۱۱
بهمن
- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- تکبیر..الله اکبر -4
- الله اکبر : 9. تکبیر رسول خدا صلی الله علیه و آله) هنگام دفن سعد بن معاذ
- الله اکبر : هنگام به خاک سپاری جسد سعد بن معاذ (که در جنگ خندق مجروح شده و بعدا به شهادت میرسد) را وارد قبر مینماید. ...سپس پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار الله اکبر میگوید و بانک تکبیر مسلمانان بقیع را میلرزاند. پیامبری و جهاد، تالیف جلال الدین فارسی، ص 507.
- الله اکبر : 9. فضیلت و اهمیت تکبیر 1. محبوب ترین ذکر نزد خدا
- الله اکبر : روی رِبْعی عَنْ فُضَیْلٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیه السلام قَال: لَیْسَ شَیْءٌ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ التَّهْلِیلِ وَ التکبیر کافی، ج 2، ص 506.
- الله اکبر : 2. یک تکبیر و حسنات بی نهایت . قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مَنْ هَبَطَ وَادِیاً فَقَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ الله اکبر مَلا اللَّهُ الْوَادِیَ حَسَنَاتٍ فَلْیَعْظُمِ الْوَادِی بَعْدُ أَوْ فَلْیَصْغُرْ سکونى از امام صادق علیه السّلام، و آن حضرت از پدران بزرگوارش از امیر مؤمنان على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: هیچ بندهاى نیست که از درّهاى بگذرد و دستهایش را بگشاید و خدا را دعا کند، مگر آنکه خداوند آن درّه را به هر اندازهاى که باشد براى او پر از حسنات مىکند. بحارالانوار، ج 73، ص 244.
- الله اکبر : معنى الله اکبر بعد وارد نماز که مىشویم، الله اکبر را که گفتیم، خدا بزرگ است. بزرگتر از چى؟ نمىگوییم بزرگتر از چى، شما یکوقت به یک نفر مىگویى من فردا به شما یک سیلى مىزنم، این تکلیفش روشن است که فردا یک سیلى مىخورد اما یکوقت مىگوید برو، فردا به تو مىگویم چى است؟ خوب این دلش هزار کوره مىرود که فردا چى است، خدا بزرگتر از چى؟ نمىگوید. بزرگتر از دیدنىها، بزرگتر از نوشتنىها، بزرگتر از گفتنىها، بزرگتر از فکر کردنىها، بزرگتر از وصل کردنىها، الله اکبر، او بزرگ است. هیچى به پاى من بزرگ نیست.
- الله اکبر : معنى و مفهوم الله اکبر «الله اکبر» یعنى خدا بزرگتر است از جلوهها. چه کسانى که دیروز رئیس بودند و امروز رئیس نیستند. «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ» (حدید/ 20) اگر یادتان باشد چند سال پیش جملهاى گفتم که صدا کرد و مثل ضرب المثل معروف شد. و این بود که: «پستهاى دنیا دو ریال است، با یک تلفن نصب میشوى و با یک تلگراف عزل مىشوى» واین جلوههاى دنیاست. یا همین آقایى که امروز 5 هزار نفر پاى موعظهاش مىنشینند، اگر فردا او را اعدام کنند 10 هزار نفر براى دیدن مىآیند و این همان جلوه هاست. «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ» (آل عمران/ 140) یعنى هر روزى میز را به کسى مىدهیم و به جاى این نیز بگذرد، باید گفت این میز بگذرد.
- الله اکبر :2- الله اکبر در غم و شادى بیشترین ذکر نماز الله اکبر است، فاطمه زهرا (علیها السلام) را که مىبردند خانه بخت پیغمبر او را سوار ناقهاى کرد فرمود امروز هفتاد هزار فرشته براى عروسى حضرت زهرا آمدند و همه الله اکبر مىگفتند از این معلوم مىشود که در عروسىها الله اکبر بوده است عروسى لازم نیست با لهو و لعب باشد ذکر خدا در عروسى و شادى هم ارزش است.
- الله اکبر : پیام الله اکبر ..گاهى حضرت امیر با یک حرکت زیبایى از طرف اقرار مىگرفت بعد وقتى مجرم اقرار مىکرد امام الله اکبر مىگفت جمعیت هم الله اکبر مىگفتند..
- الله اکبر : روزى که مکّه بدست مسلمانان فتح شد، پیامبر وارد مسجدالحرام شد و به حجرالاسود اشاره کرد و تکبیر گفت و مسلمانان با صداى بلند چنان تکبیر گفتند که لرزه بر اندام مشرکین افتاد.
- الله اکبر : در روایات مىخوانیم: هرگاه چیزى موجب تعجب شما شد تکبیر بگویید.
- الله اکبر : در جنگ احُد، قهرمانى از کفار مبارز مىطلبید. حضرت على علیه السلام جلو رفت و چنان ضربهاى بر او وارد کرد که پیامبر و مسلمانان با صداى بلند تکبیر گفتند.
- الله اکبر : پیامبراکرم به حضرت على مىفرمود: هرگاه به هلال ماه یا آینه نظر کردى و یا مشکلى به تو رو آورد 3 مرتبه تکبیر بگو.
- الله اکبر : زید فرزند امام سجاد علیه السلام که علیه حکومت بنىامیّه قیام کرد، شعارش اللّهاکبر بود.
- الله اکبر : در جنگ بدر، پیامبر صلى الله علیه و آله در انتظار هلاکتِ یکى از سران دشمن به نام نوفل بود، همین که خبر دادند حضرت على او را از میان برداشت پیامبر تکبیر گفت.
- الله اکبر : هنگامى که حضرت على به خواستگارى حضرت زهرا آمد، پیامبر فرمود: صبرکن تا موضوع را با دخترم فاطمه در میان بگذارم.
- الله اکبر : اما حضرت زهرا سکوت کرد و چیزى نگفت. پیامبر فرمود: «اللّهاکبر سکوتها اقرارها».
- الله اکبر : در جنگ با خوارج، وقتى فرمانده آنها به هلاکت رسید، حضرت على تکبیر گفت و سجده کرد و همه مردم تکبیر گفتند.
- الله اکبر : گروهى از یهود مسلمان شدند و به پیامبر گفتند: پیامبران قبلى جانشین داشتهاند وصىّ شما کیست؟ در اینجا آیه ولایت نازل شد.
- الله اکبر : در اینجا آیه ولایت نازل شد.که رهبر شما خدا و رسول او و مؤمنانى هستند که در حال رکوع زکات مىدهند. پیامبر فرمودند: به مسجد برویم. وقتى وارد شدند فقیرى را دیدند که خوشحال است و حضرت على در حال رکوع انگشتر خود را به او داده است. در این هنگام پیامبر تکبیر گفتند.
- الله اکبر : گفتن تکبیر به هنگام ورود به حرم امامان معصوم سفارش شده است. چنانکه قبل از خواندن زیارت جامعه، 100 تکبیر در سه مرحله مىخوانیم که به قول مرحوم مجلسى شاید دلیل این همه تکبیر آن باشد که جملاتِ زیارت جامعه شما را دچار غلوّ در مورد امامان نکند. حضرت على علیه السلام در قضاوتهاى خود وقتى مجرم را شناسایى مىکرد تکبیر مىگفت.
- الله اکبر : میثم تمار که به جرم طرفدارى از حضرت على علیه السلام بدستور ابنزیاد به دار آویخته شد و با نیزه به او حمله کردند، در لحظه شهادت تکبیر مىگفت و از دهانش خون مىآمد.
- الله اکبر : در شب معراج، پیامبر از هر آسمانى که مىگذشت تکبیر مىگفت.
- الله اکبر : جبرئیل نزد پیامبر بود که حضرت على وارد شد جبرئیل گفت: اى محمّد! به خدائى که ترا به پیامبرى مبعوث کرد، اهل آسمانها از اهل زمین این على را بهتر و بیشتر مىشناسند، هرگاه او در جنگها تکبیر مىگوید ما فرشتگان نیز با او همصدا مىشویم. الله اکبر :
- الله اکبر : در جنگ خیبر وقتى مسلمانان وارد قلعه شدند، چنان تکبیر مىگفتند که یهودیان پا به فرار گذاشتند.
- الله اکبر : نماز میّت پنج تکبیر دارد. پس از تکبیر اوّل بگویند: «اشهد ان لا اله الّا اللّه و انّ محمّداً رسول اللّه».
- الله اکبر : پس از تکبیر دوّم بگویند: «الّلهم صل على محمد و آل محمّد».
- الله اکبر : پس از تکبیر سوّم بگویند: «الّلهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات».
- الله اکبر : پس از تکبیر چهارم: «الّلهم اغفر لهذا المیت» (اگر میت، مرد است) یا: الّلهم اغفر لهذه المیّتِ». (اگر میت، زن است) پس از تکبیر پنجم، نماز تمام است.
- الله اکبر : صدای تکبیر حجر الاسود اولین مرتبهای که حجرالاسود در رکن کعبه قرار گرفت صدای تکبیر بلند شد. قال الصادق علیه السلام جعل الحجر فی الرکن فکبر الله و هلله و مجده فلذلک جرت السنة بالتکبیر فی استقبال الرکن الذی فیه الحجر من الصفا بحارالانوار، ج 96، ص 224.
- الله اکبر : تکبیر ارتش اسلام در فتح مکه تکبیر ارتش اسلام . رسول خدا صلی الله علیه و آله در رأس لشکر اسلام به سوی مکه حرکت کرد. ابوسفیان مخفیانه خود را به سپاه اسلام رسانید. عباس عموی پیغمبر صلی الله علیه و آله ابوسفیان را شناخت. لشکر اسلام به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله در شب همه جا آتش روشن کرده بودند. ابوسفیان دید تا چشم کار میکند بیابان با آتش مسلمانان روشناست. عباس هم وقتی وحشت ابوسفیان را دید بیشتر قصه را داغ کرد. فردای آن روز ابوسفیان به صلح حاضر شد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله اجازه نداد. ابوسفیان به مکه برگردد تا توطئه کند، بلکه ابوسفیان را نگه داشت و دستور داد سپاه اسلام گردان به گردان جلو هر کدام یک نفر با پرچم در حرکت بود، در آن روز سپاه اسلام از مقابل رسول خدا صلی الله علیه و آله رژه رفتند و هر گروه وقتی مقابل جایگاه میرسیدند فریاد تکبیرشان بلند میشد و دل ابوسفیان میلرزید و از عباس میپرسید: اینها چه قبیلهای هستند؟ عباس هم یکییکی توضیح میداد. بحار الانوار، ج 21، ص 107.
- الله اکبر : هر کس بگوید اللّه اکبر خدا براى او درختى در بهشت مىنشاند. مردى از قریش گفت: پس درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت فرمودند: بلى، ولى مواظب باشید که آتشى نفرستید که آنها را بسوزاند، و این به دلیل گفتار خداى عزّ و جلّ است که: اى کسانى که ایمان آوردید خدا و فرستاده او را فرمان برید و عملهاى خویش را باطل نکنید»
- الله اکبر : اللَّهِ أَکْبَرُ یعنى اللَّهُ اکْبَرُ مِنْ انْ یوصَف. انسان درباره موجودى بحث مىکند که اصلا برتر است از وصف و توصیف او، و منزه است از هرگونه محدودیت و نقصى.
- الله اکبر : «اللَّه اکبر» غیر از «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» است. در خود «اللَّه اکبر» هم، «اللَّه» غیر از «اکبر» است، و در خود «اللَّه» هم همزه غیر از لام است. قرائت غیر از رکوع و غیر از ذکر رکوع است. سجود هم همینطور. این یک کثیر واقعى است ولى شما مجموع این کثیرها را اعتباراً یک واحد مىدانید به اعتبار غرض واحدى که بر این مجموع مترتب مىشود و نام آن را «نماز» مىگذارید.
- الله اکبر : «اللَّهِ أَکْبَرُ» که خدا را برتر از هر چیز که در تصور آید و بلکه برتر از توصیف اعلام مىکند، تسبیح و تقدیس لفظى است. این گونه کلمات جز درباره ذات اقدس احدیت جایز نیست،
- الله اکبر : حضرت امام زین العابدین که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمىکرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولولهاى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مىریزند و مرا مىکشند. دست به حیلهاى زد. ظهر بود، یکدفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مىشود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا لهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم. تا به اینجا رسید، زین العابدین فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مىشود و گواهى به رسالت او مىدهید کیست؟ أیّها الناس! ما را که به اسارت آوردهاید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مىدهید؟ تا آن وقت اصلًا مردم درست آگاه نبودند که چه کردهاند. «اللَّهُ اکْبَرُ، اللَّهُ اکْبَرُ».
- الله اکبر : را یک خوش صدا بگوید یا یک بدصدا. ولى انسان وقتى «الله اکبر» را از یک خوش صدا مىشنود، جور دیگرى بر قلبش اثر مىگذارد تا از یک بدصدا..
- الله اکبر : «اللَّهُ اکْبَرُ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ...». یک فرنگى مىگوید: چه نماز شکوفایى خواند حسین بن على! نمازى که دنیا نظیر آن را سراغ ندارد. صورت مقدسش را روى خاک داغ مىگذارد و مىگوید: «بِسْم اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسولِ اللَّهِ»[1] از این بعد که نگاه مىکنیم، مىبینیم نهضت حسینى نهضتى است عرفانى، [خالص للَّه]، فقط و فقط حسین است و خداى خودش، گویى چیز دیگرى در کار نیست.
- الله اکبر : «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر على ما هدانا، اللَّه اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام، الحمد للَّه على ما ابلانا». تمام مردم با صداى بلند هماهنگ یکدیگر این جمله را تکرار مىکردند، در حالى که همه به شدت مىگریستند و اشک مىریختند و احساساتشان به شدت تهییج شده بود. سران سپاه و افسران که با لباس رسمى آمده بر اسبها سوار بودند و چکمه به پا داشتند، خیال مىکردند مقام ولایت عهد با تشریفات سلطنتى و لباسهاى فاخر و سوار بر اسب بیرون خواهد آمد. همین که امام را در آن وضع ساده و پیاده و توجه به خدا دیدند، آنچنان تحت تأثیر احساسات خود قرار گرفتند که اشک ریزان صدا را به تکبیر بلند کردند و با شتاب خود را از مرکبها به زیر افکندند و بىدرنگ چکمهها را از پا درآوردند. هرکس چاقویى مىیافت تا بند چکمهها را پاره کند و براى باز کردن آن معطل نشود، خود را از دیگران خوشبختتر مىدانست. الله اکبر
- الله اکبر : چه گویم از الله اکبر در این عالم خاکی الله اکبر . از شهیدان دفاع مقدس الله اکبر . از شهیدان مدافع حرم الله اکبر . از نماز شهید حاج قاسم سلیمانی در کاخ کرملین الله اکبر. از شهیدان امنیت الله اکبر . از شهیدان سلامت الله اکبر . از شهیدان حق وحقیقت الله اکبر . از شهیدان دشت کربلا الله اکبر... به پایان رسید این دفتر و حکایت همچنان باقیست اللّهاکبر: اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
[1] . بحار الأنوار، ج 45/ ص 53.