چهار -     لأنّه لا تضرّه معصیة من عصاه ، و لا تنفعه طاعة من أطاعه، شمه ای از معصیة و طاعة درقرآن وروایات  دراین راستا آورده شده
  1. شرکت در معصیت‏ :معصیت‏ درعدم درمان بیمار: قال الصادق (علیه السلام): کَانَ الْمَسِیحُ (علیه السلام) یَقُولُ إِنَّ التَّارِکَ شِفَاءَ الْمَجْرُوحِ مِنْ جُرْحِهِ شَرِیکٌ لِجَارِحِهِ لا مَحَالَةَ یک حدیث از حضرت مسیح علیه السلام ؛ ابان بن تغلب از امام صادق علیه السّلام روایت مى‏کند که مسیح علیه السّلام فرمود: کسى که زخم مجروحى را درمان نکند ناگزیر شریک کسى است که این شخص را زخمى کرده، چه، زخم زننده تباهى حال مجروح را خواسته، و کسى هم که او را درمان نکرده، بهبودى او را نخواسته بناچار تباهى او را خواهان است. شما نیز حکمت را به غیر اهلش باز مگویید تا نادانى کرده باشید، و از اهل آن دریغ نکنید که گناه مرتکب شوید. هر یک از شما چونان پزشکى درمانگر باشد که اگر جایى براى داروى خود یافت [دریغ نورزد] و گر نه خوددارى کند. کافی، ج 8، ص 345. بهشت کافى-ترجمه روضه کافى 397    
  2. معصیت‏ در بد دلی : قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (علیه السلام) : فَمَنْ لَمْ یَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ یُنْکِرْ مُنْکَراً قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلاهُ‏  . پس کسى که خوب نداند بدل خود کار نیکوئى را و بد نشمارد کار بدى را برگردانیده مى‏شود پس گردانیده مى‏شود بالاى او پائین او، مراد به «اوّل» نهج البلاغة، حکمت 375.
  3. معصیت‏ در ترک امر به معروف ونهی از منکر : سیاسی: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ(علیه السلام): لا تَتْرُکُوا الامْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلِّیَ اللَّهُ أَمْرَکُمْ شِرَارَکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا یُسْتَجَابُ لَکُمْ‏.. . امر به معروف و نهى از منکر را ترک مکنید که بدکاران شما بر شما مسلّط مى‏شوند، آنگاه دعا مى‏کنید و دعایتان مستجاب نمى‏شود. کافی، ج 7، ص 51. می‏گوید در حال خودسازی هستم.
  4. تقویت عوامل ترک معصیت‏
  5. محبت از عوامل ترک معصیت‏ : محبت خدا: أَنْ آخُذَ الْبَرِی‏ءَ مِنْکُم‏شخصى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: جانم فدایت، ما فرزندان خود را به نام‏هاى شما و پدرانتان مى‏نامیم، آیا براى ما مفید است؟ حضرت فرمودند: مگر دین غیر از محبّت است، خداوند فرموده است‏ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی‏ آل عمران/ 31.
  6. شکر خدا در ترک معصیت : قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (علیه السلام): لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِهِ‏.. على علیه السّلام میفرماید اگر خداوند به معصیت‏کاران وعده عذاب هم نداده بود باز هم باید براى شکر نعمتهاى خداوند او را معصیت نمیکردند
  7. نعمت عامل ترک معصیت‏ باشد : فرمودند: گناه نکردن آسانتر است تا اینکه آدمى از گناه توبه کند فرمودند: از معصیت خداوند در خلوت پرهیز کنید، زیرا حاکم خودش در این جا شاهد میباشد کمترین چیزى که باید شما آن را ملاحظه کنید آن است که با نعمتهاى خداوند او را نافرمانى نکنید
  8. عدم وسیله گناه عامل ترک معصیت : فرمودند: یکى از وسایل نگهدارنده انسان از گناه این است که آدمى وسیله گناه نداشته باشد فرمودند: از پایان گرفتن لذتها و ماندن گناهها یاد کنید فرمودند: اى مردم دنیا آرزوکنندگان خود را فریب میدهد و آنها خیال میکنند که همیشه در دنیا خواهند بود، او به کسانى که به آن علاقه دارند علاقه ندارد و سرانجام بر همه پیروز میگردد و همه مردم را از پا در مى‏آورد به خداوند سوگند هر قومى و ملتى از نعمتها بیرون نمیگردند مگر اینکه به‏ خاطر گناه سلب نعمت میگردند نهج البلاغة، حکمت 290.
  9. در معصیت‏ هم خدا شاهد و ناظر وحاکم  است : علم خدا: إِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً ؛ اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید، آن کس که شما را از یک نفس آفرید و همسرش را نیز از (جنس) او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیارى را (در روى زمین) پراکنده ساخت واز خدایى که (با سوگند) به او از یکدیگر درخواست مى‏کنید، پروا کنید. و (نسبت) به ارحام نیز تقوا پیشه کنید (وقطع رحم نکنید) که خداوند همواره مراقب شماست.نساء/ 1.
  10. در معصیت‏ هم خدا شاهد و ناظر وحاکم  است : کسى‏که مى‏داند خداوند در کمین ستمگران است، «إِنَ‏ رَبَّکَ‏ لَبِالْمِرْصادِ» آرامش دارد. إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ..
  11. در معصیت‏ هم خدا شاهد و ناظر وحاکم  است : پس مهلت‏ها شما را مغرور نکند که خدا در کمین است. «إِنَ‏ رَبَّکَ‏ لَبِالْمِرْصادِ»فجر/ 14.
  12. متاثر کردن اهل بیت معصیت است : عرض اعمال به رسول الله (صلی الله علیه وآله) و امام(علیه السلام): امام صادق (علیه السلام) به اصحابش فرمود: «چرا رسول الله (صلی الله علیه وآله) را ناراحت می‏کنید؟» یکی از اصحاب پرسید: چگونه؟ فرمود: «اعمال شما بر رسول الله (صلی الله علیه وآله) عرضه می‏شود، اگر گناهی کرده باشید حضرت متاثر می‏شود»، پس فلا تسوءوا رسول الله (صلی الله علیه وآله) وسروه‏ بحارالانوار، ج 23، ص 349.
  13.  دعا در ترک معصیت و اطاعت امر :  با توجه به ثبت اعمال: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ (علیه السلام): و کل سیئة أمرت بإثباتها الکرام الکاتبین الذین وکلتهم بحفظ ما یکون منی و جعلتهم شهودا علی‏ مع جوارحی‏ > پروردگارا، از تو میخواهم بحق خودت و بذات مقدست، و به بزرگترین صفات و اسمائت، که اوقاتم را در شب و روز بیاد خودت معمور و آباد گردانى، و بخدمتت پیوسته دارى، و اعمالم را مقبول درگاهت گردانى، تا اعمالم و گفتارم همه یک جهت براى تو باشد، و حالم همیشه در خدمت تو مصروف گردد،
  14. دعا در ترک معصیت و اطاعت امر :  پروردگارا، کسى که تکیه‏گاهم اوست، اى کسى که شکایت احوال خویش بدرگاه او برم، پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا، نیرو ده بر انجام خدمتت اعضاى مرا و دلم را براى عزیمت بسویت محکم گردان، و بمن کوشش در ترس و خشیتت و مداومت در پیوستن بخدمت را عطا فرما،
  15. دعا در ترک معصیت و اطاعت امر : پروردگارا، تن و جانم را در میدانهاى پیشتازان بسویت برانم، و در زمره شتابندگان بسویت بشتابم، و در صف مشتاقان اشتیاق تقربت را جویم، و چون نزدیک شدن مخلصان بتو نزدیک گردم و چون یقین‏کنندگان از تو بترسم، و در جوار رحمتت با مؤمنان در یک جا گرد آیم. مصباح المتهجد، ص 849.
  16. معصیت و مجازات های دنیوی و اخروی: امام صادق (علیه السلام): «به خاطر قطع رحم، عمر کوتاه می‏شود». و دیگر نقض عهد و قطع صله رحم است، که خدا هر دو را لعن کرده و مى‏فرماید: أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ : لعن خدا براى ایشان است و جایگاهى بد خواهند داشت. اصول کافی، ج 2، باب صلة رحم‏.
  17.  توفیق طاعت در امور زندگی : قال الصادق (علیه السلام): بسندش از امام ششم که: صله رحم و حسن جوار آباد کنند خانه‏ها را و فزایند عمرها را. صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الاعْمَارِ  . َ
  18. طاعت در صله رحم : سأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً قَالَ ذَاکَ فِی صِلَةِ الرَّحِمِ‏ وَ الرَّحِمُ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ خَاصَّة.. معاویة بن عمار گفت: از حضرت صادق این آیه را پرسیدم: مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فرمود: این مربوط بصله رحم است و رحم فقط خویشاوندان آل محمّد علیهم السّلام هستند. کافی، ج 2، ص 152.
    1. . معصیت الهی وذنب‏
  19. معصیت الهی و عدم اجابت دعا : قَالَ الْبَاقِرُ (علیه السلام): إِنَّ الْعَبْدَ یَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَیَکُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاوهَا إِلَی اجَلٍ قَرِیبٍ أَوْ إِلَی وَقْتٍ بَطِی‏ءٍ فَیُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَکِ لا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِیَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی وَ سْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّی‏ .. محمد بن مسلم گوید: امام باقر علیه السّلام فرمودند: بنده‏اى از خداوند حاجت میخواهد، و آن حاجت هم قابل روا شدن میباشد ولى صاحب حاجت گناهى مرتکب میگردد و خداوند به فرشته امر میکند حاجت او را نده، زیرا او مرتکب گناه شده و از آن خواسته محروم شده است‏ کافی، ج 2، ص 271.
    1. عدم معرفت وشناخت به خداوند
  20. عدم شناخت و عدم اجابت دعا : نقل شده که فرمود: گروهى به (حضرت) صادق (علیه السلام)  گفتند: ما دعا مى‏کنیم ولى دعاى ما مستجاب نمى‏شود؟ فرمود: بخاطر آنکه شما کسى را مى‏خوانید که او را نمى‏شناسید. قَالَ الْکَاظِمُ (علیه السلام): قَالَ قَوْمٌ لِلصَّادِقِ (علیه السلام) نَدْعُو فَلا یُسْتَجَابُ لَنَا قَالَ أَنَّکُمْ تَدْعُونَ مَنْ لا تَعْرِفُونَهُ‏ ..توحید صدوق، ص 288.
  21. صبر در مصیبت و معصیت‏ :على علیه السلام درباره‏ى رابطه انسان با خدا مى‏فرماید: او نه گناه کسانى که گناه مى‏کنند به او ضرر مى‏رساند نه عبادت عبادت کنندگان براى او سودى دارد. «غنیاً عن طاعتهم لانّه لا تضرّه معصیة مَن عصاء و لاتنفعه طاعة من اطاعه‏»
  22. صبر در مصیبت و معصیت (حضرت یوسف (علیه السلام ) گفت هر کس در برابر گناه و ناگوارى صبر و تحمل کند به مقام مى‏رسد). إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِر یوسف/ 90.
  23. صبر زیبا در مصیبت و معصیت ، شیوه‏ى مردان خداست وصبر جمیل، صبرى است که در آن سخنى بر خلاف تسلیم و رضاى خداوند گفته نشود. «فَصَبْرٌ جَمِیلٌ‏» فَصَبْرٌ جَمیلٌ یوسف/ 18.
  24. چگونه مردم را به عبادت و اطاعت خدا دعوت کنیم اطاعت در پاسخ گو یی و دعوت مردم : ریشه سستى کردن در بندگى خدا، سستى در محبّت خداوند است. انسان هرکس را که بیشتر دوست بدارد، هدیه گرانترى برایش مى‏خرد و مسافت بیشترى را به استقبالش مى‏رود، پذیرایى بهترى از او مى‏کند و در برابر توهین به او عکس العمل شدیدترى نشان مى‏دهد. قرآن مى‏فرماید: نشانه‏ى محبت خدا، پیروى از اولیاى خداست: «ان کنتم تحبّون اللّه فاتّبعونى»
    1. اطاعت از ولىّ امر
  25. اطاعت از ولىّ‏امر : شهید محراب آیت اللَّه صدوقى از جبهه برگشته بود، بسیار خسته و مریض حال وارد منزل پسرش در تهران شد و گفت: تصمیم دارم 15 روز استراحت کنم.فرداى آن روز در جماران خدمت‏امام قدس سره رسید، امام پرسید: شما کى به یزد برمى‏گردید؟ ایشان گفت: امروز، فردا. در حیاط منزل، فرزندش گفت: پدرجان! شما گفتید 15 روز مى‏مانم! فرمود: بنا داشتم 15 روز بمانم، امّا از سؤال امام فهمیدم که مى‏گوید برگرد یزد، لذا اطاعت از ولىّ‏امر مى‏کنم.
  26. انواع اطاعت . در قرآن، سه نوع اطاعت داریم:
  27. 1. اطاعت مطلق نسبت به خداوند، پیامبر و اولى الامر. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم»
  28. 2. عدم اطاعت مطلق از کافران، منافقان، مفسدان، گناهکاران، ظالمان و .... «و لاتطع الکافرین و المنافقین»  «لاتطع آثماً او کفوراً» «3»، «لا تتّبع سبیل المفسدین»
  29. 3. اطاعت مشروط نسبت به والدین؛ یعنى اگر دستورات مفید یا مباح دادند، لازم است‏ پیروى کنیم، امّا اگر تلاش کردند فرزند را به غیر خدا فراخوانند نباید اطاعت کرد.
    1. 1-اطاعت از فرماندهی‏
  30. اطاعت از فرماندهی : علت شکست احد سرپیچی از فرمان فرمانده بود. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله): لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْ جَیْشِ أُسَامَةَ دعائم‏الاسلام، ج 1، ص 40. وَ أَطیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا انفال/ 46.
  31. 2-اطاعت ناب‏اطاعت ناب‏ : گرچه پیامبر خزائن الهى و علم غیب ندارد، ولى چون به او «وحى» مى‏شود باید از او پیروى کرد. «یُوحى‏ إِلَیَ‏»
  32.  اطاعت ناب‏: کار پیامبر، نه بر اساس خیال و سلیقه است، نه بر اساس تمایلات اجتماعى یا محیط زدگى، بلکه تنها براساس پیروى از وحى است. «إِنْ‏ أَتَّبِعُ‏ إِلَّا ما یُوحى‏ إِلَیَ‏» یونس/ 5.
  33. کافران، بیّنه‏ى پیامبر را تکذیب مى‏کنند، ولى انتظار دارند او از هواهاى نفسانى آنان پیروى کند. «لا أَتَّبِعُ‏ أَهْواءَکُمْ‏- کَذَّبْتُمْ بِهِ» 6: 57انعام/ 56.
  34. 3-اطاعت از مردم‏اطاعت از مردم‏ : مشکلات جوامع به خاطر دورى از مکتب انبیا وعمل به سلیقه‏ها وهوسهاى شخصى است. لَوْ یُطِیعُکُمْ‏ ... لَعَنِتُّمْ‏ ..حجرات/ 7.. لَوْ یُطیعُکُمْ فی کَثیرٍ مِنَ الامْرِ لَعَنِتُّمْ‏..
  35. 4. اطاعت امام (عجل تعالی فرجه) اوج کار دین و بلندا و کلید آن، و در ورود درست به هر چیز، و مایه خرسندى خداى رحمان، اطاعت کردن از امام است پس از شناختن او. قَالَ الْبَاقِرُ (علیه السلام): ذِرْوَةُ الامْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الاشْیَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الطَّاعَةُ لِلامَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ کافی، ج 1، ص 185
  36. 5. اطاعت از والدین‏ 34- اطاعت از والدین‏ :  حقوق متقابل پدر و فرزند (اخلاقى، حقوقى، تربیتى) و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّى است. حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت کند، و حق فرزند بر پدر آن که نام نیکو بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند، و او را قرآن بیاموزد؛ قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ حَقّاً وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَی الْوَلَدِ حَقّاً فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَی الْوَلَدِ أَنْ یُطِیعَهُ فِی کُلِّ شَیْ‏ءٍ إِلا فِی مَعْصِیَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ‏؛  نهج‏البلاغه، حکمت 399.
  37. 36- اطاعت شر اطاعت از انگیره‏های بد، بدی عاقبت دارد. َقالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): طاعة دواعی الشرور تفسد عواقب الامور غررالحکم، ص 105

  38. 37- مراد از «لِباسُ التَّقْوى‏»، لباسى است که بر اساس تقوا، تواضع، پاکى و پاکدامنى باشد و به هر یک از خشیت، طاعت‏، عفّت، حیا و عمل صالح نیز تعبیر شده است. «لِباسُ التَّقْوى‏»
  39. 38-  بدن اهل اطاغت : بدن دنیایى، که اگر اهل طاعت‏ بوده از لذّت‏هاى مادّى و معنوى بهره‏مند مى‏گردد و اگر اهل گناه و کفر بوده از انواع عذاب‏ها مى‏چشد.در خواب با بدنى هجرت مى‏کنیم که همانند همین بدن سنگین است، زندگى در برزخ نیز در قالب و کالبدى همانند همین قالب و بدن دنیایى است. چنانکه در حدیث مى‏خوانیم: «فِى قالِبٍ کقالِبِه فِى الدّنیا»  یا «کَهیئَةِ الاجسادِ»
  40. 39- عمل خالص و نیّت خدایى در عبادات، آن است که چشمداشت تمجید و تشکّر از مردم نداشته باشیم، براى خدا کار کنیم و اجر خود را در بندگى و طاعت‏، از او بخواهیم.امام صادق علیه السلام فرمود: «وَالعَمَلُ الخالِصُ الَّذى لا تُریدُ انْ تَحمِدَکَ عَلَیْهِ احَدٌ الّا اللّهُ»
  41. 40-دعا در مورد طاعت: خدایا! گناهان زیاد مرا ببخش و اطاعت‏هاى کم مرا قبول فرما. اى کسى که هم کم را مى‏پذیرى و هم از خطاهاى زیاد مى‏گذرى! طاعت‏ کم مرا هم بپذیر و از خطاهاى زیاد من درگذر، تو اهل عفو و بخشش هستى. خدایا! به من رحم کن، زیرا تو رحیم و رحم کننده هستى. «الّلهُمَّ اغفِرلِىَ الکَثِیرَ مِن مَعاصِیکَ وَاقبَل مِنّى الیَسِیرَ مِن طاعَتِک یا مَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَ یَعفُو عَنِ الکَثیرِ اقبِل مِنّى الیَسِیرَ واعْفُ عَنّى الکَثیرَ انّکَ أنتَ العَفوُّ الغَفورُ الّلهم ارحَمْنى‏ فَانّکَ رَحِیمٌ»
    1. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

  • حسین صفرزاده